احمدرضا ایراندوست – پیشنهاد گردهم آیی هم کلاسیها در نوروز

2015-02-21
356 بازدید

هیچ کدام از ماها با هم کلاسی ها و دوستانی که سالها در زیر یک سقف و روبروی یک تخته سیان نشسته بودیم ارتباط چندانی نداریم ، برخی اوقات در سایت های مختلف مطالبی را میبینم که دانش آموزان یک دوره دبستان و یا دبیرستانی که اکنون هر کدامشان در گوشه ای از کشور وضعیت […]

۹

هیچ کدام از ماها با هم کلاسی ها و دوستانی که سالها در زیر یک سقف و روبروی یک تخته سیان نشسته بودیم ارتباط چندانی نداریم ، برخی اوقات در سایت های مختلف مطالبی را میبینم که دانش آموزان یک دوره دبستان و یا دبیرستانی که اکنون هر کدامشان در گوشه ای از کشور وضعیت خاصی دارند ، به همت یک یا چند نفر دور هم جمع شده تجدید خاطره کرده و برای لحظاتی به مانند دوران دانش آموزی پشت نیمکت های مدرسه نشسته ، و به تجدید خاطره پرداخته اند.سعی کرده اند به مانند روزگاران قدیم و طبق روال همان دوران بغل هم نشسته و برای هم از حال و روز فعلی خود سخن گفته اند ، در آخر جلسه هم چندین عکس یادگاری انداخته و برنامه ای را تنظیم کرده که این گردهمایی هر از چندی در همان مدرسه انجام گیرد.
کاش چنین برنامه ای هم در میمه اجرا گردد و چند نفر بانی این کار شده و برای روزی خاص هم کلاسهای دوران دبستان و یا دبیرستان را دعوت نموده و لحظات به یاد ماندنی خلق نماید .البته به لطف تلفن همراه ، میتوان این کار را در کمترین زمان ممکن به انجام رساند و از طریق پیامک اطلاع رسانی کرد.
البته این نوع برنامه ها شامل آقایان نبوده و خانمهایی که اکنون خودشان دارای فرزندانی هستند که در مقاطع مختلف تحصیلی مشغول بوده نیز چنین برنامه ای را برای خودشان تدارک ببینند.
البته چون آن زمانها گرفتن عکس از دانش آموزان پایه های مختلف در سر کلاس و یا حیاط مدرسه باب نبود ، کمتر کسی تصاویر دوران آموزشی دهه چهل و پنجاه را دارد .کاری که امروزه در تمام مدارس سراسر ایران اجرا میشود و مسئولان مدارس سعی میکنند به مناسبتهای مختلف دانش آموزان مدرسه را دور هم نشانده و تصاویر مختلفی را تهیه و به هر کدامشان نیز یک قطعه عکس داده میشود.دوربین های تلفن های همراه نیز وسیله ای است که در دسترس اکثر دانش آموزان بوده و خودشان راسا اقدام به عکاسی میکنند .قیافه ها به تدریج تغییر کرده و محصل پایه اول ابتدایی تا کلاس پنجم شکل و شمایلی کاملا متفاوت دارد ، دانش آموزان دهه چهل اکنون در دوران میان سالی به سر میبرند و هر کدامشان دارای عروس و یا داماد بوده و نوه ها دور و برشان را گرفته اند .نوه دانش آموز دهه چهل خیلی دوست دارد تصویر دانش آموزی پدر بزرگ خود را در بین دوستان و هم کلاسی هایش ببیند که از این بابت هم ما شانس و اقبال نداشتیم .گویا خداوند متعال متولدین دهه چهل و پنجاه را فراموش کرده که از همه بابت محرومیت ها و کمبودها را باید اجبارا تحمل میکردند.
امیدوارم به همین نزدیکی ها روزی فرا برسد که از آقای هوشنگ خردمند به عنوان مدیر دبستان جمشید آن زمان و بقیه آموزگاران آن زمان که در قید حیات هستند دعوت به عمل آمده و دانش آموزانی که سالیانی سرما و گرمای این محیط آموزشی را پشت سر گذاشته و هر روز در دو نوبت به مدرسه آمده و به منزل برگشته اند ، برای ساعاتی دور هم جمع شده و از خاطرات آن دوران برای یکدیگر تعریف نمایند .زیرا به قول قیصر امین پور ، زود دیر میشود ، و زمانی نخواهد گذشت که روز به روز از تعداد دانش آموزان آن دوران کاسته خواهد شد .
بنده به نوبه خود آماده هر گونه همکاری و مساعدت در این راه هستم و از کسانی که مایل هستند در این برنامه ماندگار شرکت نمایند در ذیل همین پست کامنت گذاشته و به نوعی اعلام همکاری نموده تا بلکه بتوانیم در تعطیلات نوروز امسال پایه ابتدایی این همایش را گذاشته و برای سالهای آینده با برنامه ریزی بهتر به پیشواز چنین گردهمایی هایی برویم .شاید در ابتدا عملی شدن چنین همایشی کمی سخت به نظر بیاید اما مطمئن باشید که با همکاری یکدیگر میتوانیم برنامه ای خاطره انگیز و به یا ماندنی را برگزار کرده و برای لحظاتی در کنار یکدیگر به یاد آن دوران خوش باشیم .از شیطنت ها و خاطراتمان بگوییم ، از آموزگاران و اولیا آن زمان مدرسه تجلیل کنیم و دستشان را ببوسیم گژکه برای اولین با لغت آب بابا را به ما یاد دادند .تا مطلبی دیگر ایام به کامتان ، شاد زی مهر افزون خدا نگهدار