دکتر عباسعلی اسکندریان – در رثای دکتر حسین پهلوان

2015-03-23
199 بازدید

مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تبدیلا (احزاب ۲۳) …متاسفانه خبر تایید  شد. آخرین روز اسفند ماه بود  و همشیره  در عین اطلاع از قصد  سفر نوروزی بنده تماس گرفتند  و گفتند: “زنگ زدم اگر در  اصفهان هستید به عیادت دکتر  پهلوان بروید گویا دیشب حالشون بهم خورده و به اصفهان اعزام  شده اند” گفتم: “نه من الان قزوین هستم و دیروز از اصفهان خارج شده ام.” راستش کمی برای من عجیب می نمود ولی  دعا کردم که خداوند همه مرضا را شفا […]

dr-pahlevan2

مِنَ المُؤمِنینَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن یَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تبدیلا (احزاب ۲۳)

…متاسفانه خبر تایید  شد. آخرین روز اسفند ماه بود  و همشیره  در عین اطلاع از قصد  سفر نوروزی بنده تماس گرفتند  و گفتند: “زنگ زدم اگر در  اصفهان هستید به عیادت دکتر  پهلوان بروید گویا دیشب حالشون بهم خورده و به اصفهان اعزام  شده اند”

گفتم: “نه من الان قزوین هستم و دیروز از اصفهان خارج شده ام.” راستش کمی برای من عجیب می نمود ولی  دعا کردم که خداوند همه مرضا را شفا عنایت فرماید. این بود تا امروز دوم فروردین که با کمال ناباوری و تاسف خبر ارتحال یکی از بهترین دوستانم را از طریق خبر صبح میمه دریافت کردم وبر من حالتی رفت که … و تازه علت آن تماس را متوجه شدم.

با چشمی بارانی و قلمی لرزان و دلی شکسته و روحی متالم و در عین ناباوری می نویسم. مرحوم مغفور جناب اقای دکتر حسین پهلوان راهمه می شناسند لیکن قصه رفاقت بنده با ایشان از زمانی است که خاطره آن در لابلای خاطرات زیبای کودکی نهایتا مثل افق دریا انقدر میرود که انتهای آن محو میشود. حکایت یک عمراست پنجاه سال دوستی نزدیک و صمیمی. دوستی و همراهی که نقطه نقطه دشتها و کوچه باغ های میمه شاهد آنند تا سال های همراهی در اصفهان و سپس دانشگاه و …

       همه به فرموده خداوند در قران طعم مرگ را خواهیم چشید لیکن تاسف بار رحلت زودهنگام بنده ای از بندگان صالح خدا، برادر شهید، پزشکی متواضع، انسانی بزرگوار و صمیمی، مدافعی صدیق از اسلام و انقلاب و … که درست در آستانه سال جدید اتفاق افتاد که خواه ناخواه تحت تاثیر مراسم عید قرار می گیرد و خیلی ها مثل بنده خیلی دور شده اند و امکان حضور در مراسم  تدفین و ترحیم را ندارند و این بر مظلومیت ایشان و تاسف ما می افزاید. مرگ ناگهانی و نابهنگام دوستی عزیز بر قلب من سنگینی می کند لیکن بقول پروین “واندر آنجا که قضا حمله کند چاره تمکین و رضا تسلیم است” .

      بنده این مصیبت عظیم را به فرزندان برومند، همسر محترم، خانواده معزز ایشان و همچنین به خانواده های محترم پهلوان، گرانمایه، یزدانیان و سایر فامیل و اقوام محترم، همچنین کلیه مردم قدر شناس بخش بزرگ میمه و جامعه پزشکی تسلیت و تعزیت عرض نموده برای آن سعید فقید ترویح روح و علو درجات و همنشینی با برادر شهید شان و برای سرکار خانم دکتر گرانمایه و فرزندانشان و خانواده داغدار پهلوان خصوصا مادر بزرگوارشان و تمام وابستگان و فامیل محترم و دوستان و اشنایان بقای عمر و صبر و اجر از درگاه الهی مسئلت می نمایم.

                                        الهم اغفر للمومنین و المومنات  به حرمت سوره المبارکه الفاتحه  مع الصلوات

                                            عباسعلی اسکندریان ۲/۱/۱۳۹۴