وطن امروز : قصه ی دختران خمینی – حسین قرایی: وقتی در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۵۹ به اسارت درآمد، سربازان بعثی او و ۳ بانوی آزاده دیگر را در اولین کلام «بناتالخمینی» خطاب کردند و چه عنوانی برازندهتر از «دختران خمینی» برای این سفیران حقیقی انقلاب او. نام دکتر «معصومه آباد» با نوشتن کتاب «من زندهام»، […]
وطن امروز : قصه ی دختران خمینی – حسین قرایی: وقتی در تاریخ ۲۳ مهر ۱۳۵۹ به اسارت درآمد، سربازان بعثی او و ۳ بانوی آزاده دیگر را در اولین کلام «بناتالخمینی» خطاب کردند و چه عنوانی برازندهتر از «دختران خمینی» برای این سفیران حقیقی انقلاب او.
نام دکتر «معصومه آباد» با نوشتن کتاب «من زندهام»، در زمینه «ادبیات» هم پس از «آزادگی» و «عضویت در شورای اسلامی شهر تهران» بر سر زبانها افتاد. استقبال قابل توجه مردم از کتاب ایشان با تقریظ رهبر انقلاب ضریب بیشتری به خود گرفت. اکنون بیش از ۳۰۰ هزار نسخه از کتاب یادشده به دست مخاطبان ادبیات دفاع مقدس رسیده است. «وطنامروز» سراغ نویسنده آن رفت تا گفتنیهای نجیب و معطرش را بشنود. لحن خانم آباد در سراسر مصاحبه- مثل کتابشان- حماسی است و همیشه این حماسه با صمیمیت گره خورده است بویژه زمانی که میگوید: «من دختر توجیبی بابام بودم».
امسال در نمایشگاه کتاب یک میز دیدم که کتابی به نام «من زندهام» را روی آن چیده بودند. آن موقع فکر کنم چاپهای اولیه این کتاب بود. این تصویر خرید آن کتاب در ذهن من هست و همیشه نیز از آن یاد میکنم و هرگاه «من زندهام» به ذهنم میرسد، این تصویر جلوی دیدگانم قد میکشد! کلید موفقیت فروش کتاب «من زندهام» از کجا زده شد؟
نظرات