احمدرضا ایراندوست – نقد و انتقاد کنیم و از تخریب بپرهیزیم

2014-10-12
391 بازدید

از قدیم گفته اند پنج انگشتان یک دست نیز هیچ شباهتی با هم ندارند.دو برادر ، دو خواهر ، دو دوست ، دو همکار و حتی دو زن و شوهر که زیر یک سقف زندگی میکنند و اکثر اوقاتشان را نیز با هم سپری میکنند ، از نظر اندیشیدن و طرز تفکر به هم شباهت […]

9

از قدیم گفته اند پنج انگشتان یک دست نیز هیچ شباهتی با هم ندارند.دو برادر ، دو خواهر ، دو دوست ، دو همکار و حتی دو زن و شوهر که زیر یک سقف زندگی میکنند و اکثر اوقاتشان را نیز با هم سپری میکنند ، از نظر اندیشیدن و طرز تفکر به هم شباهت ندارند، یکی از دلایل پیشرفت جوامع همین تکثر افکار و تضارب آرا است.برای این که رای اکثریت در کارها به کار گرفته شود، هیئت مدیره شرکتها و سازمانها تعداد نفراتشان فرد میباشد تا بلکه در رای گیری ها به ثبات رای برسند.دو برادر که از یک پدر و مادر بوده و در یک خانواده بزرگ شده اند هیچ گاه طرز فکری به مانند یکدیگر نداشته و این هم از خصوصیات خلقت بشری است .در جریانهای سیاسی یک برادر به طرز تفکر اصلاح طلبان نزدیک است و دیگری در اردوگاه اصول گرایان فعالیت میکند که نظیر این مثال در جامعه امروزی ما بسیار است و از ابتدای خلقت بشر نیز حاکم بوده است ، هابیل و قابیل نمونه واضح این واقعیت است.
اما هیچ کداممان تاکنون نتوانسته ایم هیچ مخالفی را تحمل کنیم ، در حرف صحبت از دموکراسی میکنیم ولی در عمل بر استبداد پای میفشاریم .همه ما فکر میکنیم که بهتر از دیگران می اندیشیم و یک سر و گردن از بقیه بالاتر هستیم . در صورتی که واقعیت زندگی چنین نیست .امروزه تمام کارهای جامعه به ریز ترین قسمت ها تفکیک شده تا بلکه بهتر بتوان در آن امور اظهار نظر کرد .از مشاغل یدی که با زور بازو سر و کار دارد تا مشاغلی که به فکر باز و اندیشه نیازمند است.اگر کمی به عقب تر برگردیم برای ساختمان سازی به یک بنا احتیاج داشتیم تا کارهای بنایی را انجام بدهد، در صورتی که امروزه همین کار بنایی نیز به شاخه های زیادی تقسیم شده است .سنگ کار ، کاشی کار ، گچ کار ، سفت کار، نازک کار ، سیمان کار و تخصص های دیگر، رشته های دانشگاهی نیز خود مبین همین ماجراست.فردی بعد از طی کردن دروس دانشگاهی در رشته حقوق فارغ التحصیل شده و در آزمون کانون وکلا پروانه وکالت دریافت میدارد، اما در همین شغل وکالت نیز تخصص ها بر اثر علاقه و یا تخصص تفکیک شده است ، عده ای در بحث های مربوط به قتل فعالیت میکنند ، عده ای در دعاوی مربوط به زمین و ملک و املاک اشتغال دارند، عده ای در دعاوی بین المللی که بین کشورها به وجود می آید ، ادامه کار میدهند.عده ای در بحث مهاجرت و عده ای در بحث تصادفات و بیمه ها فعالیت دارند.رشته های مهندسی نیز به جز ترین اشکال تقسیم شده است .طبابت و حرفه پزشکی نیز اظهر من الشمس است .نمایندگان مجلس با توجه به تحصیلات و تجربیاتی که کسب کرده اند در کمیسیونهای مختلف مشغول به کار بوده و همین تفکیک پذیری باعث گردیده که تداخل کاری پیش نیاید.اما در شهر ما که نزدیک به شش هزار نفر جمعیت بیشتر ندارد ، برخی اوقات این نوع استبداد رای بیشتر خودنمایی میکند. پل زیرگذر میمه بعد از این که سالیان سال مشکلات عدیده ای را برای همشهریانمان ایجاد کرده بود، در سال جاری به همت شهردار پرتوان و کوشای میمه و با حمایت همه جانبه شورای شهر توانست بعد از چندین سال این طرح مهم را به انجام برساند.از زمانی که کلنگ تخریب این طرح زده شد ، اظهار نظرهای  شهروندان محترم  شروع شد ، از انتخاب پیمانکار گرفته تا تعطیلی مغازه های خیابان انقلاب اسلامی و طول کشیدن اجرای طرح تا رنگ آمیزی و تا نصب نرده های کنارگذر پل همه و همه اشکالاتی بود که توسط همشهریان ما مطرح می شد . در جای خود بی تفاوت نبودن یک ارزش است ، همانطور که اظهار نظر کارشناسی ارزش محسوب می گردد . اگر این نقدها کارشناسی شده نباشد و نقش تخریبی داشته باشد  کار را بدانجا  می رساند که شهردار نیز از کار خود پشیمان شده و روند کاری شهردار قبلی را در پیش بگیرد.
