و به قول فروغ فرخزاد : … و من چقدر از همه ی چیزهای خوب خوشم می آید … یکی از این چیزهای خوب “وبلاگ طنز وزوانی ” بود . دیروز نوشته است که برای همیشه خواهد رفت چون ظرفیت طنز وجود ندارد . در زمینه ی رفتن طنز وزوانی خیلی حرف دارم . نمیدانم […]
و به قول فروغ فرخزاد : … و من چقدر از همه ی چیزهای خوب خوشم می آید … یکی از این چیزهای خوب “وبلاگ طنز وزوانی ” بود . دیروز نوشته است که برای همیشه خواهد رفت چون ظرفیت طنز وجود ندارد .
در زمینه ی رفتن طنز وزوانی خیلی حرف دارم . نمیدانم از اینکه ما را گرفتار خود کرد و ناگهان خداحافظی کرد بگویم :
دل از من برد و روی از من نهان کرد
خدا را با که این بازی توان کرد ؟
یا در حسرت دیر بدست آوردن این طناز وزوانی دل مویه کنم که ؛
ای دیر بدست آمده بس زود برفتی
آتش زدی اندر من و چون دود برفتی
به لوگوی وبلاگت نگاه می کنم . ابتکار زده ای ! فقط چشمهایت پیداست . آری … چشم!! همه ی کارها را چشم دست آدم می دهد ” که هر چه دیده بیند دل کند یاد ” بابا طاهر عریان چی گفته است! ما هم که پوشیده ایم و طاهر ، همین طوریم ! کاربری هم نوشته بود : از چشمهایش معلوم است وبلاگ خوبی است . آن کاربر از ” چشم شناخت ” های معاصر است . ولی مرا به یاد غزل ” به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم ” انداخت . فقط جای مژگان را با چشمان عوض کردم . خوب هم نیست اول صبحی اینقدر اسم دختر در پست ما باشد .: ” فروغ ، فرخ ، مژگان ” گرچه علم الهدی امام جمعه ی مشهد می گوید ولی احمدی نژاد که نمرده است. باز هم بگم بگم راه می اندازد ، عکس زن مردم را نشان می دهد و ما هی باید قسم بخوریم که دست معلم کلاس اولم را بوسیدم و ربطی به مادر روانشاد هوگو چاوز نداشت . و باز هم یاد رفتنت افتادم : قطار می رود … تو می روی … تمام ایستگاه می رود … و من چقدر ساده ام که سال های سال در انتظار تو کنار این قطار رفته ایستاده ام …
گفتی جرمت انتقاد از سایت شهرداری بوده است . جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد . پست ” فراخوان درج اطلاعات فارغ التحصیلان شهر وزوان ” که تازه بدون شرح هم گذاشته بودی اش . قبل از تولد تو من این پست را خوانده بودم واقعا گمان کردم طنز است فکر کردم ” طنز وزوانی” فرزند پیش رس دارد . شش ماهه به دنیا آمده است . باور کنید من در این طنز پنداری بیگناه بودم . ادبیاتش مثل طنز بود . تو هم بیگناهی درست مثل من و چقدر من و تو بیگناهیم ” بیا سوته دلان گرد هم آییم ” . برای اثبات بیگناهی نیاز به چهار شاهد عادل داریم . یعنی در شهرستان قریب الوقوع میمه چهار شاهد عادل پیدا نمی شود ؟ البته می دانید که در میان گناهکاران ، بیگناهی جرم کمی نیست . تو که آمدی خیلی چیزها را یادمان دادی افسوس که ما مرده پرستیم و حالا که رفته ای از خوبیهایت می گوییم .
