احمدرضا ایراندوست – مدیران میمه ای از جنس مردم

2014-10-08
894 بازدید

ژستهای مدیریتی از قدیم گفته اند درخت هر چه پر بار تر شود سر به زیر تر میشود. متاسفانه عده ای همیشه خود را تافته جدا بافته دانسته و زمانی که به پست و مقامی میرسند کلا پیشینه و سابقه خود را فراموش کرده و فرد دیگری با خصوصیات اخلاقی متفاوتی میشوند.شاید برای اکثر ماها […]

images (27)

ژستهای مدیریتی
از قدیم گفته اند درخت هر چه پر بار تر شود سر به زیر تر میشود. متاسفانه عده ای همیشه خود را تافته جدا بافته دانسته و زمانی که به پست و مقامی میرسند کلا پیشینه و سابقه خود را فراموش کرده و فرد دیگری با خصوصیات اخلاقی متفاوتی میشوند.شاید برای اکثر ماها این اتفاق به عینه رخ داده باشد.افرادی هستند که در یک محله به دنیا آمده اند و با یک شرایط مساوی زندگی کرده در یک مدرسه درس خوانده و دوران جوانی خود را با هم سپری کرده اند ، اما بخت روزگار با یکی یار بوده و با دیگری آنطور که باید و شاید یار نبوده است .یک نفر پله های ترقی را خواه با رابطه و یا خواه با ضابطه طی نموده و اینک برای خودش برو وبیایی دارد.دفتری و دستکی و رئیس دفتری و منشی جداگانه ای و راننده ای مخصوص و سکونت در منطقه ای مرفه نشین با درآمد کافی و ملاقات با شخصیتهای سطح بالا ، ولی آن یکی با هزار زور زحمن تحصیلات خود را به پایان رسانده به خدمت سربازی فراخوانده شده در ازمونهای استخدانی متفاوتی شرکت نموده و به لطف خدا و پشتکار خودش شغلی آبرومند کسب نموده و به مانند اکثریت جامعه در حال خدمت به همنوع خویش بوده و از هیچ کاری هم برای مردم دریغ نمیورزد.برای ملاقات با چنین فردی به هیچ گونه پارتی هم نیازی نیست و همه میتوانند یک راست به محل کار و زندگی چنین اشخاصی مراجعه نمایند.این گونه افراد که به حمدلله تعدادشان هم کم نیست میتوانند هر شغلی داشته باشند، میتوانند در حرفه پزشکی باشند و یا مهندس و وکیل و یا حتی مدیر اداره و کارخانه ای باشند.هیچ گاه پیشینه و سابقه خود را فراموش نمیکنند و به این اصل معتقد هستند که میز ریاست هیچ گاه به کسی وفا نکرده و هر از چندی فردی در پشت آن مینشیند.افرادی که از خانواده های اصیل و به قولی ریشه دار جامعه هستند و سر سفره پدر و مادر خودشان نان خورده اند از جمله کسانی هستند که هیچ گاه در قبال دوست و فامیل و همشهری قیافه نگرفته ، بلکه سعی میکنند با گفتن خاطرات مشترک خودشان را بیشتر خودمانی کنند.شاید این مورد را برای چندمین بار تکرار کرده ام و باز تکرار آن خالی از لطف نیست.مرحوم دکتر سیروس خردمند یکی از این دسته افراد بود.چون ایشان پرورش یافته خانواده ای اصیل و ریشه دار بود به خوبی در برخوردهایی که با مردم داشت این حسن و اخلاق نیکو نمایان میشد.زمانی که فردی از منطقه میمه به مطب ایشان مراجعه مینمود ، و خودش را به دکتر معرفی میکرد، دکتر خردمند کمال استقبال را از ایشان به عمل می آورد .برای مرحوم خردمند فرقی نمیکرد که ایشان اهل وزوان هستند یا ونداده و یا زیادآبادی هستند و یا اذانی و یا خسروآبادی و یا میمه ای ، هر فردی که اهل آن دیار بود بیمه طلایی مطب دکتر خردمند بود .با گویش و زبان میمه ای با ایشان تکلم میکرد که فرد مراجعه کننده احساس راحتی نماید ، به هیچ وجه از ایشان ویزیت دریافت نمیکرد و در کمال احترام همشهریان را بدرقه میکرد.این اخلاق ناب مرحوم دکتر خردمند از بته دار بودن و ریشه دار بودنش حکایت میکرد.از این دسته افراد در منطقه میمه کم نداریم و بیشتر آنها نیز مسئولیت های مهم و حساسی را دارند که در مواجهه با همشهریان سنگ تمام میگذارند.اما عده ای هم هستند که انگار آسمان سوراخ شده و اینها از آن سوراخ به دنیا آمده اند.در برخورد اولیه چنان رفتاری میکنند که انسان فکر میکند اشتباهی آمده و تشابه قیافه ای در کار است.اما کمی که دقت میکنی متوجه میشوی که هیچ اشتباهی رخ نداده و همان فتوکپی برابر اصل است .بتدا که با قیافه ای منحصر به فرد به طرف حالی میکنند که اینجا شرایط فرق میکند و نباید فکر کنند که وضعیت به مانند سالهای قبل بوده که با هم شوخی میکردند و حتی از سر و کول هم بالا میرفتند.اصلا آن فرد گذشته با این فرد حاضر تفاوت بسیار دارد .رفتار خشگ و سرد و بی روح چنین افرادی ، انسان را پشیمن میکند که چرا گز نکرده پاره کرده و بدون تحقیق و شناخت به نزد چنین فردی مراجعه نموده است .چند وقت قبل به مراسم ختم یکی از اهالی وزوان در تهران رفته بودم ، عده زیادی از اهالی وزوان به شخصی که در جلوی مسجد ایستاده بود احترام میگذاشتند و با ایشان احوالپرسی میکردند.از یکی دو نفر از دوستانی که در آن مجلس حضور داشتند پرسیدم که ایشان چه کسی هستند؟ آقای حسن روستا که جانباز جنگ بوده و در حراست بانک ملت مشغول به خدمت هستند ، اکثر کسانی که از شهر وزوان به استخدام بانک ملت درآمده اند ، از ناحیه ایشان به استخدام بانک درآمده اند.در صحبتهایی که از گوشه و کنار میشنوم نیز ایشان را فردی کار راه انداز معرفی میکنند.آقای رضا نقیان که در آموزش و پرورش خدمت میکنند و البته همسرشان هم میمه ای میباشد از جمله کسانی هستند که اخلاقی نیکو و حسنه داشته و با این خلق خوب گره گشای امور مردم منطقه هستند که برایشان از خداوند منان توفیق روز افزون را خواهانم .جناب حاج فریدون واسعی مدیر کل حقوقی آموزش و پرورش یکی از جمله کسانی هستند که افتخار ما میمه ای ها هستند .ایشان با آن سابقه درخشان از خانواده ای ریشه دار و مومن برخاسته اند.روش کسب و کار دایی میرزا حسن پدر مرحوم ایشان زبانزد خاص و عام است .در مطلبی جداگانه سعی خواهم کرد افرادی را که سر منشا خیر و کمک به همنوع و خصوصا همشهریان هستند معرفی نمایم .تا مطلبی دیگر خدا نگه دار شما باد.