خلخال زن یهودی نباید به ظلم از پایش کنده شود

2015-07-07
456 بازدید

علی (ع) که شاهد و شهید راه عدالت شد و نه تنها خودش عادل بود بلکه عدالت خواه نیز بود، نه این که آزاد بود که آزادی خواه نیز بود. چه لقمه آماده ای برای انسان امروز دارد؟ علی(ع) که در زمان خلافت، عملًا و عینا آزادی می‌‏داد و رفیقان بی‌توفیق از بیعت و هم […]

۷۰

علی (ع) که شاهد و شهید راه عدالت شد و نه تنها خودش عادل بود بلکه عدالت خواه نیز بود، نه این که آزاد بود که آزادی خواه نیز بود. چه لقمه آماده ای برای انسان امروز دارد؟
علی(ع) که در زمان خلافت، عملًا و عینا آزادی می‌‏داد و رفیقان بی‌توفیق از بیعت و هم چنین طاغیان خارج شده از دیانت را تا وقتی که عملًا دست به شمشیر نمی‌شدند، دست به شمشیر نمی‌شد حتی سهم بیت‌المال آن‌ها را قطع نمی‌کرد و به پسرش می‌فرمود: ولاتکن عبد غیرک و قد جعلک اللَّه حراً و نظام اجتماعی و سیاسی اسلام را بنا بر احترام به آزادی‌های اجتماعی می‌چید و از فقیر بودن امت خود نمی‌ترسید، اما از سوءتدبیر لرزه بر‌ ‌اندامش جاری می‌شد: «انی ما اخاف علی امتی الفقر ولکن اخاف علیهم سوء التدبیر»؛ چه درسی برای انسان معاصر می‌تواند داشته باشد.؟!
خلافت او که بهترین و گویاترین کارنامه عملی او در عرصه سیاست است، شاهد و ناظر است که علی ـ علیه السلام ـ دهان‌ها را نمی‏دوخت و حق انتقاد را به بهانه گرفتن امنیت و به بهانه اخلالگری سلب نمی‏کرد، بلکه دعوت به انتقاد می‏کرد. علی به بهانه بیعت نکردن آنان و یا به بهانه خروج خوارج از اطاعت او و یا به بهانه این که خوارج به شخص او توهین و او را خارج از دین معرفی می‌‏کردند، نه تنها حقوق و سهم بیت‌المال آن‌ها را قطع نکرد که امنیت جانی یا مالی آن‌ها را نیز به خطر نیفکند. علی تنها در برابر دست‌‌اندازی آن‌ها به حقوق مالی یا جانی یا امنیتی مسلمین در برابر آن‌ها می‏ایستاد و با آنها می‌جنگید و در جنگ، نخست به نصیحت، موعظه، مذاکره می‌‏پرداخت و هرگز آغازگر جنگ نبود.
به تعبیر استاد مطهری «علی یک انسان منزوی و جدا از انسان‌های دیگر و اجتماع و بی‏تفاوت در سرنوشت آن‌ها نبود. علی بیش از هر فرد دیگر احساس مسئولیت می‌‏کرد؛ احساس مسئولیت درباره انسان‌ها، احساس مسئولیت درباره آزادی انسان‌ها و حقوق انسان‌ها و عدالت میان انسان‌ها».
علی میان خوارج و اصحاب معاویه تفاوت قایل بود، بدین جهت که خوارج عقیده و مکتب داشتند و از روی ایمان کار می‌‏کردند، گو این که در اشتباه بودند، ولی اصحاب معاویه این اندازه از انسانیت را هم نداشتند؛ یعنی ایمانی به اصل و مکتبی نداشتند. برای همین، می‌فرمود: «لا تقتلوا الخوارج بعدی فلیس من طلب الحق فأخطأه کمن طلب الباطل فأدرکه…».
ترحم عجیب علی درباره افتادگان، یتیمان، بیوه زنان او را از پای درمی‏آورد. مردی که سراپا اخلاص بود در خدمت به انسان‌ها (وَ یُطْعِمونَ الطَّعامَ عَلی‏ حُبِّه …)، به دست خود قنات جاری می‏کرد و هنوز از آن جا بیرون نرفته، به موجب سندی آنها را وقف می‌کرد. هر چیزی را که به کدّ یمین و عرق جبین و از جنگ به دست آورده بود، انفاق می‌‏کرد، اما از بیت‌المال مسلمین کوچکترین بخششی نمی‌‏کرد، حتی برادرش عقیل را محروم می‌کرد.
داستان علی و هرمزان و عبیداللَّه عمر، همچنین داستان «قف بجانب طعمک یا اباالحسن»، داستان ابن ابی رافع و زینب، داستان علی و عقیل، داستان زینب دختر پیغمبر و گردنبند خدیجه، شیفتگی او برای عدالت بود.
مردان حق، هم جاذبه قوی دارند و هم دافعه قوی. علی ـ علیه السلام ـ از این جهت یعنی از نظر دوست‌های فداکار و دشمن‌های جفاکار در جهان بی‏نظیر است و یکی از اسرار بزرگی او در جمع همین اضداد نهفته است: «جمعت فی صفاتک الاضداد».
من چنین می‌اندیشم که مهمترین پیغام مولا علی برای انسان معاصر، نخست انسان بودن و انسانیت خواهی است و دوم، عادل بودن و عدالت خواهی.
او برای بشریت غوطه‌ور در تئوری بنتامی ـ گرگ هم بودن ـ و یا تئوری شهریاری ماکیاولی ـ ترحم نکردن به نزدیکترین ـ و یا تئوری استعماری مکاتب جدید در استفاده ابزاری از هم، یک راه پیشنهاد می‌کند آن هم به زبان ساده روزگار خود که ما باید:
انسان باشیم، زیرا آدمیان دو نوعند؛ یا برادر دینی تو‌‌اند و یا در انسان بودن با تو شریکند(نامه به مالک اشتر) که هر کدام حق و حقوقی دارند.
در جامعه مسلمان، خلخال زن یهودی نباید به زور از پایش کنده شود. این درس اوست؛ در نامه خود به مالک اشتر یا در نامه خود به فرزندش امام حسن یا دشمنش معاویه. شهد و شیره تئوری انسان گرایانه او این اصل اخلاقی است: ” آنچه بر خود نمی‌پسندی بر دیگران هم مپسند. “

دکتر بهروز حسن نژاد