علی فردوسی در مراسم شب شعر انقلاب در اصفهان روز چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۲ شعری خواند که با شرایط امروز ما همخوانی دارد . دو بیت از آن غزل پر شور که مورد استقبال هم قرار گرفت و سپس سروده ی اخیر ایشان تقدیم می گردد : ای عشق، ای پدر صلواتی چه کرده ای […]
علی فردوسی در مراسم شب شعر انقلاب در اصفهان روز چهارشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۲ شعری خواند که با شرایط امروز ما همخوانی دارد . دو بیت از آن غزل پر شور که مورد استقبال هم قرار گرفت و سپس سروده ی اخیر ایشان تقدیم می گردد :
ای عشق، ای پدر صلواتی چه کرده ای
با این دل نجیب علیه السلام ما !؟
که خاکریز و سنگر و خط مقدم است
دیگر صفا و مروه و بیت الحرام ما
——————–
از مِنا می آورند اخبار داغ دور را
نوحه خوان کو تا بخواند «سعیکم مشکور» را؟
جامه ی احرام پوشیدند، اما شد کفن
مرگ در هم کرده اینجا خاک را، کافور را
سرزمین وحی در دستان کفر است، ای دریغ
در سیاهی ها فرو بردند کوه نور را
شعله ی این خشم را دشنام هم بی فایده است
پس چه باید کرد آل اینقدر منفور را؟
چاره ای جز مشورت با قبضه ی شمشیر نیست
چون نمی داند طرف غیر از زبان زور را
.
هم تراز بشکه ی نفت است، لطفا قبرکن
باز بی زحمت بیا و پهن تر کن گور را
زمانی که همسر «هادی نوروزی» به پیست تارتان ورزشگاه آمد با فریادهایی خطاب به حضار میگفت دیدید بالاخره به ورزشگاه آزادی آمدم، اما ایکاش هیچوقت نمیآمدم، هادی من الان کجاست.»
حجشان مقبول
خوشبخال اونایی که تو خونه خدا شهید شدند
خدا صبر یه بازمونده هاشون بده