تو یادمان دادی خیلی ها طنز می نویسند و فقط عنوان طنز را ندارند . تو رویشان را برچیدی و طنز بقول خودشان ” بیمارگونه ” نوشتند . حساب نکردند در این سردی هوا که اقلیم یک شدن با چند بخاری گازی هم افاقه نمی کند چطور باید طنزهایشان را برگزار کنیم و کجای کجایمان بگذاریم و یخ نکنیم . حرف هم بزنیم آدرس های احمدی نژادی می دهند که ما می دانیم کجایتان
ژاژ خاید ، ظرافت انگارد
هرزه گوید ، لطیفه پندارد
… کوتاه سخن … تو زود رفتی می شود در اعلامیه ی درگذشتت بنویسیم ” نابهنگام ” تا آقای قرائتی در درسهایی از قرآن اعتراض کند که “هنگام” را خدا تعیین می کند نه صبح میمه . به دو بیت شعر روی سنگ مزار بسنده می کنم . سالها پیش در دبیرستان مدرس وزوان کلاس داشتم . بچه ها می دانستند شعر هم می گویم . روزی به محض ورود به کلاس دانش آموزی که تازه پدرش ماک سنگی خریده بود جلو آمد و فارسی را با لهجه ی شیرین وزوانی در هم آمیخت و گفت : آقا برای گل پخش کن ماشین پدرم ، دو بیت شعر بگویید !! ز آب خرد ماهی خرد خیزد . اگر این روزها بود به انجمن شعر سعدی وزوان که فراشهری است و گاهگاهی در میمه هم برگزار می شود احاله اش می دادم . بگذریم
چرا ای طنز وزوان زود رفتی ؟
مرا آتش زدی چون دود رفتی
ز هجرت صبح میمه بیقرار است
چرا ای سایت طنزآلود رفتی ؟
خوش به حالت آقای شیبانی که به همه راهی مسلطی . شعر در طراز عالی متن نوشته بی نظیر . طنز فوق العاده . خیلی قشنگ قلم زده اید . مسائل سیاسی کشوری را خوب برگ زده اید . انجمن شعر سعدی را . و کلا عالی است . بقول فردوسی پور چه میکنه این صبح میمه !!!!
لایک
طنز وزوان باید خیلی ممنون آقای شیبانی عزیز باشه .چون اگه ایشون نبودند مطلبی برای ارائه نداشتن. ای کاش مدیران و بزرگان ما ظرفیت مطلوب برای پذیرش طنز و نقادی رو کسب کنن.
جناب آقای شیبانی سلام
خدمت شما عرض کنم که این جانب کارمند یکی از ادارات میمه هستم امروز از طریق فاکس بنده و همکاران حکم جدید حقوقی دریافت کردیم با این عنوان که به موجب این حکم فوق العاده شغل مناطق کمتر توسعه یافته شما حذف می گردد ! ما هم از با شنیدن این خبر نمی دانستیم خوشحال باشم که یک شبه توسعه پیدا کریم یا اینکه یک شبه ۱۰ درصد حقوقمان کم شده است ناراحت شویم نا چارا چرخی در شهر زدیم تا بنگریم که یک شبه چه توسعه ای در شهر اتفاق افتاده است که از کمتر توسعه یافته به توسعه یافته جهش نموده ایم که تفاوتی در توسعه شهر از هفت هشت سال گذشته مشاهده ننمودیم لذا بر آن شدیم از شما به عنوان یک مطلع و خبرنگار رسانه بپرسم که در ۲۴ ساعت گذشته یا چند سال گذشته چه توسعه ای در منطقه ایجاد شده است که ما بیخبریم تا لا اقل خبر توسعه یافتگی منطقه مر همی باشد بر سوزش ۱۰ درصدی کسر حقوق
ضمن اینکه درج خبر خروج منطقه میمه از مناطق کمتر توسعه یافته خبری مسرت بخش است که حتما باید انعکاس یابد تا موجبات مسرت اهالی فراهم گردد هرچند کمر کارمندان شکسته آید همی! مگر آنکه مصداق آش نخورده دهان سوخته گردیم!
ماهم این هفته برون ورفت وبه چشمم سالیست
حال هجران توچه دانی که چه مشکل حالیست
مژده دادندکه برماگذری خواهی کرد
نیت خیرمگردان که مبارک فالیست
کوه اندوه فراقت به چه حالت بکشد؟!
حافظ خسته که ازناله تنش چون نالیست باسلام خدمت استاد شیبانی که واقعااستعدادوافرخودرادرطنازی وطنز نویسی به بهترین حالت نشان دادیدمطالب طنز راادامه دهید بی مناسبت ندیدم شعر فوق راکه منتخبی ازغزل شیوای استاد بی بدیل غزل خواجه حافظ شیرازی بود به محضر فرمانده محبوب مردمی فرهیخته وادیب توانمند جناب سرگردباقری که یک هفته ای است که از منطقه رفته اند تقدیم کنم وصدالبته یادکرد شماازایشان دراین طنز ارزشمند باعث نوشتن این مطلب شد موفق وسربلند باشید
عالی نوشتین اقای شیبانی عزیز
چه دیرطلوع کردوچه زودغروب کردتازه دست گرم کرده بودیم طبق اطلاع حاصل شده جناب آقایان جلال رفیع ،عبیدزاکانی ،هادی خرسندی ،پرویزشاپور،وعده ای ازطنزپردازان معروف ایران دنبال گرفتن امضاو طومارمردمی هستندکه دوباره طنزوزوانی کارخودراشروع کند که امیداست موفق گردند
سلام جهت اطلاع دوباره طلوع کرد
———————–
با سلام آدرس جدید هم لینک داده شد .
