علی اسماعیلی – کارکردهای دولت امام مهدی(عج )

2015-04-22
58 بازدید

قسمت اول امام مهدی(عج) پس از ظهور و قیام جهانی در زعامت سیاسی و اجتماعی جامعه از سیره و عملکرد رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) پیروی می‌‌کند. این خط و مشی باعث می‌شود که آن حضرت کامل‌ترین و شایسته‌ترین نوع سیاست و حکومت را به منصه ظهور برساند و با از […]

images

قسمت اول

امام مهدی(عج) پس از ظهور و قیام جهانی در زعامت سیاسی و اجتماعی جامعه از سیره و عملکرد رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) پیروی می‌‌کند. این خط و مشی باعث می‌شود که آن حضرت کامل‌ترین و شایسته‌ترین نوع سیاست و حکومت را به منصه ظهور برساند و با از بین بردن موانع و کاستی‌ها که پیش روی دولت رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) و هم صالحان و پاکان بود، بتواند روش و عملکردی نو و مناسب با نیازهای مادی و معنوی بشر اتخاذ کند.
کارکرد سیاسی – مدیریتی
امام مهدی(عج) و حاکمان و کارگزاران منتخبش امور اجرایی و سیاسی جهان را در دست دارند و خود آن حضرت به طور مستقیم تمامی این امور را مدیریت و رهبری می‌‌کند. امام حاکمان و کارگزاران را نصب و رهنمودها و دستورالعمل‌های سیاسی و مدیریتی آنان را صادر می‌کند.
دستورات کشورداری
در حدیثی آمده است: «مهدی اصحاب خود را به همه کشورها پراکنده می‌کند و به آنان دستور می‌دهد که به عدل و احسان رفتار کنند».(۱) در حدیث دیگری آمده است: «[مهدی یاران خود را] فرمانروایان کشورهای جهان می‌گرداند و به آنان فرمان می‌دهد که شهرها را آباد سازند».(۲) امام نه تنها به ابعاد ظاهر مدیریت بلکه به اخلاق و معنویت نیز در رأس امور مدیریتی عنایت خاص دارد و به آن اهمیت می‌دهد. چنان‌که در حدیثی آمده است: «چون سلطنت آنان به پایان رسد، خداوند با مردی از ما اهل بیت بر امت محمد منت می‌نهد، به تقوا سفارش می‌دهند، از روی بصیرت و هدایت گام بر می‌دارد».(۳)
حق‌مداری
مدیریت در دولت امام مهدی(عج) برای خدمت به مردم و احقاق حق آنان و دفع باطل است. در دولت امام مهدی(عج) حق هیچ‌ کس پایمال نمی شود و کسی جانب باطل را نمی‌گیرد. خداوند به وسیله او درهای حق را می‌گشاید و درهای باطل را می‌بندد.(۴) در حدیثی آمد است: «مهدی حق را احقاق می‌کند و پشت کافران را در هم می‌شکند».(۵)
احکام و حدود الهی برای سعادت و نجات انسان‌هاست و تخطی از آن موجب هرج و مرج در جامعه و کند شدن حرکت آن به سوی تعالی و تکامل اخلاقی می‌شود. دقت در اجرای این حدود باعث می‌شود که جامعه از ناراستی و کژی‌ها پیراسته و زمینه‌های فساد و تباهی کم شود. در حدیثی آمده است: «مهدی حدود الهی را رجرا می‌کند و به حکم خدا داوری می‌نماید»
نظارت و راهبری
یکی از ارکان اساسی مدیریت، نظارت و کنترل رفتار کارگزاران و مدیران است تا از حق و حدود الهی تجاوز نکنند و کارهای مردم را بهتر سامان دهند. این مسئله در حکومت امام مهدی(عج) به خوبی رعایت شده است. در حدیثی آمده است: «برای او عمودی از نور از زمین تا آسمان نصب می‌شود که اعمال بندگان را در آن می‌بیند».(۶) در حدیث دیگری آمده است: «هنگامی که امور به صاحب امر منتهی می‌شود، خداوند همه نقاط پست زمین را برای او پر می‌‌کند و همه نقاط مرتفع جهان را برای او همراه می‌سازد تا همه کره خاکی همچون کف دست او در افق دیدش قرار بگیرد. اگر یکی از شما در کف دست مویی داشته باشد، مگر ممکن است که از دیدن آن ناتوان باشید؟ [همه جهان برای او چنین خواهد بود]».(۷)
سخت‌گیری در مدیریت
در روایت درباره سخت‌گیری امام در نحوه مدیریت آمده است: «مهدی بر مسئولان کشوری بسیار سخت می‌گیرد، بر بینوایان بسیار رئوف و مهربان است».(۸) در حدیث دیگری نیز آمده است:‌ »عمال و کارگزاران حکومت‌ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد».(۹)
مشاوره و نظرخواهی و عزل حاکمان ستمگر
امام مهدی(عج) اعلم و هحکم مردم است، اما در اداره کشور استبداد رأی ندارد و با یاران و بزرگان مشورت می‌کند. در حدیثی می‌خوانیم: «[امام مهدی] حکمرانان ستم‌پیشه را عزل می‌کند و زمین را از هر انسان نیرنگ‌باز و فریب‌کار پاک می‌سازد».(۱۰)
رعایت عدالت سیاسی
