اولین محفل ادبی نگین سبز ازان برگزار شد

2015-05-15
173 بازدید

عبدالرضا شیبانی : عشق به علیا جناب صالحه خاتون و لذت معنوی و آرامش بخش بارگاه ملکوتی اش را بدو ن اغراق ” با شیر از مادر گرفتم ” و این سلسله ی روایتگری عاشقانه ، نسل ها ادامه داشت . داستان طی الارض دختری عفیفه که از مکاید روزگار در ازان رحل اقامت افکنده بود […]

عبدالرضا شیبانی : عشق به علیا جناب صالحه خاتون و لذت معنوی و آرامش بخش بارگاه ملکوتی اش را بدو ن اغراق ” با شیر از مادر گرفتم ” و این سلسله ی روایتگری عاشقانه ، نسل ها ادامه داشت . داستان طی الارض دختری عفیفه که از مکاید روزگار در ازان رحل اقامت افکنده بود تا برای همیشه ی تاریخ ، جایی را داشته باشیم که در خلوتش بنشینیم و به دامنش دست نیاز بیاویزیم ، داستانی شنیدنی و تاثیرگذار بود . در همان کودکی های خاطره انگیزمان ” آسید محتشم ” تصویر زیبایی از یک پدر مقدس بود . به  ” رهوار ” معمول و مرسوم آن روزگاران او که با زیر انداز سبز رنگ آقا ، جلوه ی خاصی داشت ، دست دخیل می یازیدیم و اینکه از مادربزرگ شنیده بودم یار مظلوم بود و ” سید فرهاد ” را پناه می داد ، دوست داشتنی ترش کرده بود . با این عشق و ارادتها بزرگ شدیم یعنی سن سجلی مان بالا رفت و حالا دعا می کنیم خدا این عشق و ارادت ها را از فرزندانمان نیز نگیرد . سالها بعد که برای روزنامه ی رسالت گهگاه مطلبی می نوشتم برای تهیه ی مقاله ی معرفی امامزاده ، توفیق درک روحانی حضور در  مضجع شریف و زیارت سنگ مزار حضرتش را یافتم . امامان و امامزادگان ما غم و حماسه را با هم آمیخته دارند . حتما در داستان ” غم و حماسه ” نیز برای اولین بار شیعه را نشانه رفتند ” زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند ” این دوبیتی گلایه آمیز بر سنگ تربت شریف این بانوی غریب و بزرگ به غایت حزن آلود بود :

گردون زبرای تو دلی نرم نداشت

رخسار تو را حرمت و آزرم نداشت

 من در عجبم از ملک الموت که او

 از همچو تویی جان ستد و شرم نداشت

و سالها بعد در قصیده ای که نذر امامزاده کردم نوشتم :

این قامت شکسته ز غم های بی حساب       دنباله ی شکستن پهلوی مادر است

امسال ۲۳ رجب سالروز وفات خاتون صالحان ، بزرگداشت متفاوتی داشت . ارادتمندان اهل بیت در روستای ازان در آذر ماه ۹۳ باطلاع عموم رسانده بودند که بنا دارند محفل ادبی نگین سبز را برگزار کنند و به نیت ۱۴ معصوم ۱۴ اثر برگزیده ی ادبی را برگزینند .

۶۰

این محفل موعود پس از مراسم بزرگداشت با ختم قرآن ، به زینت اندوه و غم آراسته شد و با سخنان امام جمعه ی ادیب و فاضل که مقاله ی زیبایش نیز اثر برگزیده ی این مجمع نورانی شد آغاز گردید . او به تفصیل نقش امامزادگان در تبیین تربیت دینی را برشمرد و سپس توسن سخن را به آقای گلزاری شاعر وزوانی محفل داد تا غمگنانه بگوید :

۱۰

بیا که خنده ی گل اندر این بهـــار پرید                          طلیعه رجب از این شکوفه زار پرید
به روز بیست وسوم از مه رجب آخر                     گلی ز گلشن زهرا ز روزگــار  پرید

 آقای ایرج علی اکبری که خود طلیعه دار برپایی این محفل ادبی بود و نقش عمده ای را هم به همکاریهای آسید علی حسینیان خادم امامزاده می داد ، بعنوان مجری ، دو اثر از شاعر عزیز ازانی آقای عباسعلی رمضانپور را به ادب دوستان ولایتمدار تقدیم کرد :

السلام ای آستانت باغ زیبای بهشت                     قدسیان درگه تو صف به صف نیکوسرشت
السلام ای نوگل باغ امام هفتمین                      دختر موسی گل زهرا شفیع عالمین

آقای غلامحسین اسفندی شمیم عطر اذان را با نگین سبز ازان مترادف کرد و زیبا سرود :

۲۰

شمیم عطر اذان شد نگین سبز ازان            مرا طراوت جان شد نگین سبز ازان
بنوش جرعه زجام سحر که خوش بینی             صفای هر دوجهان شد نگین سبز ازان

مجری شعر کوتاه خاتون صالحان آقای شیبانی را که توفیق حضور نیافته بود با مطلع ” بانوی نور و آب ، بانوی آفتاب ” قرائت کرد و سپس شعر آقای علی کسایی از ازان را :

۳۰

نگین سبز چون خورشید داری                         نشان از حکمت وتوحید داری
ازان را افتخار و مایه ی ناز                          شرف براختر وناهید داری

بخشی از مقاله ی امام جمعه ی محترم توسط مجری قرائت شد

۴۰

تا نوبت سخن  و بیان خاطره و شرح یک رویای صادقه به آقای مرتضی اسفندی برسد . رویای صبیه ی یکی از مسئولین محلاتی که تاکنون توفیق زیارت امامزاده را نیافته بود و در شب تشرف و در عالم خواب بارگاه عقیله ی بنی هاشم زینب سلام الله علیها را می بیند و در هنگام تشرف به امامزاده سیده صالحه خاتون این صحن و بارگاه را شبیه صحن و سرای در عالم رویا دیده ی حضرت زینب می بیند و در  اعجاب این رویای صادقه  فقط اشک می ریزد .

 شعر آقای مشرفی توسط مجری ارائه شد:
از بهر گوهری بنگارم که کنه معرفت است               محبوبه ای که صاحب قدر ومقام ومنزلت است
آن اختری که حور بر او رشک می برد                    وارسته ای که لایق مدح وثنا ومنقبت است
در عفاف همچو نگین در وجود او متجلی                    اینجا نگین سبز صالحه ی با فضیلت است
و سپس شعر  آقای داریوش سلمانزاده:
تکیه گاهم درخت پر باری است                   که پر از میوه های روحانی است
هیچ کس را به ذهن من ره نیست                  مگر آن ره که راه یزدانی است

۹۰
آقای محمدرضا خانعلی شاعر پرکار وزوانی این روزها هم ، اینگونه سرود :

برآن گنبد سبز وروشن سلام                  بر آن الگوی هر زن ومرد سلام
درودم به فرزند پاک نبی                       برآن کس که عفت نموده تمام

شعر میلاد غفوری هم جاذبه های دلنشینی داشت و مجری آنرا قرائت کرد :

مزار خواهرتان یک قدم زما دور است                      عجب برابر مشهد رقیب افتاده است
دل ازان به اذان امامزاده خوش است                    که در اذان توگویی ضریب افتاده است

۷۰

آقای فرهاد راعی شاعر نام آشنای منطقه آثاری از خانم مریم نوروزی و دوبیتی زیبای خود را تقدیم حاضران کرد تا با ارائه ی دل نوشته ای از خانم ها عرب و عابدینی ، اهدای تندیس اولین محفل ادبی نگین سبز ازان به آثار برتر تقدیم شود و با تقدیر از امام جمعه ، رئیس اداره ی اوقاف شهرستان ، بخشدار محترم میمه ، شهرداری ها و شوراهای محترم وزوان ، ازان و میمه و اعلام برگزاری دومین محفل ادبی نگین سبز در ۲۳ رجب سال آینده ، اولین محفل ادبی نگین سبز با یاد و خاطره ای ماندگار خاتمه یابد .

۵۰