عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه مصافحه ظریف با اوباما هیچ اشکالی نداشت، گفت: این مصافحه از نظر آداب اسلامی و همچنین آداب دیپلماتیک هیچ اشکالی نداشته است. به گزارش عصر خبر، عوض حیدرپور نماینده شهرضا در مجلس شورای اسلامی با اشاره به مصافحه ظریف با اوباما رئیس جمهور آمریکا […]
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان اینکه مصافحه ظریف با اوباما هیچ اشکالی نداشت، گفت: این مصافحه از نظر آداب اسلامی و همچنین آداب دیپلماتیک هیچ اشکالی نداشته است.
به گزارش عصر خبر، عوض حیدرپور نماینده شهرضا در مجلس شورای اسلامی با اشاره به مصافحه ظریف با اوباما رئیس جمهور آمریکا در حاشیه هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک گفت: برخی از نمایندگان نسبت به این موضوع اعتراض کرده و در صحن مجلس تذکراتی را مطرح کردند اما به نظر من این مصافحه اشکالی نداشته است.
وی با اشاره به آموزه های دین اسلام تصریح کرد: بر اساس آین آموزه ها اگر فردی به فرد دیگر سلام کرد، نه تنها باید جواب سلام را داد بلکه باید محکم تر از آن فرد جواب داد. یعنی اگر کسی گفت سلام، مخاطب باید بگه سلام علیکم و رحمه الله.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تاکید کرد: پس طبق دین اسلام و آداب اسلامی نباید سلام یک فرد را بی جواب گذاشت و از این منظر هیچ اشکالی بر سلام و احولپرسی اوباما و ظریف وارد نیست.
حیدرپور با اشاره به آداب و عرف دیپلماتیک تصریح کرد: طبق آداب دیپلماتیک مقامات و هیئت های کشورها باید مواردی را رعایت کنند و ریز موارد مواجه ۲ مقام رسمی در آداب دیپلماتیک وجود دارد و نمی توان سلام یک فرد را بی جواب گذاشت.
وی در خصوص واکنش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به این اقدام ظریف گفت: اگر نماینده ای در این زمینه از ظریف سوال کند، سوال به کمیسیون ارجاع و موضوع بررسی خواهد شد در غیر این صورت کمیسیون تا این لحظه تصمیمی در این خصوص نگرفته است.
دوشنبه ۶ مهر پس از پایان سخنرانی روحانی رئیس جمهور در هفتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، وزیر امور خارجه در حال خروج از سالن مجمع عمومی بود که بطور اتفاقی با باراک اوباما رئیس جمهور و جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، روبرو شد، طرفین سلام و احوالپرسی کردند و دست دادند.
این اقدام ظریف واکنش برخی نمایندگان علیه ظریف را در پی داشت.
هیچ وقت فرجام مساوی با جنگ نیست
وقتی دولت اصولگرا قبل اقای بابک زنجانی را در سیما بعنوان مرد برتر اقتصاد ایران معرفی میکرد و میگفت این مرد اقتصاد ایران را رونق بخشیده و شخص اول اقتصادی ایران است و امریکا انقدر قطعنامه بدهد تا……
امروز با ۶۵ صفخه از دفاعیات ایشان در دادگاه مشخص گردیده که اولوینهای دولت قبل نیز در کلاهبرداریهاشرکت داشتند ووقتی سازمان برنامه و بودجه را حذف و حسابهای بابک خان را اقتصاد ایران بنامیم همین میشود
حالا هم مخالفین برجام و دلواپسان بیشتر فکر کنند و تصمیمی درخور مردم و مملکت بگیرند
قربون آدم چیز فهم، دم شهرضاییها گرم با این نماینده فهیمشون
قربون آدم فهمیده یا به عبارتی چیز فهم
من به دشمن دست دادم از روی دیپلماسی،شما به مردم دست بدهید از روی صداقت
در دیپلماسی که وزیر امور خارجه کشوری با مدعی کدخدای جهان(نیازمند دست دادن) صورت گیرد یعنی دیپلماسی قوی کشور بزرگ ایران
عمرا ایران با امریکا صلح کنه
نگرانیهای آقای دلواپیش
دست دادن که مهم نیست!
داشتم به محل کارم میرفتم که در راه دلواپسی را دیدم که غمگین و افسرده درکنج عزلت نشسته بود و هر ۱۵ ثانیه یک بار فریاد میکشید. شاید باورتان نشود ولی دلواپسها هم نیاز به محبت دارند، گاهی باید دست نوازشی به سرشان کشید و بغلشان کرد، حتی برایشان هدیه خرید. من که یکی از اصول زندگیام همیشه اعتقاد به گفتوگو و همدلی بوده خودم را به دلواپس رساندم و گفتم: عزیزم، چرا غمگینی؟ دیدم چیزی نمیگوید و فقط با ناراحتی به من نگاه میکند. گفتم: حدس میزنم نگران مردم و کشور هستی. با سر تأیید کرد. گفتم: از اینکه میانگین سن اعتیاد در کشور به ۲۰ سال رسیده ناراحتی؟ سرش را که میان دستانش گرفته بود به نشانه «نه» تکان داد. گفتم: افزایش ۱۵ درصدی مرگ و میر زنان در اثر سوءمصرف مواد مخدر نگرانت کرده؟ باز هم سرش را تکان داد و گفت نه. چنان نگاه عاقل اندر سفیهی بهم کرد که خودم خجالت کشیدم. فوراً گزینه بعدی را مطرح کردم و گفتم: آلوده بودن مواد غذایی، آب معدنیها، میوهها و سبزیها، هوا، خاک، آب و آتش روح لطیفت را آماج تیر غم کرده؟ باز هم گفت نه! توی دلم گفتم ای تیرم به غمت اصابت کنه، چه مرگته آخه! با این حال سعی کردم به اعصابم مسلط باشم. پیش خودم گفتم حتماً این مشکلاتی که تا الان مطرح کردم مسائل بیاهمیتی بوده و جزو دغدغههای عده قلیلی از مردم بوده و دلواپسان را معمولاً مشکلات بزرگتر و در ابعاد ملی ناراحت میکند. گفتم: فهمیدم برای چی ناراحتی. قهرمانی تیم فوتسال بانوان در آسیا! درسته؟ سرش را جوری تکان داد که تفسیرش میشود: آره ولی الان به خاطر اون ناراحت نیستم. گفتم: برجام؟ گفت نه! گفتم: پس چته؟ محکم زد توی سرش و همینطور که اشک میریخت بریده بریده گفت: دست… دست! گفتم: دانشجوها باز دست زدن؟ گفت: نه. گفتم: کنسرت؟ گفت: نه. گفتم: دست بیگانه از آستین عوامل غرب؟ باز گفت: دست دست! دستانم را نزدیک هم گرفتم و گفتم: من دست بزنم؟ گفت: دست دادند! چرا نمیفهمی؟ دوزاریام افتاد و گفتم: هاااان… اون قضیه رو میگی. مهم نیست که! گفت: مهم نیست!!؟ گفتم: آره بابا. دست دادن مهم نیست، مهم اینه که آدم پا نده. عصبانی شد. تشت آب یخ را گذاشتم کنارش، گفتم بنشین بر لب تشت و گذر عمر ببین / کاین اشارت ز جهان گذران ما را بس!
آیدین سیارسریع
روزنامه ایران