ده دقیقه از ساعت کلاس مطالعات اجتماعی گذشته بود که در کلاس باز شد،طبق معمول سحر با ظاهری که به دیدنش عادت کرده بودیم وارد شد،منتظرش بودیم من و همکلاسیاش میدونستیم دیرتر میاد، سحر. چرا مانتو شلوارت انقد خاکیه داره از دستت خون میاد.این پرسش من بود که بعد از تکرار این وضعیت واقعا داشتم […]
ده دقیقه از ساعت کلاس مطالعات اجتماعی گذشته بود که در کلاس باز شد،طبق معمول سحر با ظاهری که به دیدنش عادت کرده بودیم وارد شد،منتظرش بودیم من و همکلاسیاش میدونستیم دیرتر میاد، سحر. چرا
مانتو شلوارت انقد خاکیه داره از دستت خون میاد.این پرسش من بود که بعد از تکرار این وضعیت واقعا داشتم نگرانش میشدم.اما طبق معمول سحر لبخندی زد و گفت :افتادم خانم،
گفتم: دوباره افتادی؟. حواست کجاس دختر خوب؟
صورت گر گرفته و لرزش صداش التهاب درونشو فریاد میزد ،اما دوس داشت نشون بده که دختری بی درده،
فرصتی که توی کلاس واسه مرور درس گذشته به بچه ها میدادم،زمان مناسبی بود تا سحرو سر شوق بیارم،خنده شو ببینم و خودم آروم بگیرم،از بین نیمکتا تا ته کلاس میرفتم وموقع برگشتن دستمو میذاشتم روی شونه ش،خب حالا نوبت سحره،یکی دوتا سؤال آسون از مطالب اول درس میپرسیدم،میدونستم بقیه شو نخونده،همیشه هم اونا رو جواب میداد وپنج نمره شو میگرفت،توی اون ساعت همون واسش کافی بود،خنده شو بعد از گرفتن پنج نمره دوس داشتم،اما من هنوز علت تأخیر و حال آشفته شو نمیدونستم.
بعضی وقتا آرزو میکردم کاش معلم نمیشدم،معلم که باشی چه توی کلاس،چه بیرون درد شاگردت درد خودت میشه،
یه روز تو یه ساعتی که کلاس نداشتم تو دفتر معاونت بودم که مادر یکی از بچه ها اومد و با ورودش مورد مؤاخذه معاون کلاس اولیا قرار گرفت،که دخترت دیر میاد،بی انضباطه،بد دهنه،هر روز دعوا رامیندازه ،…….
مادر بیچاره با چمشمای پر اشک وصدای لرزون بخشی از درد دلشو گفت،اون از صبح زود واسه
پرستاری از یه پیر زن ونظافت خونش شرق تهران رو تا انتهای غرب طی میکنه،دخترش هر روز با بدرقه پدر معتادش از خونه خارج میشه،با ناسزا،با کتک،با رکیک ترین جملات.
اونجا بود که خانم معاون دست از سرزنشهاش برداشت فضای دفتر سنگین شده بود،دردی به همه ی دردها اضافه شده بود،توی اون مدرسه کم دانش آموز اینجوری نبود،اونجا محرومیت ومظلومیت رو با همه وجودت حس میکردی وناتوانیتو
بعد ازون روز هر یکشنبه صبح که سحر با لباس خاکی وسر ودست خونی وارد کلاس میشد ازش نمیپرسیدم چرا،علت التهابشو حالا میدونستم ……سحر باز حواست به دور وبرت بود جلوی پاتو ندیدی…..
کاش همه میدونستن درد سحر چیه…کاش معلم ریاضی وشیمی میدونستن که آدمایی هستن که دو دوتاشون هیچوقت بیشتر از صفر نیست یا هیچ دویی پیدا نمیشه که با دوی نداشتشون ضرب بشه تا بشه چهار تا،آدمایی هستن که زندگیشون ترکیبی از بدترین عناصره
این فقط بخشی از زندگیه یکی از شاگردای من و قسمت کوچکی از دردهای یه معلمه
روز معلم رو به همه معلمای دردآشنا تبریک میگم
همه مناسبتها اقشار خاص جامعه را یادشان هست ولی ایا هیچ یک از مسولین و همشهریان عزیز یادشان
هست که روز شانزدهم اردیبهشت ماه یعنی چهارشنبه همین هفته شصت و هشتمین سالروز تاسیس شهرداری میمه می باشد و تاریخچه مدنیت و فرهنگ شهرنشینی در شهر میمه وارد شصت و نهمین سال موجودیت خود می شود این موضوع از جهات زیادی مورد اهمیت است .
۱- تاریخچه شهرداری ها و شهرشدنها در کشور ما عمری سبقه یکصدو سه سال می باشد و این تاریخچه بالای شهر میمه را به عنوان یکی از قدیمی ترین و تاریخی ترین شهرهای استان و کشور نشان می دهد.
