2014-12-14
52 بازدید
پیشخوان روزنامههای یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ آرمان امروز ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ آفتاب یزد ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ ابرار ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ ابرار اقتصادی ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ ابتکار ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ اعتماد ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ اطلاعات ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ ایران ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ بانی فیلم ، یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ […]
صراط: قصه گران شدن نان و رویاهای مردمی که دستشان به نان می رسد را می توانید در این قطعه شعر طنز بخوانید!
خواب ديدم كه شده نان ارزان
غرق شاديست سراسر ايران
هر كجا چشم كه مي گرداني
همگي غنچه ي لبها خندان
مردم از محنت تحريم آزاد
جملگي مرد و زن و پير و جوان
مردها بسته ي نان زير بغل
سبد مملوء نان دست زنان
كودكان مست ز بوي سنگك
پيرها نشئه ي بوي ” تافتان”
وسط ميز غذا پشته نان
تو ببيني ز براي مهمان
بربري بر سر صبحانه ما
من چه گويم دگر از لذت آن!
كم فروشي نكند نانوايي
سنگك اندازه قّدِ انسان
غوطه در خواب بُِدَم تا ناگاه
كرد بيدار مرا مادر جان
ناله و شيون و نفرين مي كرد:
ز چه بدبخت شدم؟ اي سبحان!
پدرم را به خطابش مي گفت:
نيستي مرد تو چونان مردان
بس كه در خانه ي تو سوخته ام
شده آن قامت رعنا چو كمان
ديده ام شوهر زنهاي دگر
مثلا؛ مرد شهين “مش رحمان”
بربري مي خرد و نان لواش
گهِ صبحانه و در شامگهان
اسم خود را تو دگر مرد مگو
كمتري حال دگر از نسوان
ماه بگذشت و به سال است كنون
كه نديديم رخ قرصي نان
گلپري خواهر اختر مي گفت؛
شدم از گفته ي او من حيران
كه سر سفره به هنگام غذا
مي خورد بوقلمون را با نان!
بس كه من جوجه و شيشليگ زده ام
خشك و خالي به بُنِِ اين دندان
بد شده حال من زار دگر
از كباب و بَرِه هاي بريان
حسرت تكه ي ناني به دلم
كرده خون در جگرم، بي وجدان
تازه مي گفت كه از خشكه ي ِ نان
دارد اندوخته چندين هميان
تو بگو تا كه چه داري به جهان
به جز اين خانه و باغ گيلان؟!
كرده مهر زن خود كيسه آرد
خواهرِ شوهر من “هاشم خان”
من ِ بدبخت و سيه روز، فقط
چند تا خانه شمال تهران!
—–
مادرم همچو ملسل، يكريز
مي زدش بر سر رو گُرز زبان
پدرم روي دو پا همچون بيد
گوش مي داد وليكن لرزان
با چنين وضع و چنين اوضاعي
خواب رفت از سر من بال كشان
ناگهان از پس ِ گردن لگدي
مادرم زد كه “پا شو” اي نادان
و جهان تار شد و رفت به باد
همه اين قصه ي ارزاني نان
وه چه روياي خوش و دلچسبي
حيف! بودش همه در خواب گران
مجيد مرسلي
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا، به گزارش “حرف تو”، علی میرزایی”شاعر طنز پرداز در واکنش به انتقاد حسن روحانی مبنی بر سخنان خود که گفته بود” یک عده به ظاهر شعار میدهند ولی بزدل سیاسی هستند و تا حرف مذاکره پیش میآید میگویند ما میلرزیم. به جهنم؛ بروید یک جای گرم برای خود پیدا کنید. خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده است.”، شعری طنز سروده است که در ادامه میخوانیم.
گر منتقدی باش، ولیکن به جهنم
اشک تو چکیدهست به دامن؟ به جهنم!
دلواپس فردای وطن گشت برادر؟
زخم است به جان وی و بر تن؟ به جهنم!
صلحی که نمودیم، نیارزد به پشیزی
کوبیدن آب است به هاون؟ به جهنم!
