“زیباترین روح پرستنده”، ترجمه “زین العابدین” است.

2015-05-24
80 بازدید

“زیباترین روح پرستنده”، ترجمه  “زین العابدین” است. نشان می دهد که اصطلاحات، کلمات و حتی صفاتی که ما برای بیان مفاهیم، معانی، عقاید و حتی شخصیت های بزرگ مذهبمان به کار می بریم، در تلقی امروز به گونه ای است و در تلقی نخستین اش به گونه ای دیگر. زیرا ما گاه صفات و اسامی […]

۳۰

“زیباترین روح پرستنده”، ترجمه  “زین العابدین” است. نشان می دهد که اصطلاحات، کلمات و حتی صفاتی که ما برای بیان مفاهیم، معانی، عقاید و حتی شخصیت های بزرگ مذهبمان به کار می بریم، در تلقی امروز به گونه ای است و در تلقی نخستین اش به گونه ای دیگر. زیرا ما گاه صفات و اسامی و یا مناقبی را که در کتب قدیم و اصلیمان وجود ندارد، بنا به سلیقه ی فعلی خودمان، برای پیشوایانمان به کار می بریم و این امر حاکی از آن است که بینش امروز ما تا چه حد با بینش نخستین تشیع و اسلام اختلاف دارد.
صفات و اسامی و اصطلاحاتی هستند که اصیل اند و از صدر اسلام وجود دارند، و ما هم آنها را به کار می بریم، اما نوع تلقی ما و مفهومی که از آنها احساس می کنیم، کاملاً با آنچه که اول بوده فرق دارد. این اصطلاح “زین العابدین” را به طور معمول که به کار می بریم، هیچ احساسی از آن نداریم، هیچ فضیلتی و هیچ صفت مشخصی در این کلمه و در این لقب احساس نمی کنیم، در صورتی که اگر در محتوای دقیق و لطیف این معنی تجدید نظر کنیم و با یک نگاه تازه بدان بنگریم، می بینیم که چه صفت عالی و زیبایی است: “زیباترین روح پرستنده” ،”زیور و زینت پرستندگان”.
نیز ما همیشه فضیلت ها، ارزش ها، و عظمت های رهبرانمان را، پیشوایان بزرگ اسلامی مان را، با ارزش های دینی و قومی  فرهنگ بشری و نظام های طبقاتی می سنجیم، و خیال می کنیم که اگر با همان ملاک ها و صفات و ارزش های عالی ای که بزرگان قومی و تاریخی و قهرمانان خودمان را تجلیل و تعظیم و توصیف می کردیم و می کنیم ائمه راهم توصیف کنیم، آنها را خیلی تجلیل کرده ایم. در صورتی که اساساً دستگاه ارزش های اسلامی، با سیستم ارزش های قومی و ملی و فرهنگی کاملاً متفاوت است. مثلاً ما خیال می کنیم، که اگر بگوییم پیغمبر اسلام سایه نداشته است، صفت بزرگی را از پیغمبر عنوان کرده ایم، در صورتی که ارزش های پیغمبر اسلام در زبان کسی که که بهتر از هر کس دیگر می تواند از او سخن بگوید [امام جعفر صادق(ع)] این است:
 کان رسول الله یجلس جلوس العبد و یاکل اکل العبد و یعلم انه العبد
“رسول خدا نشست و برخاست می کرد، مثل نشست و برخاست یک بنده، غذا می خورد، مثل غذا خوردن یک بنده، و اصلاً می دانست که یک بنده است”.
این بزرگترین تجلیل از مقام بزرگترین موجودی است که در عالم هست، با بینش و با ملاک های ارزشی خاصی که در فرهنگ اسلامی است برای امام و رهبر.
صفات گوناگونی را می شود برای یک رهبر به کار برد: از قهرمانیش، از نبوغش، از شخصیتش، و از خصوصیاتش، چنانکه مداحان بزرگ، شاعران بزرگ و نویسندگان بزرگ برای بزرگان به کار می برند.
در تاریخ بشری همواره عادت و سابقه ی ذهنی داشتیم که یک رهبر، یک پیشوا، جبار باشد، متکبر باشد، مستبد باشد. در عوض در این سیستم، در این فرهنگ،  در این ایمان، امام، جبار نیست، بلکه سجاد است.
این صفت به عنوان بزرگترین و نمایان ترین کاراکتر رهبر ما عنوان می شود و صفت شاخص او است، صفتی که او را از همه رهبران دیگر در تاریخ بشر، ممتاز می کند، صفتی که با آن، برجستگی و برتری و فضیلت خودش را بر همه پیشوایان دیگر تاریخ انسان نشان می دهد: “زیباترین روح پرستنده” امام نه جبار، سجاد، اینها معانی ای است که من از متن صفات و القاب و اسامی امام گرفتم.
دکتر علی شریعتی