۲_هفته گذشته روز ملی خلیج فارس را در کشور داشتیم و این روز بدین سان تجلیل می شود که نام و هویت ایرانی و فارسی خلیج همیشه فارس توسط کشورهای همسایه جنوبی این خلیج نیلگون ایرانی در سالهای اخیر مورد تعرض و جعل نگاری و جعل گویی واقع شده است و با کمی واقع گرایی در خواهیم یافت که اخیرا هم هویت و نام بخش تاریخی و فرهنگی میمه با سبقه قریب به نیم قرن /تاسیس بخش و بخشداری میمه سال۱۳۴۵/مورد تعرض و تحریف و جعل گویی واقع شده است و برخی تازه به دوران رسیده ها در شهر همسایه جنوبی میمه با عبارات هدفدار منطقه و بخش به جای منطقه و بخش میمه و یا منطقه وزوان و میمه و یا میمه و وزوان دقیقا مشابه اعراب حاشیه جنوبی خلیج فارس عمل نموده و می نمایند .ایا شایسته نیست در حالیکه که در کشور روز ملی خلیج فارس و هفته اصفهان و غیره داریم ما هم برای شهر تاریخی و فرهنگی میمه هفته یا روز نکوداشت برگزار نماییم و در این روز خجسته مقارن با ۱۳۲۶/۲/۱۶در طول تاریخ این منطقه بوده است مشکلات و سند توسعه و پیشنهادات و ایده ها و همکاری ها و مشاوره ها همشهریان صاحب نظر و توانمند و ذی نفوذ در سراسر منطقه و شهرستان و استان مورد بررسی قرار گرفته و در قالب یک همایش ملی و منطقه ای یک هم فزایی و اشتراک مساعی و از همه مهمتر تجلیل رسانه ای و اجتماعی از جایگاه ارزشمند و تاریخی شهر و بخش فرهنگی میمه داشته باشیم و با دعوت از مسولین شهرستان و استان و کشور خواستار نگاه جدید و شایسته و بایسته تری نسبت به شهر و بخش میمه گردیم.
۳-این حرکت رو به جلو و سازنده در این برهه حساس و پیچ تاریخی منطقه میمه از ان جهت اهمیت بیشتری پیدا می کند که الحمدالله و المنه و خوشبختانه این روز ها شهر میمه از نعمت شهرداری دلسوز و غیرتمند و فعال و شورای شهر میمه از وجود ارزشمند همشهریان فرهیخته و مردم گرا و تلاشگر برخوردار است که با کمک شورای معزز و گرانقدر و تدبیر گرای مشاورین شهر میمه می توانند یک حرکت تاریخی و سرنوشت ساز و ماندگاری را در خصوص موضوعات یاد شده ایفا و محقق نمایند.
فرصت اندک است و با یک حرکت جهادی و تیمی می شود خیلی کارها انجام داد.از صبح میمه هم می خواهیم علاوه بر حمایتهای بی دریغ مدیریت محترم سایت از برنامه پوشش رسانه ای این روز نکوداشت شهر فرهنگی و تاریخی میمه را انجام دهند.
برگزاری یادواره ۲۰۰ شهید در میمه
۱۳۹۴\۰۲\۱۱ – ۱۱:۳۳ AM
اصفهان / خبرگزاری صدا و سیما/ اجتماعی تصویر دارد
یادواره ۲۰۰ شهید بخش میمه شهرستان شاهین شهر و میمه برگزار شد.
به گزارش خبر گزرای صدا وسیما ، سومین یادوراه شهدا بخش میمه با حضور بیش از ۵۰۰ نفر از خانواده شهدا و ایثارگران و مردم و مسئولان در تالارخانه معلم شهر میمه برگزار شد.
بصیری فرماندار شاهین شهرو میمه در این یادوراه گفت: امروز همه ما مسئول نهادینه شدن فرهنگ ایثار و شهادت درجامعه هستیم .
در پایان این یادوراه از ۱۰ پدر و مادر شهیدان قدر دانی شد .
شهرستان شاهین شهر و میمه ۷۵۰ شهید تقدیم انقلاب کرده است.
بخش میمه دارای سه شهر و ۱۲ روستا با ۱۰ هزار جمعیت ه در فاصله یکصد کیلومتری شمال اصفهان قرار دارد.
۰۰۰۲
واقعا زیبا بود….کاش همه معلما و معاونا ومدیرا اینجوری باشن….
روز معلم مبارک…
پیدا کن پرتقال فروش را
رئیس کمیته امداد: خودرویی وارد نکردهایم
وزیر کشور: ٢٧ هزار خودروی وارداتی گرانقیمت از جمله پورشه توسط ۱۰۰ نفر از کمیته امداد به ارزش ۲۰ میلیارد تومان بدون مالیات وارد شده.
حجت الاسلام احمدی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته بود احمدی نژاد تبهکاری است که همه حوزه ها را به یک گودال بسیار بزرگ تبدیل کرد. سایت دولت بهار که حامی احمدی نژاده، نوشت که عضو فرتوت شورا به دکتر هتاکی کرد. حالا دفتر احمدی جوابیه داده به این سایت: “آقای دکتر احمدی، خندیدند و گفتند به دوستان بگویید: مگر قرار است مادر هوگو چاوز را بغل کنم یا با او ازدواج کنم که فرتوت بودن مشکلی ایجاد کند؟!”
عجب تصویری! لایک
معلم عزیز قلم زیبایی دارین مخصوصا اون قسمتی که وضعیت زندگی شاگردتون رو در قالب ریاضی و شیمی بیان کردین
سلام خانم معلم برخوردی که شما با سحر می کردید بی نظیر بود.واقعأمعلمی.
سلام روز معلم را به همه ی معلمین دلسوز تبریک میگم به خصوص سرکار خانم اسد مدیر محترم دبستان عصمت که با تلاشهای خود توانسته گام بزرگی در خدمت به دانش آموزان انجام دهد وخصوصیت مثبت ایشان بی ریا بودن است ونمی خواد خودنمایی کند .برای ایشان و همه ی معلمین دلسوز آرزوی موفقیت دارم .
سلام روز معلم را به خانمها اشرف طلایی مهربان، خانمها عبدالهیان، حیدریان، اسد،فروغی،مالیان،فیروزفر دبی ران بازنشسته که خاطرات شیرینی از اونا دارم تبریک میگم. یاد ایام مدرسه بخیر
از همینجا دست معلم ریاضیم خانم واحدی و کوهرنگ بهشتی را میبوسم. مشتاق یک نگاه مهربانشان هستم.