محمد سمایی – سختی های معالجه در بیمارستان میمه

2015-08-04
181 بازدید

با عرض سلام خدمت دوستان گرامی کودک سه ساله ای دارم که شنبه هفته پیش بر اثر افتادن لب تحتانی اش دچار پارگی شد ساعت حدود ۴٫۴۵ بود که پذیرش شد و با اینکه بیماران دیگری قبل از من مراجعه کرده بودند نوبتشان را به من دادند تا جهت ویزیت خدمت دکتر شیفت برسم. پزشک […]

۱۰۱۴۶۰۴_۳۸۸۸۵۹۳۸۴۵۵۸۱۷۵_۹۴۸۷۲۸۰۵_o

با عرض سلام خدمت دوستان گرامی
کودک سه ساله ای دارم که شنبه هفته پیش بر اثر افتادن لب تحتانی اش دچار پارگی شد ساعت حدود ۴٫۴۵ بود که پذیرش شد و با اینکه بیماران دیگری قبل از من مراجعه کرده بودند نوبتشان را به من دادند تا جهت ویزیت خدمت دکتر شیفت برسم. پزشک بیمار را ویزیت کرده و دستور تهیه کارت بخیه را داد. کارت بخیه برگه ای بود که نام و سن بیمار بر روی آن نوشته شده بود .ما جهت اخذ این کارت بیش از ۴۰ دقیقه پشت پذیرش منتظر ایستاده بودیم و سرانجام با آمدن یکی از پرسنل میمه ای کارت صادر شد. (مسئول پذیرش هیچ انگیزه ای برای صدور کارت را نداشت) . با دریافت کارت به خدمت دکتر رفتم و او ما را به ایستگاه پرستاری ارجاع داد. در آنجا سرپرستار بر روی یکی از تخت ها در حال استراحت بود و سه نفر دیگر هم با رایانه شروع به درخواست وسایل مورد نیاز برای بخیه کردند. این درخواست حدودا نیم ساعت طول کشید. در هنگام درخواست وسایل مرتب به من گوشزد میکردند که بیمارم را به اصفهان ببرم و آنها قادر به بخیه آن نیستند. درخواست وسایل با دخالت خانم ابرام به پایان رسید و به داروخانه مراجعه کردم. خانم زمانی فر در داروخانه حضور نداشت و به داخل محوطه بیمارستان رفته بود هر چه ایشان را صدا زدند پاسخی نشنیدند و این در حالی بود که فرزند من مرتب بی تابی میکرد و لبش خونریزی خفیفی داشت.حدودا یک ربع طول کشید تا یکی از پرسنل خدمه پس از شنیدن فریاد اعتراض من به داروخانه آمد و وسایل را به اینجانب تحویل داد.
خانم دکتر آغاسی خودشان آمدند و در کمتر از ۱۰دقیقه لب را بخیه کردند و دستور داروئی لازم را نوشتند.در هنگام تسویه حساب دوباره اسیر ایستگاه پرستاری و داروخانه شدیم و بالاخره پس از دو ساعت توانستیم از بیمارستان خارج شویم.
حقیر در دهه هفتاد در دوران سربازی در بیمارستان چنانه به عنوان پزشکیار خدمت میکردم. بارها مجروحان گلوله انفجار مین و….را به آنجا می‌آوردند که با وجدان کاری که پرسنل آنجا داشتند در کمتر از این زمان درمان های ابتدایی بر روی آنها انجام میشد و بیمارها در بیمارستان اهواز تحویل داده میشدند اما متاسفانه امروز کمتر میتوان انسان‌های با وجدان را در بیمارستان مشاهده کرد. بیمارستان میمه بیشتر نیاز به پرسنل کارآزموده دلسوز وبا وجدان کاری دارد تا تجهیزات مدرن و امروزی.امیدوارم در نحوه به کار گیری افراد در بیمارستان تجدید نظر کلی انجام گیرد و از وجود دکترهایی مانند خانم دکتر آغاسی استفاده بیشتری شود .