عدالت در همه ابعاد اعم از سیاسی، اجتماعی، قضایی و اقتصادی، یکی از آرمان‌ها، خواست‌ها و آرزوهایی است که بشر همواره در طول تاریخ به آن توجه داشته و در تمامی عرصه‌ها بدان نیازمند بوده است. این نیاز حقیقی و دائمی تنها در حکومت جهانی امام مهدی(عج) برآورده می‌شود و عدل و قسط و مساوات نماد اصلی حکومت آن حضرت خواهد شد. خداوند به دست امام مهدی(عج) جهان را از عدل آکنده ساخته و ریشه ظلم و ستم را برخواهد کند. ایجاد عدالت اقدام اصلی و سرلوحه برنامه امام مهدی(عج) است. امام و زمامداران و کارگزاران او عادل و دادگر هستند و به کسی ظلم نمی‌کنند و حق کسی را پایمال نمی سازند. امام علی(علیه السلام) فرموده است: «روش عادلانه در حکومت حق را به شما می‌نمایاند و کتاب خدا و سنت پیامبر را زنده می‌کند».(۱۱)
امام عدالت را با محبت و مهرورزی به مردم آکنده ساخته و با سفقتی پدرانه عدالت و قسط را تا عمق خانه‌ها و جان‌های مردم می‌گستراند: «بدانید به خدا سوگند! همان طور که سرما و گرما به خانه‌‌های مردم نفوذ می‌کند، عدالت او به درون خانه‌هایشان راه می‌یابد».(۱۲) دولت امام بر رفع ظلم و ستم و حکومت عادلانه استوار است. امام صادق(علیه السلام) فرموده است: «چون قیام کند، به عدالت داوری کند و در زمان او ستم ریشه‌کن شود و راه‌ها امن می‌گردد و زمین برکت‌های خود را ظاهر می‌کند و هر حقی به صاحب آن بر می‌گردد و پیرو هیچ آیینی باقی نمی‌ماند مگر اینکه به اسلام می‌گرود و به آن ایمان می‌آورد».(۱۳)
عملکرد قضایی
در عصر امام مهدی(عج) دستگاه قضایی به معنای واقعی پناهگاه و ملجأ مظلومان و دادخواهان و محل مبارزه با فاسدان و تبه‌کاران است.
تأمین عدالت قضایی
عدالت قضایی در دوران ظهور به طور جدی رعایت شده و حقوق ضعیفان و مظلومان پایمال نخواهد شد. آن حضرت ترازوی عدالت را در جامعه برپا ساخته و بر رفتار قضات به دقت نظارت نموده و با متخلفان برخورد شدیدی خواهد کرد. در سخنی از امام علی(علیه السلام) آمده است: «[مهدی] قاضیان زشت‌‌کار و بیدادگر را کنار می‌زند و دست‌سازش‌کاران را از سر مردم کوتاه می‌کند. زمامداران ستم‌پیشه را عزل کرده و زمین را از هر چه انسان نیرنگ‌باز و فریبکار پاک می‌سازد».(۱۴) همچنین در فرمایش دیگری از امام آمده است: «او همان خورشیدی است که از مغرب طلوع خواهد کرد. در میان رکن و مقام ظاهر می‌شود؛ پس زمین را پاکیزه می‌گرداند و ترازوی عدالت را می‌گستراند و دیگر کسی به کسی ستم نمی‌کند».(۱۵)
داوری بر اساس کتاب‌های آسمانی
در روایتی می‌خوانیم: « آن‌گاه در میان اهل تورات به تورات، در میان اهل انجیل به انجیل، در میان اهل زبور به زبور و در میان اهل قرآن به قرآن حکم می‌کند».(۱۶)
اجرای حدود و احکام الهی
احکام و حدود الهی برای سعادت و نجات انسان‌هاست و تخطی از آن موجب هرج و مرج در جامعه و کند شدن حرکت آن به سوی تعالی و تکامل اخلاقی می‌شود. دقت در اجرای این حدود باعث می‌شود که جامعه از ناراستی و کژی‌ها پیراسته و زمینه‌های فساد و تباهی کم شود. در حدیثی آمده است: «مهدی حدود الهی را اجرا می‌کند و به حکم خدا داوری می‌نماید».(۱۷)
«هنگامی که قائم قیام کند، برای هر یک از مناطق جهان فردی را بر می‌گزیند و به آنجا می فرستد و به او می‌گوید: پیمان تو به دست توست. اگر با مطلبی مواجه شدی که آن را نفهمیدی و نحوه قضاوت را در موردش ندانستی، به دست خود نگاه کن و به آنچه در آن است، عمل کن»
قضاوت داوودی و سلیمانی و عدم درخواست بینه و گواه
در حدیثی درباره نحوه قضاوت امام مهدی(عج) آمده است: «آن‌گاه منادی ندا می‌دهد این مهدی است که چون داوود و سلیمان قضاوت می‌کند و در قضاوت کردن احتیاجی به دلیل و شاهد ندارد».(۱۸) در روایت دیگری آمده است: «زمانی که قائم آل‌محمد فرمانروا شود، در میان مردم به حکم داوود داوری می‌کند و نیازی به شاهد و گواه ندارد. در هر موردی خداوند حکم واقعی را به او الهام می‌کند و او بر اساس علم خود قضاوت می‌نماید و هر قومی را از اجتهاد و استنباط‌شان خبر می‌دهد. دوست و دشمن خود را با نشان الهی می‌شناسد».(۱۹)
نوآوری در قضاوت
در حدیثی در این باره آمده است: «هر گاه قائم قیام کند، سه حکم خواهد کرد که احدی پیش از او نکرده است: پیر زناکار و [مرد] مانع‌الزکات را می‌کشد و به برادرانی که در عالم اشباه(عالم ذر) برادر بودند، ارث می‌دهد».(۲۰) در حدیث دیگری نیز آمده است: «در مورد دو چیز بدون شاهد و دلیل به حکم خدا درباره آن‌ها حکم خواهد کرد: زناکار متأهل را سنگسار می‌کند و کسی را که زات نمی‌دهد، گردن می‌زند».(۲۱)
اعجاز و پیشرفت در قضاوت
در حدیثی در باره پیشرفت قضاوت در عصر مهدوی می‌خوانیم: «هنگامی که قائم قیام کند، برای هر یک از مناطق جهان فردی را بر می‌گزیند و به آنجا می فرستد و به او می‌گوید: پیمان تو به دست توست. اگر با مطلبی مواجه شدی که آن را نفهمیدی و نحوه قضاوت را در موردش ندانستی، به دست خود نگاه کن و به آنچه در آن است، عمل کن».(۲۲)