در اکثر شهرهای ایران طرح مسکن مهر ایجاد گردید ، شهر میمه شاید جزو اولین شهرهایی باشد که به اتمام رسیده و واحدها تحویل متقاضیان گردیده و اسناد مالکیتشان را گرفته و زندگی را در آن شروع کرده اند.اگر همین آقایانی که مدام نق میزنند و با اسمهای مستعار در دنیای مجازی همه را به باد نقدهای بی پایه و اساس میگیرند ، به خودشان زحمت داده و پایشان را از شهر بیرون گذاشته و به چند شهر دیگر که چنین طرح هایی در آنجا در دست اجراست سر می زدند به خوبی به واقعیت ماجرا پی میبردند و سره را از ناسره تشخیص میدادند.نمونه آشکار از این دست در کل سرزمین ایران زیاد است که احتیاج به توضیح ندارد.
هر مطلبی که در جراید و سایت های مجازی نوشته شده و در معرض دید و قضاوت خوانندگان قرار میگیرد ، خواه ناخواه منتقدانی را نیز دارد، قرآن مجید آخرین کتاب آسمانی است که بر پیامبر نازل گردیده ، از زمان نزول مخالفانی از منافقان و مشرکان داشته و نزدیک به سه میلیارد جمعیت جهان نیز پیرو آن بوده و دستوراتش را به کار میبندند.دیوان حافظ ، شاهنامه فردوسی ، گلستان و بوستان سعدی و هزاران هزار کتب دیگر که تا کنون در دسترس بشر قرار گرفته همواره مورد نقد و انتقاد بوده است .پاورقی های که در روزنامه ها و مجلات چاپ میشود نیز از این قاعده مستثنی نبوده است .هیچ کس نمیتواند خودش را علامه دهر فرض کند ، بالطبع همه ما دارای نقایصی هستیم و اشکالاتی در کارمان داریم .در نوشتن هیچ گاه نخواسته ام خودم را برتر و بالاتر از دیگران بدانم ، زیرا حقیر تحصیلات آکادمی این رشته را ندارم و بر آثر تجربه و گذشت زمان به فراگیری مشغول هستم و همیشه آماده هر گونه کمک از دیگران هستم ، اما این که عده ای بخواهند با نقدهای ناجوانمردانه همه اصول را به زیر پا بگذارند نه انصاف را رعایت کرده اند و نه راهکاری پیشنهاد داده بلکه همه چیز را از دم تیغ میگذرانند.
در مطلبی که در ارتباط با مرحوم پور عطایی نوشته بودم ، شخصی با عنوان شاهد ماجرا مطالبی را در ذیل همان پست در کامنتی ارائه کرده بودند، صرف نظر از کل نوشته ایشان ، در آنجا که یادآوری کرده بودند چرا زودتر و در زمان حیات ایشان اطلاع رسانی نکرده بودید ، شاید حق با ایشان باشد ، اما سوال من این است که اگر در آن زمان بنده مطلبی را پیرامون این استاد فقید نوشته بودم و به بیان جزییات بیماری ایشان پرداخته بودم ، چه کاری از دست من و شما و امثال ما بر می آمد ؟ آیا میخواستید که به ایشان کمک مالی بکنید که به هیچ وجه ایشان توقع کمک از اشخاص را نداشت ، آیا میخواستید با تخصصتان به معالجه بیماری ایشان بپردازید؟ در این مورد نیز فکر نکنم چنان تخصصی داشته باشید که بتوانید به داد چنین بیمارانی برسید ، یا این که میخواستید به ملاقات حضوری ایشان بروید ؟ در هر حال اگر قصوری از جانب حقیر در این رابطه رخ داده پوزش میخواهم و به اطلاعتان برسانم که از این دست بیماران هنرمند که در کمال گمنامی با بیماری دست و پنجه نرم میکنند ، بسیارند که سعی خواهم کرد اگر خبری در این رابطه کسب کردم از طریق همین سایت به اطلاعتان برسانم تا بلکه فرشته نجات گردید.
چهره مردمی و خوب بودن همیشه این نیست که صد در صد همه با شما موافق باشند.علی کریمی از جمله افرادی است که در جامعه فوتبالی ایران و شاید جهان شناخته شده باشد.در ایران طرفداران بیشماری دارد، این علاقه از نوع رنگ قرمز نیز تجاوز کرده و هواداران تیم رقیب نیز ایشان را دوست دارند، اما همین جادوگر فوتبال ایران چندین و چند سال است که با علی دایی دیگر اسطوره فوتبال ایران و جهان اختلاف دارند و هر یک سعی میکنند در جاهای مختلف از خجالت یکدیگر درآیند.آیا باید بگوییم چون علی دایی با علی کریمی رابطه خوبی ندارد ، پس علی کریمی به زعم من آدم خوبی نیست .در ارتباط با آقای روستا که از اهالی وزوان بوده ، شنیده ها و دیده های من حکایت از این دارد که برای مردم شهر خودش سر منشا کارهای خیر فراوانی است.من تا کنون با ایشان حتی سلام و علیک هم نکرده ام .حال اگر یکی از همشهریان ما در حرفه و کار خود به دیگر همشهریانمان روی خوش نشان داده و خدمت نماید ، اهالی شهر وزوان میتوانند خرده ای بر ما بگیرند.
کاش همه همشهریان ما از هر قشر و دسته ای که هستند ، از بیسوادی هم چون من گرفته تا متخصصی همچون شاهد ماجرا دست در دست هم دهیم به مهر تا کنیم زادگاه خود میمه را آباد.از نقد و انتقاد استقبال کنیم ولی از تخریب یکدیگر بپرهیزیم .همدیگر را دوست داشته باشیم و در کارهای خیر پیش قدم باشیم ، کار خیر نیز هیچ گاه نقدی و مادی نبوده و نیست ، چه بسا که یک نقد منصفانه و یک ایده نو از هزاران هزار کمک مادی بهتر است.تا مطلبی دیگر خدا یارتان باد.