احمدرضا ایراندوست – کافه سرچشمه ی میمه !!!

2015-03-18
58 بازدید

یکی از خصوصیات خوب شهر میمه از نقطه نظر سوق الجیشی ، در دسترس بودن آن است .همین خاصیت خوب باعث گردیده که خیلی بیشتر از یک شهر پنج هزار نفری در کل کشور شناخته شود.خیلی از شهرها را در استانهای مختلف کشور سراغ داریم که از نظر وسعت و جمعیت ، بزرگتر از میمه […]

۸

یکی از خصوصیات خوب شهر میمه از نقطه نظر سوق الجیشی ، در دسترس بودن آن است .همین خاصیت خوب باعث گردیده که خیلی بیشتر از یک شهر پنج هزار نفری در کل کشور شناخته شود.خیلی از شهرها را در استانهای مختلف کشور سراغ داریم که از نظر وسعت و جمعیت ، بزرگتر از میمه بوده ، اما آنچنان که باید و شاید شناخته شده نیست و به غیر از اهالی همان شهر و استان ، کمتر کسی آنجا را میشناسد.
خوشبختی ما این بوده که در نقطه ای از کشور قرار داریم که تقریبا در مرکز ایران واقع شده ایم و دسترسی مردم ما به شهرهایی که بیشتر مورد نیاز است ، آسان و راحت تر میباشد.
اگر کسی که از اهالی استان کردستان یا آذربایجان و یا سیستان و بلوچستان و یا خوزستان باشد و بخواهد برای کاری به پایتخت مراجعه نماید ، باید کیلومترها رنج سفر را بر خود هموار نموده تا بتواند خودش را به تهران برساند.در صورتی که با توجه به اتومبیلهای امروزی اهالی منطقه میمه میتوانند در حدود چهار الی پنج ساعت خودشان را به تهران برسانند که انشاالله با راه افتادن قطار سریع السیر ، مدت سفر این مسافت به کمتر از دو ساعت خواهد رسید.
بارها برای خودمان اتفاق افتاده که وقتی خواسته ایم آدرس شهرمان را به دوستان و آشنایان بدهیم ، مسیر اصفهان به تهران را به طرف گفته و میگوییم اگ از سمت تهران قصد عزیمت به اصفهان را دارید ، بعد از پشت سر گذاشتن قم و دلیجان به شهر میمه خواهید رسید و با طی کردن مسافتی در حدود هشتاد و پنج کیلومتر به نصف جهان خواهید رسید.آنهایی که در سمت اصفهان زندگی میکنند ، راحت تر و بهتر شهر ما را خواهند شناخت ، زیرا بارها و بارها این مسیر را برای رسیدن به قم و جمکران و تهران طی نموده اند.
تا چند سال قبل یکی از مشخصه های شناخت میمه کافه سرچشمه بود که در کنار قنات بیر قرار داشت و خیلی از مسافران این جاده سعی میکردند ، گرما و هرم داغ تابستانی خود را با زدن آب گوارا و زلال قنات بیر از تن و بدن خود بزدایند.راننده گان ماشینهای سنگین از قبیل کامیون و تریلر به خوبی این مکان را میشناختند و چنان برنامه ریزی میکردند که استراحت نیمروزی خود را در زیر سایه های درختان همراه با خوردن چای قند پهلو در کافه سرچشمه بگذرانند.
اکثر اوقاتی که صحبت از میمه به میان می آمد ، مسافرانی که خنکی آب قنات بیر را چشیده بودند ، به دیگرانی که این افتخار نصیبشان نشده بود ، سفارش میکردند که حتما در میمه توقف کرده و از منظره خوب و خدادادی سرچشمه میمه استفاده کرده و لذت ببرند.حتی صادق هدایت نیز در کتاب پروین دختر ساسان به سرچشمه و آب خنک و زلال آن اشاره کرده است.
کافه سرچشمه که در ابتدا متعلق به فرزندان میرزا محمود سعیدیان بود ، بعد ها به حاج برات حیدری فروخته شد و اینک نیز در تملک آن خانواده میباشد.اگر اشتباه نکنم ، گویا مرحوم میرزا بهمن سعیدیان یکی از فرزندان مرحوم میرزا محمود در اثر سانحه ای در همان کافه دچار برق گرفتگی شد و به رحمت خدا پیوست ، این بود که بقیه شرکا تصمیم به فروش آن گرفتند.مرحوم میرزا رضا ، بهرام میرزا و میرزا بهمن سه فرزند ذکور میرزا محمود بودند که هر سه نفر به مرور ایام به رحمت خدا پیوسته و اینک در قید حیات نیستند ، خداوند همه آنها را قرین رحمت بفرماید.
مرحوم برات حیدری بعد از تعمیرات مختصری که در کافه سرچشمه انجام داد ، آنجا را از هر جهت آماده پذیرایی از مسافرین عبوری نمود .سالیان سال و خصوصا سالهای قبل از انقلاب کافه سرچشمه میمه یکی از مکان هایی بود که به هنگام ناهار بازار ، شلوغ ترین محل در منطقه و شاید استان اصفهان بود.البته در آن زمانها غذاهای عرضه شده در کافه ها و رستوران های بین راهی از کیفیت خوبی برخوردار بود و قیمت مناسبی نیز داشت ، لبنیات میمه نیز چاشنی شلوغی و رواج کسب و کار کافه سرچشمه بود.
کافه سرچشمه در گودی قرار داشت و مراجعین باید چند پله را به سمت پایین طی نمایند، محوطه جلوی کافه سایه ساری بود که با چندین عدد میز و صندلی آماده پذیرایی از مهمانان بود.مظهر آب قنات بیر نیز چند پله از سطح کافه سرچشمه پایین تر بود و همین پستی و بندهی ها منظره ای زیبا را خلق نموده بود.رونق کسب و کار کافه سرچشمه در طول سالیان سال مدیون آب فراوان قنات بیر بود که در دو طرف همین نهر قنات درختان سر به فلک کشیده ای نیز پرورش یافته بودند که محل مناسبی برای اتراق و استراحت چند ساعته مسافرین بود.بعد از این که وارد سالن اصلی کافه سرچشمه میشدیم ، باغچه ای را در غرب همان سالن مشاهده میکردیم که به یمن وجود همین قنات بیر ، آنجا نیز فضای سرسبزی را برای گذران چند ساعته مسافران تشکیل داده بود.همه اینها به روی هم کافه سرچشمه میمه را ساخته بود که سالیان سال یکی از مشخصه های شناخت بهتر و دقیق تر میمه به دوستان و آشنایان بود.
با خشگ شدن قنات بیر ، کم کم کسب و کار کافه سرچشمه نیز از سکه افتاد و کافه سرچشمه عملا تعطیل گردید.دیگر از آن شلوغی ها ناهار بازار کافه سرچشمه خبری نبود ، از رانندگانی که کامیون خود را در کنار جاده پارک کرده و دستمالشان را در آب خنک قنات شسته و به دور گردن انداخته نیز هیچ نشانی نیست.از ازدحام جمعیت در طول تابستان و تعطیلات نوروز نیز هیچ خبری نیست .خلاصه از کافه سرچشمه هیچ خبری نیست .سالیان سال تابلویی فلزی با تبلیغ نوشابه پپسی بر سر درب کافه سرچشمه خودنمایی میکرد و مسافران را به داخل کافه دعوت مینمود.تا مطلبی دیگر ایام به کامتان باد.شاد زی مهر افزون خدانگهدار