عالم متقی جناب شیخ محمد باقر شیخ الاسلام – رحمة ا… علیه – فرمود : من عادت داشتم همیشه پس از فراغت از نماز جماعت با کسی که طرف راست و چپ من بود ، دست می دادم ، وقتی در نماز جماعت مرحوم میرزای شیرازی – اعلی ا… مقامه – در سامرا پس از […]
عالم متقی جناب شیخ محمد باقر شیخ الاسلام – رحمة ا… علیه – فرمود : من عادت داشتم همیشه پس از فراغت از نماز جماعت با کسی که طرف راست و چپ من بود ، دست می دادم ، وقتی در نماز جماعت مرحوم میرزای شیرازی – اعلی ا… مقامه – در سامرا پس از نماز ، با طرف راست خود که یک نفر از اهل علم و بزرگوار بود ، دست دادم و در طرف چپ ، یک نفر دهاتی بود که به نظرم کوچک آمد و با او دست ندادم ، بلافاصله از خیال فاسد خود پشیمان شده و به خودم گفتم شاید همین شخصی که به نظر تو شانی ندارد ، نزد خدا محترم و عزیز باشد ، فورا با کمال ادب با او دست دادم پس بوی مُشکی ( عطر ) عجیب که مانند مُشکهای دنیوی نبود به مشامم رسید و سخت مبتهج و خوشوقت و دلشاد شدم و احتیاطا از او پرسیدم با شما مُشک است ؟ فرمود نه من هیچ وقت مُشک نداشتم.یقین کردم که از بوهای روحانی و معنوی است و نیز یقین کردم که شخصی است جلیل القدر و روحانی. از آن روز متعهد شدم که هیچوقت به حقارت به مومنی نگاه نکنم.
(کتاب داستانهای شگفت تالیف حضرت آیت ا… شهید سید عبدالحسین دستغیب (ره) صفحه ۶۰ )
زمانه ی عجیبی است!
برخی مردمان امام گذشته راعاشقند، نه امام حاضر را!
میدانی چرا؟
امام ِگذشته را هرگونه بخواهند تفسیرمی کنند،
اما امام ِحاضر را باید فرمان ببرند.
وکوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند …