شهدای ونداده – زندگی و وصیتنامه ی شهید حسن بهرامیان

2014-09-17
347 بازدید

منبع : نرم افراز شمیم یار ، دومین یادواره ی شهدای ونداده  بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ   مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا  زندگينامه شهيد حسن بهراميان  شهيد حسن بهراميان فرزند آقا بهرام درسوم مرداد ماه سال1340 در یک خانواده ي متوسط و […]

شهید

منبع : نرم افراز شمیم یار ، دومین یادواره ی شهدای ونداده

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

  مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا

 زندگينامه شهيد حسن بهراميان

 شهيد حسن بهراميان فرزند آقا بهرام درسوم مرداد ماه سال1340 در یک خانواده ي متوسط و مذهبي در روستاي ونداده از توابع بخش ميمه اصفهان چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان مادر مهربانش کربلائی درخشنده ثابتی سپری نمود و در سن هفت سالگی وارد دبستان انوشیروان روستا شد و در خرداد سال 1353مقطع ابتدائي را به اتمام رسانيد، سپس جهت ادامه تحصیل راهی شهر وزوان وکلاس اول و دوم راهنمائی را درمدرسه کوروش کبیر و سال سوم را در مدرسه راهنمائی ونداده و درخرداد 1356 این مقطع را نیز تمام نمود. مجددا در مهر ماه همان سال جهت ادامه تحصیلات متوسطه راهی شهر وزوان شد و درخرداد سال 1360 دیپلم خود را در رشته علوم تجربی از دبيرستان مصدق اخذ کرد .در اواسط  مقطع دبیرستان بود که با ديگر دوستان و همکلاسی هایش در راهپيما ئيهای دوران انقلاب شركت میکرد تا اینکه انقلاب اسلامي پيروز گرديد و در اواسط سال 1358 پدر گرامش به جوار رحمت حق و دیار باقی شتافت . شهید گرانقدر پس از تشكيل پایگاه بسيج ونداده ، به عضويت ان درآمد و تا زمان اعزام به سربازی و حتی حین خدمت و همچنین پس از ان نیز در این نهاد انقلابی فعاليت نمود.مدتی پس از اخذ ديپلم جهت خدمت سربازي در ارتش اقدام نمود و درتاریخ 18/10/1360 راهي مركز آموزش 05 كرمان گرديد، پس از اتمام دوره آموزشي با دريافت درجه گروهباندومي به لشكر 92 زرهی اهواز منتقل و در طول حدود بیست ماه خدمت در آن لشگر که در جبهه جنوب مستقر بود، در چند عمليات بزرگ از جمله عملیات بيت المقدس و رمضان شركت و در عملیات رمضان از ناحیه پا  مجروح گرديد و  بالاخره خدمت سربازي خود را پس از دو سال درتاریخ 18/10/1362 به پایان رسانید.  پس از فراغت از سربازی درآزمون تربيت معلم شركت ودر رشته مربي پرورشي قبول و در مركز تربيت معلم شهید رجائی اصفهان مشغول به تحصيل شد و پس از حدود دو سال موفق شد فوق دیپلم خود را دریافت نماید. از آنجايي كه شهید بهرامیان به امام خمینی و انقلاب عشق مي ورزيد و حضور در جبهه را وظيفه خود ميدانست،لذا هنگام تحصیل در مرکز تربیت معلم هم نتوانست دوري جبهه را تحمل نمايد و در اواخر سال 1364 به اتفاق اساتید و همکلاسی هایش مدتی در جبهه جنوب حضور پیدا کرد و همچنین چند ماه مانده به اتمام تحصیل، در تاریخ 4/2/1365  از طريق بسيج سپاه شاهین شهر راهي جبهه جنوب و خود را به لشگر امام حسين(ع) معرفی و در گردان امیر المومنین (ع ) سازماندهي شد . چند ماهی از حضورش در جبهه میگذشت که تحصیلات او پایان یافت و در اولین روز مهر ماه سال 1365  به استخدام اموزش و پرورش درامد و با عنوان مربي امور تربیتی به آموزش و پرورش شهر میمه جهت خدمت معرفی گردید. پس از تكميل پرونده استخدامی خود  بدون اینکه مشغول تدریس و تعلیم شود تقاضاي اعزام مجدد به جبهه را نمود و با اصرار زياد(و اين مطلب كه به قول حضرت امام جنگ در راس امور است ) مسئولين را متقاعد نمود كه با اعزام وي موافقت نمايند ، ولی برای رفتن به جبهه با مخالفت مادر روبرو شد، اما سرانجام توانست مادرش را هم تا حدودی متقاعد و رضایت وی را جلب کند و عازم جبهه شود، لذا در طول چند ماه حضور در جبهه، چه در نامه و یا در مرخصی از مادرحلالیت میطلبید و تقاضا میکرد که برای شهید شدنش رضایت دهد و دعا کند . از خصوصیات اخلاقی وی توجه خاص به پرداخت خمس بود، به صورتیکه به مادرش سفارش کرده بود تا خمس چیزی را نداده اید ، نام مرا روی ان نگذارید . شهید بزرگوار علاوه بر انجام دقیق واجبات ،توجه خاصی نیز به مستحبات داشت ، به صورتی که از انجام روزه های مستحبی و نماز شب و… غافل نمی شد . همچنین در دوران نوجوانی علاقه زیادی به فوتبال داشت . شهید بهرامیان دراخرین اعزام خود به جبهه که حدود 9 ماه طول کشید درعمليات كربلاي 4 وکربلای 5 شركت نمود که شلمچه محل عروج وی شد . سرانجام پاداش مجاهدت ،اخلاص ، ایثار، صداقت و… خود را ازخداوند دریافت نمود و در شب 21/10/1365 در عمليات كربلاي 5  با رمز یا زهرا (س) در منطقه شلمچه، ابتداء از ناحیه دست مجروح  گردید، اما این جراحت هم نتوانست او را از ادامه عملیات باز دارد ، تا اینکه چند ساعت پس از مجروحیت ،گلوله خمپاره صدامیان در جلو وی منفجر و بدنش را متلاشی نمود و به آرزويش که شهادت در راه خدا و سال ها به دنبال ان بود نائل و به خيل عظیم شهيدان دفاع مقدس پیوست . پيكر مطهرش پس از انتقال به پشت جبهه ، ابتداء به همراه همرزم و دوستش ، شهید اصغریان در شهر میمه و سپس به روستای ونداده منتقل و پس از تشيع  با شکوه ، در كنار ديگر دوستان شهیدش در گلزار شهداي ونداده به خاك سپرده شد                                                                            روحش شاد و راهش پر رهرو باد

