درباره شهدای دفاع مقدس بارها شنیده ایم ، خوانده ایم و دیده ایم.اما باید گفت دست مریزاد به مکتب عاشورا و معلم بزرگش حسین (ع)که این گونه عشق و عقل را در هم می آمیرد و معجون ایثار و شهادت را در طول تاریخ برای شیعه از عسل شیرین تر می کند. سلام خدا به […]
درباره شهدای دفاع مقدس بارها شنیده ایم ، خوانده ایم و دیده ایم.اما باید گفت دست مریزاد به مکتب عاشورا و معلم بزرگش حسین (ع)که این گونه عشق و عقل را در هم می آمیرد و معجون ایثار و شهادت را در طول تاریخ برای شیعه از عسل شیرین تر می کند.
سلام خدا به همه شهدای انقلاب اسلامی
سلام خدا به شهدای مظلوم غواص
سلام خدا به شهدای عزیز شهر میمه که برای همیشه مشعل هدایتند برای ما
خطی کشید روی تمام سوال ها
تعریف ها معادله ها احتمال ها
خطی کشید روی تساوی عقل و عشق
خطی دگر به قاعده ها و مثال ها
خطی دگر کشید به قانون خویشتن
قانون لحظه ها و زمان ها و سال ها
از خود کشید دست و به خود نیز خط کشید
خطی به روی دفتر خط ها و خال ها
خط ها به هم رسید و به یک جمله ختم شد
با عشق ممکن است تمام محال ها
…با عشق ممکن است تمام محال ها…
لباس غواصی پوشیدند ولی مظلومانه پرواز کردند …
درّ شهادت از صدف کربلای چهار مبارکتان باد .
عطر شهید گمنام فضای شهر وزوان را عطر آگین کرد
حضور شکوهمندانه مردم شهر وزوان در تشییع شهید گمنام، نشان از ارادت خالصانه و قدرشناسی زنان و مردان این دیار از شهدا و قهرمانان هشت سال دفاع مقدس می باشد.
به گزارش پایگاه خبری شاهین نا، همزمان با سالروز شهادت رئیس مذهب تشیع، شهر وزوان شاهد حماسه آفرینی و شکوه حضور زنان و مردان در مراسم تشییع پیکر پاک و مطهر شهید گمنام تازه تفحص شده از منطقه عملیاتی کربلای ۴ بود.
حضور شکوهمندانه مردم شهر وزوان در تشییع شهید گمنام، نشان از ارادت خالصانه و قدرشناسی زنان و مردان این دیار از شهدا و قهرمانان هشت سال دفاع مقدس می باشد.
شهر وزوان روز گذشته حال و هوای دیگری داشت بوی جبهه بوی شهادت، بوی مردانگی مردانی که با قدرت ایمان جلوی دشمنان ناپاک این مرزو بوم ایستادند، می داد. علی رغم گرمی هوا و اینکه شروع مراسم از ساعت ۱۶ اعلام شده بود ولی اهالی شهر وزوان از ساعتها قبل خود را به محل برگزاری رسانده و چشم انتظار غواص دریادل و قهرمان از سفر بازگشته بودند.
همه آمده بودند زن و مرد، پیر و جوان هرکسی که آرامش و امنیت امروز کشورش را مدیون فداکاری ها و خون شهدا می دانستند آمده بودند تا بار دیگر با آرمان های انقلاب، امام(ره) و شهدا پیمانی دوباره ببندند و بگویند که تا جان در بدن دارند پای این آرمان ها خواهند ایستاد و ادامه دهند راه شهدا خواهند بود.
انتظارها به سر آمد و چشمان منتظر پدران و مادران شهدا به قامت پیچیده در قاب سه رنگ روشن شد، پیکر مطهر شهید گمنام در میان سیل چمعیت که بی سابقه ترین تجمعی بوده که این شهر در این سالها به خود دیده بود بر روی دستان مردم قدر شناس که اشک شوق و لبخند بر چهره داشتند از گلزار شهدای این شهر به سمت معراج شهدا تشییع شد.
ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت که سوگوار شهادت امام ششم شیعیان هستند در قالب دسته جات عزادار در این مراسم شرکت کرده بودند پس از سخنرانی حاج شیخ جواد انصاری با نوای گرم سید سعید نریمانی و دیگر مداحان اهل بیت(ع) به عزاداری پرداخته و اشک ماتم ریختند.
از شهرستان میمه هم خیلیا اومدند هر چی باشه شهید مملکتمونه خیلی باشکوه بود.
بسم الرب اشهداءوالصدیقین
آی جبهه گوکه گردانهاکجایند*مگرنزدشهیدکربلایند.یادغواصانی بخیرکه درقعرآبهامرواریدوصل رابه تورانداختند همان عاشقانیکه دربحرعشق عاشقانه تاساحل نجات ابدیت شناکردندونجات یافتند.یادستونهای شب عملیات بخیرکه پیچ وخم خاکریزهارابه آرامش حرکت ابرطی میکردندتاخواب راحت راازچشمان ناپاک گرگ صفتان بزدایندوفردای آنروزچشمان جهانیان ازنبرددلیرانه خودمات ومبهوت کنند.یادجبهه بخیرکه کبوترهای بی نشان رادرکوشه وکنارخودجای میدادوهوایش پرازاکسیژن پاکی بود.اگراینهمه ازجبهه میگویم نه اینست که طرفدارجنگ وخونریزی هستم بخاطراینست که درکانالهای جبهه گنداب خودنمایی جریان نداشت سیم خاردارجبهه خارسیم وزردردل نمی کاشت درجبهه بین مجاهدان راه خداکه زاهدان شب بودندوشیران روزخیانت وغیبت ودروغ وتهمت و…وجودنداشت آنجاگویی خدابه انسان دست داده بودوهمه سختیها نعمت بودندووسیله سنجش ظرفیت وچقدرخداازآنهاراضی بودوآنهاعبدواقعی یادخاکریز بخیرکه خاکش باخون مجاهدان شهیدآمیخته میشدتابشارتی باشدبرای روشنایی چشم بسیجیان یعقوب صفت که درانتظارشهادت بودندیادلباس خاکی بسیج بخیرکه افتادگی می آموخت وصفای باطن به نمایش میگذاشت لباسهایی که عزیزبودندوافتخارهرآزادمردی که غیرت وهمت شهامت وشجاعت واخلاص وبندگی خدارایکجادرخودجمع کرده بودیادلباس سبزسپاه درجبهه بخیرکه درنظرت به آن مکتب سرخ عاشورادروجودت نقش می بست ودیگربرای دفاع ازاسلام وقرآن وولایت هیچ چیز نمیتوانست مانع باشدوقتی که ملبس به آن لباس مقدس میشدی باتمام وجودحس میکردی سروجان درکف گرفتی ولحظه شماری میکنی درراه اجرای فرمان ولایت یکجاتقدیم خداکنی همان لباسی که تعدادشان به عددشهدای پاسداربودیادلباس سراسرمعنویت روحانیت درجبهه بخیرکه بادیدن آن بیدرنگ نقش عماروجودت رامعنایی دیگر میبخشیدهمان لباسی که حضورش قطب نمای افکارت ،هدفت وعملت رایکجا برروی گراوهدف بندگی خداتنظیم میکردوگراهای انحرافی راحذف میکردتادرلحظه گره خوردن نبردکه جان به گلومیرسیدونفسهادرسینه جرات بیرون آمدن نداشت بافریادالله اکبرت جانی دیگربگیری ومفسرعینی آیات جهادوشهادت باشی آری دوستان استوره هایی اینچنینی داریم .حداونداماراهم ازفیض شهادت بهره مندفرماودرجمع شهدایت بپذیرآمین یارب العلمین