ما پسته خورانیم، شما غصه خورانید
در شهر گرانی شده؟ اصلاً به جهنم!
ماشین چو گران است، مکدر شده باشم
ماندید چو در لهشده آهن، به جهنم!
ما جمله دلآرام، شدیداً همه شادیم
بشنید کسی مطلب موهَن؟ به جهنم!
اندر صف ناجور سبد لهشدهگانید
کم آبی و کم نانی و کلاً به جهنم!
تعلیق شد آنگونه اگر هستهایِ ما
بشنو تو زمن فوری و آناً، به جهنم
ای کاسب تحریم، تو سرهنگی و اکنون
هم نیست کسی البته ایمن؟ به جهنم!
شد زندگیات لنگ؟ نه این گفته دروغ است
حیف است اگر نشنوی از من، به جهنم!
ما جمله چنینیم، لذا معتدلانیم
گویم به شما البته جمعاً، به جهنم!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا،وبلاگ”فرهنگ پرواز”نوشت:
1: مانکن : در قدیم به موجودات جاندار و جذابی !!! می گفتند که در خیابان ها و پاساژ ها دیده می شدند ! اما در زمان حال به لطف اعتدال همسران معتدل ! در کاخ های دولتی و با هزینه ی دولتی پیدا می شوند…
2:ایران شناس : بیشتر از ده کدخدا را می گویند ! در گذشته به شغل شریف قاچاقچی و جاسوسی و در زمان حال به ایران !!! شناسان معروف هستند…
3:یادگاری : در گذشته به عملی می گفتند که بچه های شیطون بروی دیوار مدارس و گاهی هم در زیر میز کلاس انجام می دانند !!! اما در زمان حال به عملی می گویند که استوانه های نظام برای به جان هم انداختن دیگران انجام می دهند..مهم منافع شخصی خانوادگی استوانه مهم است و نه کشور !
4: مکتب ایرانی : به یادگاری ترین مکتب برخواسته از اندیشه ی استوانه با همکاری دایره ی قطبی دولت سابق برای ساقط کردن دین عوام الناس می گویند !
5: مارکسیسم : به نوع تفکرات فرهنگی پسته های بی مغز خندان می گویند ! گفتنی است تفکر اقتصادی این جریان به سرمایه داری مشهور است…
6: مشاور فرهنگی : به آشناترین افرادی می گویند که در زمان ریاست بر یکی از امنیتی ترین نهاد یک استان! می توانند سخنرانی یک نفر را تعطیل و سپس مردم را بیرون و مسجد را پلمب کنند ! گفتنی است این افراد هر گونه سخنرانی مذهبی را سیاسی تلقی می کنند..
7: بودجه فرهنگی : به مفت ترین و بی ارزش ترین و مال البیت ترین بودجه ایی گفته می شود که دولتمردان می توانند برای استفاده ی حزبی و گروهی به اسم کار فرهنگی خرج کنند..!
8: مدیر فرهنگی : کسی که بودجه ی فرهنگی را خرج می کند ! سوالی هست ؟!!!
9: سگ های زرد : به چیز یا چیزهایی گفته می شوند که در عین طبیعی بودن رنگشان به دلیل خواندن اشعار زرد رنگ می توانند با بودجه فرهنگی توسط مدیران حتما فرهنگی!!! بعد از مرگشان در ایران دفن شوند …!
10: ممیزی : به عملی می گویند که اگر برای دوستان خودشان باشد ایراد دارد ولی اگر برای منتقدان باشد !!! ثواب دارد …
11: کلیپس : نماد مد فرهنگی دختران عصر اعتدال است ! گفتنی است اگر در تابستان از فاصله ی 500 متری آن ها را مشاهده کنید نباید با شتران بیابان اشتباه بگیرید ! یک نوع خطای دید مثل سراب در کویر است…!!!
12: ابروی مردان : همان چیزی که اگر بر روی الف آن کلاهی(آ و ا) نباشد ! می شود همان چیز نداشته در زیر ابروی چشمان مردان عصر حاضر…!