واقعا سایت وزوان نوشته طنز بیمارگونه !!!!!!!!!!!!!!!؟ چقدر سواد دارد این وبلاگ . طنز طنز است .
طنز طنز هم نیست!
ژاژ خاید ، ظرافت انگارد
هرزه گوید ، لطیفه پندارد
فرق این دو هنر نمی فهمد!
باسلام . چند ساله که ما تو منطقه این همه وبلاگ و سایت داریم . هنوز به مخاطبمون یاد ندادیم که اخلاق در پاسخ گویی و نقد و تعریف کردن در جایگاه اول است.وظیفه یک سایت فقط این نیست که مرتب خبر منتشر کنه.ما تو این سایتهای منطقه به همدیگه حمله میکنیم. بدون شناخت از طرف مقابل ، کل شخصیتشو زیر سوال می بریم . بعد هم که می فهمیم اشتباه کردیم عذرخواهی نمیکنیم.اصلا بعضیها تحت عنوانهای جعلی و مبهم ، کلی توهین می کنند و تهمت میزنند .وبلاگها و سایتهای منطقه باید بخشی از مطالب خود را به آموزش رفتار حرفه ای و اخلاقی وبلاگی اختصاص بدهند.مدیران سایت هم باید در انتشار پاسخها دقت لازم را داشته باشند .دلیل نداره من برای این که نشون بدم که خبر سایت چقدر بازدید کننده داشته هر چی رو فرستادند در معرض دید مخاطب قرار بدم
————————–
با سلام ضمن تشکر از راهنمایی شما در این خصوص وضعیت میمه از میانگین کشوری بهتر است .
فوق العاده بود.
طنز وزوانى نوشت :
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
بنا به اصرار همسرم و علاقه زایدالوصفی که به شما پیدا کرده ام طنز وزوانی را با رویکردی جدید در جهت چالش سازی شاخص های کیفی و کمی ، ادامه خواهم داد.
حالا بماند تاثیر پست صبح میمه که چقدر شعف زده شدیم از دیدنش !
آقای بخشنده لطفا لینک طنز وزوانی را اصلاح فرموده و در صورت امکان جایگاهمان را در پیوندهایتان بکشید بالا. همچنین به “امید وزوان” التماس نمایید ما را لینک نماید .
از مدیر محترم صبح میمه نیز تقاضامندیم لینک را اصلاح فرمایند.
…..
دو چشمم درد چشمانت بچیناد
مبو روجی که چشمم ته مبیناد
شنیدم رفتی و یاری گرفتی
اگر گوشم شنید چشمم مبیناد
دست مریزاد عالی بود.زبان طنز آقای شیبانی تلخ و سیاه نیست شیرین و خوشایند است با زیرکی تمام به اصطلاح دو پهلو سخن می گوید و خودش را هم هدف انتقاد قرار می دهد.
طنز شیبانی در عین حال که به هیچکس اهانت نکرده است با ظرافت خاصی به نکاتی مهم اشاره کرده است . صبح میمه در زمینه های شعر و طنز و نثر یک مکتب است . بنا را بر این بگذاریم که در حوزه هایی که تخصص داریم اظهار نظر کنیم . طنز بیمارگونه صبح وزوان نشان می دهد که اگر طنز ننویسند سنگین ترند . عرض خود می بری و زحمت ما می داری . طنز وزوانی قلم شیرینی دارد . حتما بهتر هم می شود . صبح وزوان نوشته است از عجایب قنات وزوان این است که راهرو تا سد در سنگ حفر شده است ! همین خودش در مایه های طنز است . واقعا قلم بدستهای ما سعی کنند حقیقت مدار باشند . تردید آقای شیبانی در مورد گل ایران به امارات جای تامل داشت. زیبا بود . نویسنده باید بدون مرز باشد مرز نویسنده های ما حق و متبلور شده آن قانون باشد . افراط و مبالغه در نوشته ها زدگی ایجاد می کند . به شخصه از آقای شیبانی برای مکتب صبح میمه تشکر می کنم .
با تشکر .
