سخن به گزاف نگفته ایم اگر بگوییم نسل شصتی ها آسیب دیدگان حقیقی سالهای سخت محرومیت های جانگداز ایران مان هستند . این نسل بی آنکه معنای دفاع مقدس و مقاومت را بداند به تقدیر در فضای خشونت و جنگ چشم به جهان گشود . این نسل به اقتضای سنی نه در صف ایثارگران جنگ […]
سخن به گزاف نگفته ایم اگر بگوییم نسل شصتی ها آسیب دیدگان حقیقی سالهای سخت محرومیت های جانگداز ایران مان هستند .
این نسل بی آنکه معنای دفاع مقدس و مقاومت را بداند به تقدیر در فضای خشونت و جنگ چشم به جهان گشود .
این نسل به اقتضای سنی نه در صف ایثارگران جنگ بود و نه در جماعت میراث خواران جنگ …!
اگر منصفانه به قضاوت بنشینیم کودکی این نسل خالی از خاطرات دلنشین و قابل یادآوری است.
نوجوانی و جوانی آنان هم که متاثر از فضای سنگین سالهای پس از جنگ رنگی نداشت …
آنان اگرچه تنها با ادبیات جنگ آشنا بودند اما همواره قلب شان برای صلح می تپید …
نسل شصت تا آنجا که امکان داشت به وظیفه شهروندی خود به نیکی عمل کرد ، آنان در سخت ترین شرایط در آزمون های کنکور با حضور داوطلبان میلیونی و بدلیل ظرفیت ناچیز دانشگاه ها با حداقل پذیرش ، شرکت کردند و تحصیلات عالی را گذراندند..
درست به هنگام فارغ التحصیلی این نسل ایران با بحران دیگری بنام تحریم های همه جانبه روبرو شد و نمک تحریم بر پیکر زخمی بچه های شصتی پاشیده شد …!
آنان زیر فشار بیکاری ، عدم امکان ازدواج، بلاتکلیفی ، چشم انتظاری ، تبعض در استخدام و فعالیت های اجتماعی کمر خم کردند و افسردگی ، مشکلات روحی و اعتیاد و دیگرآسیب های اجتماعی تهدیدشان کرد …
اگرچه نسل شصت هنوز جوان است اما در حال فراموشی است..، که اگر چنین شود اینبار نامی فراتر از آسیب بر آنان وارد می شود ، نابودی یک نسل و مهم تر از آن مشارکت ما در نابودی این نسل رقم می خورد…
عبور از این نسل به معنای عبور از اخلاق و یک تعهد ملی است…
این حق مسلم نسلی است که به تقدیر، تسلیم تاریکی جنگ شده بود اکنون به تدبیر به روشنایی سالهای شکوفایی ایران سپرده شود…
از همه نا امیده کننده تر اینجاست که امروز که آگهی استخدام آموزش و پروزش را پس از ماه ها دنبال کردن در صبح میمه دیدم متوجه شدم که حتی در این آزمون هم نمیتوانم شرکت کنم به دلیل اولین شرط آن یعنی حداکثر سن ۳۰ سال
تحقیر بزرگترین اتفاقی بود که برای اکثریت دهه شصتی ها رخ داد.تحقیر در محیط کار و در محیط بیکاری
این نسل حق خود را دارد میستاند اما این بار نه با کار و فعالیت و تلاش. بلکه با دروغ و کلاهبرداری و چنگ زدن به این و آن. تصور اینکه این نسل زندگی دیگران را در سکوت به تماشا بنشیند و یا با تبعیض بر سر کار رفتن هم دوره ای هایش را تحمل کند تصوری باطل است.آنچنان بی اخلاقی امروز در این نسل موج میزند که زبان از بیان آن قاصر است.بارزترین ویژگی این نسل الان بدی کردن به کسانی است که به او خوبی میکنند
اگر آن روز که رییس جمهور محترم قبلی بساط مرگ این نسل را روبه راه میکرد بزرگان محترم اندکی خطوط قرمز برای او ترسیم میکردند شاید امروز شاهد انحطاط و شکستن یک نسل نبودیم
به نظرم باید در استخدام بچه های دهه شصت شرط سنی حذف شود و حداکثر خدمت آنان ۲۰سال در نظر گرفته شود.شاید با این کار بتوانیم کمی از آلام آنان کم کنیم.
همانطورکه خسارت وارده از جنگ به ساکنین مناطق جنگی،ایثارگران،آزادگان،خانواده های شهدا و…توسط دولت به نحوی جبران شد بجاست به بچه های دهه ی شصت نیز هزینه های این خسارت توسط دولت پرداخت شود مثلا به جای شرط سنی اولویت استخدام به نسل شصتی ها داده شود و یا وام های ازدواج،خرید مسکن و…تعلق گیرد تا ثابت کنیم از این نسل عبور نکردیم و فراموششان نمی کنیم
با نظر همه ی کاربران موافقم مسلمه چون خودم هم دهه شصتی هستم و کاملا درکشون میکنم فقط تو رو خدا برا ما دهه شصتی ها یه کاری کنید حرف زدن در موردمون و این که نسل سوخته هستیم که برا ما دردی رو دوا نمیکنه منم امروز خیلی ناامید شدم وقتی دیدم آزمون آموزش و پرورش شامل حالم نمیشه فقط به خاط ۱ ماه و چند روز بزررگتر بودن، از همه دردناک تر اینه که تو آزمون دولتی قبول بشی ولی به خاطر سیاست های نادرست دولت قبلی و فقط و فقط به خاطر تظاهر نکردن و بدون در نظر گرفتن شرایطت خیلی راحت تو گزینش رد بشی و دردناک تر از همه ی اینا این که حتی مسئولین شهرتم برات کاری نکنند، همین برای افسرده شدن من و حتی خانوادم کافیه دیگه بیشتر از این؟!
افسوس و صد افسوس!!
با نظر همه دوستان موافقم
جانا سخن از زبان ما میگویی.
بدتر از همه اینا اینه ک ما دهه شصتیهایی ک الان مجرد هستیم نه امکان استقلال مالی داریم نه خانوادگی و علیرغم اینکه هم تحصیل کرده ایم و هم از نظر اصول اخلاقی و تربیتی معقولتریم الان در معرض بدترین توهینا و تحقیرها از طرف خانواده خودمون هستیم و ب نوعی ما رو سربار و مزاحم خودشون میدونن نمیدونید چقد فشار روحی روی دهه شصتیها زیاده