حجت الاسلام پورمهدی – عهدی که با امام زمان داریم .

2015-02-18
131 بازدید

چطور می شود در دل امام زمان(عج الله)جا باز کرد؟ آن چیزی که بطور خاص برای امام زمان (عج) مهم است این است که بر عهدمان با ائمه که همان عهد الهی است باقی بمانیم . عالمی در مشهد فرمود که راننده کامیونی این را برای من نقل کرده است .من باری برای مقصد دوری […]

۸۵۶

چطور می شود در دل امام زمان(عج الله)جا باز کرد؟

آن چیزی که بطور خاص برای امام زمان (عج) مهم است این است که بر عهدمان با ائمه که همان عهد الهی است باقی بمانیم . عالمی در مشهد فرمود که راننده کامیونی این را برای من نقل کرده است .من باری برای مقصد دوری در زمستان زده بود م. مقداری که از مشهد گذشتم دیدم که جاده پر از برف است ماشین را کنار زدم ولی ماشین را روشن نگه داشتم که در گرمای اتاقک ماشین باشم. چند لحظه ماشین خاموش شد و هر کاری کردم ماشین روشن نشد. خیلی ترسیدم که نکند من دراین هوا یخ بزنم . داشت خوابم می گرفت و فهمیدم که اگر بخوابم یخ می زنم. یادم آمد که بگویم یا امام زمان (عج) کمک کن. خجالت میکشیدم که با خدا حرف بزنم زیرا نمازهایم را درست نمی خواندم و معصیتی را مرتکب می شدم . در اینجا با خدا عهد بستم که اگر نجات پیدا کنم نمازهایم را اول وقت بخوانم و آن معصیت را ترک کنم . فردی را دیدم که آچاری دستش بود . فکر کردم این هم راننده ای است که ماشینش خراب شده است . کنار ماشین آمد . گفت چه شده و برایش توضیح دادم و گفت که کاپوت را بالا بزن و هر وقت که گفتم ماشین را روشن کن و خلاصه ماشین روشن شد و گفت : خدا تو را به مقصد می رساند و به او گفتم که حالا برویم ماشین شما را درست کنیم . گفت : نه من کمک نمیخواهم . گفتم به شما پول بدهم گفت : من احتیاج ندارم . گفتم : این نامردی است . گفت : مردی چیست ؟ گفتم : اینکه اگر کسی کمک کرد ما هم به او کمک کنیم . گفت که اگر تو مرد هستی به عهدی که بستی عمل کن . گفتم : کدام عهد ؟ گفت : همان عهدی که با خدا بسته بودی که نمازت را اول وقت بخوانی و معصیتی را ترک بکنی . پیش خودم گفتم که من این را به کسی نگفته بودم . فهمیدم که استغاثه ام قبول شده است . چیزی که ما را به خدا نزدیک می کند همان عهدمان است . ما با خدا عهد داریم . با امام زمان (ع) عهد داریم . ای امام زمان (ع) عهد من این است که کار شما را بر کار خودم مقدم بدارم و به کار شما اهمیت بدهم. هر مقداری که می توانم خودم و دیگران را به این راه بیاورم .

بعضی ازگداهاخیلی کارکُشته ورند وزیرک اند٬همان اول وقت که می ایند زیر گذر یا کنار پیاده رو می نشینند کاسه ای برابر خود می گذارند ٬و دور از چشم دیگران یکی دو اسکناس یا سکه داخل آن می اندازند تا رهگذران با دیدن آن دست به جیب شده و بگویند:دیگران کمک کردند چرا ما کمک نکنیم.

حال ما هم به معنای واقعی کلمه گدای آستان حق ایم پس باید شیوه گدایی را خوب بدانیم٬یعنی اگر از خدا فهم وصدق وعشق وآرامش طلب می کنیم پیش از آن باید خود دست به کار شده وصدق وراستی ودرستی ودرستکاری راپیشه کنیم تا خداوند هم انها را فزونی بخشد.

به قول حافظ:

هردمش با من دلسوخته لطفی دگر است              این گدا بین که چه شایسته انعام افتاد