دمکراسی علی ع با مخالفین حکومت خود

2015-07-06
109 بازدید

امیرالمؤمنین با خوارج در منتهى درجه آزادى و دموکراسى رفتار کرد . او خلیفه است و آنها رعیتش ، هر گونه اعمال سیاستى برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتى سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد . به آنها نیز همچون سایر افراد مى نگریست . این مطلب […]

۳

امیرالمؤمنین با خوارج در منتهى درجه آزادى و دموکراسى رفتار کرد . او خلیفه است و آنها رعیتش ، هر گونه اعمال سیاستى برایش مقدور بود اما او زندانشان نکرد و شلاقشان نزد و حتى سهمیه آنان را از بیت المال قطع نکرد . به آنها نیز همچون سایر افراد مى نگریست . این مطلب در تاریخ زندگى على عجیب نیست اما چیزى است که در دنیا کمتر نمونه دارد . آنها در همه جا در اظهار عقیده آزاد بودند و حضرت خودش و اصحابش با عقیده آزاد با آنان روبرو مى شدند و صحبت مى کردند ، طرفین استدلال مى کردند ، استدلال یکدیگر را جواب مى گفتند . شاید این مقدار آزادى در دنیا بى سابقه باشد که حکومتى با مخالفین خود تا این درجه با دموکراسى رفتار کرده باشد . می آمدند در مسجد و در سخنرانى و خطابه على پارازیت ایجاد مى کردند . روزى على امیرالمؤمنین بر منبر بود . مردى آمد و سئوالى کرد . على بالبدیهه جواب گفت . یکى از خارجیها از بین مردم فریاد زد : قاتله الله ما افقهه ( خدا بکشد این را، چقدر دانشمند است ) ! دیگران خواستند متعرضش شوند اما على فرمود رهایش کنید او به من تنها فحش داد .

خوارج در نماز جماعت به على اقتدا نمى کردند زیرا او را کافر مى پنداشتند . به مسجد می آمدند و با على نماز نمى گذاردند و احیانا او را می آزردند . على روزى به نماز ایستاده و مردم نیز به او اقتدا کرده اند .

یکى از خوارج به نام ابن الکواء فریادش بلند شد و آیه اى را به عنوان کنایه به على بلند خواند : ” و لقد اوحى الیک و الى الذین من قبلک لئن اشرکت لیحبطن عملک و لتکونن من الخاسرین ” ( ۱ ) .

این آیه خطاب به پیغمبر است که ” به تو و همچنین پیغمبران قبل از تو وحى شد که اگر مشرک شوى اعمالت از بین مى رود و از زیانکاران خواهى بود .”  ابن الکواء با خواندن این آیه خواست به على گوشه بزند که سوابق تو را در اسلام مى دانیم؛ اول مسلمان هستى ، پیغمبر تو را به برادرى انتخاب کرد ، در لیله المبیت فداکارى درخشانى کردى و در بستر پیغمبر خفتى ، خودت را طعمه شمشیرها قراردادى و بالاخره خدمات تو به اسلام قابل انکار نیست ، اما خدا به پیغمبرش هم گفته اگر مشرک بشوى اعمالت به هدر مى رود  و چون تو اکنون کافر شدى اعمال گذشته را به هدر دادى .

على در مقابل چه کرد ؟ ! تا صداى او به قرآن بلند شد سکوت کرد تا آیه را به آخر رساند . همین که به آخر رساند  على نماز را ادامه داد . باز ابن الکواء آیه را تکرار کرد و بلا فاصله على سکوت نمود .

على سکوت مى کرد چون دستور قرآن است که :

“اذا قرىء القرآن فاستمعوا له و انصتوا” ( ۲ ) .

“هنگامى که قرآن خوانده مى شود گوش فرا دهید و خاموش شوید” و به همین دلیل است که وقتى امام جماعت مشغول قرائت است مأمومین باید ساکت باشند و گوش کنند .

بعد از چند مرتبه اى که آیه را تکرار کرد و مى خواست وضع نماز را به هم زند على این آیه را خواند :

“فاصبر ان وعد الله حق و لا یستخفنک الذین لا یوقنون ” ( ۳ ) .

“صبر کن وعده خدا حق است و خواهد فرا رسید . این مردم بى ایمان و یقین تو را تکان ندهند و سبکسارت نکنند”

دیگر اعتنا نکرد و به نماز خود ادامه داد ( ۴ ) .

۱ – سوره زمر , آیه ۶۵ .

۲ – سوره اعراف , آیه ۲۰۴ .

۳ – سوره روم , آیه ۶۰ .

۴ – ابن ابى الحدید , ج ۲ , ص ۳۱۱ .

نقل از : کتاب جاذبه و دافعه علی (ع)  –   شهید مرتضی مطهری