13: جمهوریت : به همان اعتقاد نداشته ی فتنه گر 88 می گویند که این روز ها مدام برای جذب خلق الله تکرار می کند…
14: منبع تغذیه : به همان منبعی می گویند که در مهم ترین اتاق ساختمان مجمع تشخیص وجود دارد و می توان با آن برای برهم زدن سخنرانی یک دیپلمات در دانشگاه امیر کبیر استفاده کرد ! البته زهی خیال باطل…!
15: کیش : به مکانی می گویند که دولتمردان برای فرهنگ سازی کار جهادی به دیدن دلفین ها می روند ! گفتنی است از ملزومات سفر داشتن یک عدد کلنگ برای ساختن ظاهری جهادی است !
16 : ببعی : به چیزی می گویند که ایرانی نیست ! اما به دلیل داشتن ظاهری بامزه و جذاب ! نماد تقلید کردن یک عده از فرهنگ کدخدا می باشد ! گفتنی است این چیز !!! می تواند بع بع را به زبان انگلیسی تلفظ کند…
17 :کاخ نشین ها : به افرادی می گویند که می خواستند با چماق و هویج ! فرهنگ ایثار و گذشت از دریافت یارانه را به مردم آموزش بدهند ! اما…!
18 :نانای نای نای : به اصوات و یا شاید هم به حرکات یک عده با داشتن سنی بین 18 تا 25 سال در فرهنگ جمیعتی! اعتدالیون به آن ها خردسال!!! گفته می شود !!! میگویند ! گفتنی است میزبان، این عده هنوز فرق بین ملودی شاد…! و مولودی شاد !!! را هنوز نمی داند !
19: احساس تکلیف : به احساس عرفانی و شاید هم سیاسی ، عارف ترین اصلاحطلبی می گویند که از دو سال پیش شروع شده و تا انتخابات مجلس 94 ادامه خواهد داشت ! گفتنی اسن این فرد برای رسیدن به ریاست مجلس ! در پوست خود از حالا نمی گنجد …!!!
20 : پاسپورت : مانکن ها از نوع ساپورتشان را دارند و دیپلمات ها برای رفتن به روستای کدخدا از نوع با عزتشان را هم ندارند…!
21: شیب ملایم : به فرهنگ سازی که توسط دولت برای لیز خوردن مردم از چاله به چاه! را می گویند! گفتنی است در این نوع فرهنگ سازی بر اساس داستان لباس نامرئی پادشاه!!! الگو گیری شده ! و هر کس که بخواهد با گذاشتن گونیا !!! زاویه شیب را اندازه بگیرید به بی سوادی و کم سوادی متهم می شود !!!
22: خود جوش : به مجموع کار های فرهنگی که توسط منتقدان کم سواد دولت صورت می گیرد می گویند ! گفتنی است این نوع کارها در واقع مته بروی خشخاش کلید داران معتدل است !
23: شبکه های مجازی : دیپلمات ها از آن برای لایک کردن! و یا شاید هم پاک کردن!!! افتخارات خود استفاده می کنند ! اما مجردان ترشیده برای پیدا کردن همسر…..! سوالی هست ؟ جوابی نیست !
24: ساده زیستی : به سبک زندگی ایی می گویند که که بتوان از ته دیگ خزانه ی خالی !!! برای خود و دوستان استخر و سونا و جکوزی درست کرد !
25 : برج میلاد : به نماد فکری عصر مدرن ! تفکرات فرهنگی غربی می گویند ! گفتنی است این گونه برج ها از مناره های مساجد کوتاه تر هستند ! به همین دلیل شهری مثل تهران کاملا بر اصول اسلامی بنا شده است…
26: فرهنگ : چیزی است که در ذهن مدیران ! پایین تر از سبزی خوردن در سفره ! و بالاتر از خرده های نان خشک در سفره اغنیا است !
27:فرهنگی ورزشی: به پیشوند اسم مکانی می گویند که به دلیل فقر فرهنگی ! افراد فوتبالیست! آن ،برای پول آجیل شب عیدشان محتاج دیگرانند !گفتنی است از ورزش فقط مدل مو و ابرو و ماشین خارجی ها را می دانند …
همین….