اگر نگاه طنزپرداز به موضوعات و وقایع روزمره عمیق باشد طنزی که بر این اساس نوشته میشود عمری بیشتر از خود واقعه پیدا میکند. آقای شیبانی طنزپرداز، نویسنده و شاعر قهار است جسورانه می نویسد و با خودش تعارف ندارد. برای نوشتن مضامینی که به ذهنش میرسد درنگ نمیکند و این جسارت و صراحت در معنی هم نمود دارد.
گذشته از ( طنز بیمارگونه ) عنوانی که صبح وزوان برای طنز خودش انتخاب کرده است در کامنت های طنز بیمارگونه خیلی به آقای شیبانی توهین شده است . شک ندارم که توهین کردن کار ۴ تا ۵ نفر بیشتر نیست و ما وزوانی ها آقای شیبانی را دوست داریم . خداییش آقای شیبانی همیشه طرفدار وزوان و اطراف بوده است . در وزوان اگر انتقادکنی از کسی روزگار آدم را سیاه می کنند. طنز وزوانی را وادار به خداحافظی کردند .
———————————-
با سلام علاقه ی وزوانی های محترم و شیبانی متقابل است .
لایبید هم مدتهاست از منطقه محروم خارج شده است حالا که نفت ارزان سده قطعا اثرات خودش را بر کوچک شدن سفره دولت و مردم خواهد داشت
گفته اند :گروهی از شاعران فقط شاعرند و به شعر شناخته می شوند و گروهی دیگر علاوه بر شاعری و شعر گفتن ، دارای فلسفه خاص و صاحب مکتب و مشربند .در آثار گروه دوم “طنز ” یافت می شود.
بیا سوته دلان گرد هم آییم
شروع طنز صبح وزوان را بخوانید :
“اعتراف می کنم چند وقت پیش پدرم را برای ریه هایش به بیمارستان بردم ”
– در حضور دادگاه و نیروی انتظامی هم همینطور با شجاعت اعتراف می کنید ؟
– اگر کس دیگرتان را ببرید باز هم اعتراف می کنید ؟
– حال ریه های پدرتان خوب است؟
آقای بخشنده شما روزنامه ها را بزن و جدول بازی ها شما را به طنز چه ؟
صمیمانه سپاستان باد.
مدیر محترم طنز وزوانی با سلام کار کردن در دنیای مجازی آنقدر سخت و در عین حال آسان است که نیازمند دلی قرص و صبر و تحمل زیاد و برقراری رابطه با کاربران می باشد. ورود شما به دنیای مجازی و بخصوص انتخاب طنز وزوانی آنقدر ما را خوشحال و از خود بی خود کرد که امیدوار به خیلی چیز ها شدیم ولی چرا به این زودی از کوره به در رفته و فرار را بر قرار ترجیح دادید. راه حل کامنت های توهین آمیز فقط یک دلیت بوده و بس جناب…..باور کن در این مدت که اقدام به راه اندازی صبح وزوان نموده ام کامنت های دریافت کرده ام که به انسان بودن خودمان مشکوک و مایه شرم ساری فراوان بوده است ولی این را دلیلی برای خارج شدن از گود ندانسته و با تمام توان به کار خود ادامه دادم. از شما خواهش می کنم با توجه به محیط بسته منطقه کمی تحمل و مدارا را در دستور کار قرار داده و به کار خود ادامه دهید نه برای اینکه کسی خوشش بیاید و دیگری ناراحت شود نه برای اینکه بلاخره ما رسالتی به دوش داریم و آن اینکه به دنبال این می باشیم که جامعه ای بهتر توانا تر برخوردار از فهم و شعور انسانی و……و در یک کلام به دنبال ارتقاءمردم خود هستیم .پس برگرد و با تمام توان ادامه بده و نگران نباش به زودی و به مرور از توهین ها کاسته شده و روی خوش کاربران را هم خواهید دید. در پایان اگر هم نخواستی سایت را اداره کنی منتظر ارسال طنز های زیبایت جهت درج در صبح وزوان خواهم ماند. موفق و موید و پیروز باشی با احترام مدیر صبح وزوان محمد علی بخشنده
مدیر محترم صبح وزوان نیم نگاهی به تفاوت طنز قند پهلوی صبح میمه با طنز به قول خودشان ” بیمار گونه ” صبح وزوان هم داشته باشد پر بدک نیست.
سلام چه بر جدید بگذارید
قند و پند .عالی بود
و به قول فروغ فرخزاد : … و من چقدر از همه ی چیزهای خوب خوشم می آید …
… و من چقدر از همه ی چیزهای خوب خوشم می آید …