پی‌نوشت:
۱. کامل سلیمان، یوم‌الخلاص، ج۲، ص ۶۵۰.
۲. همان،
۳. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۶۹.
۴. ابن طاووس، الملاحم و الفتن، ج۲، ص ۲۶۹.
۵. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۵.
۶. همان، ص ۱۶۹.
۷. صدوق، کمال‌الدین، ج۲، ص ۶۷۸.
۸. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، ص ۳۸۵.
۹. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۸.
۱۰. بحارالانوار، ج۵۱، ص ۱۲۰.
۱۱. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۳۸.
۱۲. حر عاملی، اثبات‌الهداه، ج۳، ص ۵۴۴.
۱۳. مفید، الارشاد، ج۲، ص ۳۸۴.
۱۴. بحارالانوار، ج۵۱، ص ۱۲۰.
۱۵. همان، ص ۱۹۴.
۱۶. کمال‌الدین، ج۱، ص ۱۵۵.
۱۷. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۱.
۱۸. کمال‌الدین، ج۲، ص ۶۷۱.
۱۹. الارشاد، ج۲، ص ۳۸۶.
۲۰. بحار‌الانوار، ج۵۲، ص ۳۰۹.
۲۱. همان، ص ۳۷۱.
۲۲. همان، ص ۳۶۵.