 وصیت نامه شهید حسن بهرامیان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

 أَحَسِبَ النَّاسُ أَن يُتْرَكُوا أَن يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ و لقد …

اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیاىَ مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتى مَماتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ

یا الله ، ای رب  ودود ، و  ای پروردگار سبحان و ای یگانه عشق و امیدم ، با اشتیاق به رحمتت و امید به فضل نعمتت و خوف از عذاب و کیفرت به سوی تو شتافته ام ، تورا ستایش میکنم که حمد را همراه نعمت و نعمت را همراه شکر قرار داده ای ، از درگاه فضل وکرمت خواهانم که از گناهانم که پشتم را شکسته و عصیان هایم در گذری و مرا لایق ……. نمایی و موفقم بداری تا دوستی خودم را با فدا کردن جانم در راهت ثابت نمایم.

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ

بادرود و سلام بر انبیای گرام و ائمه اطهار و برامام زمان روحی له الفداء و با درود برامام امت این پیر دلسوخته ی جماران و بر امت شهید پرور و غیور ایران وکلیه ی دلسوختگان راه اسلام . اینکه مشغول نوشتن این وصیت نامه هستم معلوم نیست چند لحظه ای دیگر به روز موعود مانده باشد .                                                             ای ملت عزیز به خدا در خود لیاقت وصیت کردن را نمیدیدم ولی به آن ولی رحمن قسم ، راه خدا شیرین است ، بخشش گناهان از طرف او لذت دارد ، بخدا قسم هم برای اتمام حجت و هم برای عبرت بگویم و به ناچار به سخنان بیدار کننده امیر مومنان متوسل شدم ، زیرا من از خود چیزی ندارم جز عرض معذرت و طلب بخشش وحلالیت از شما ملت شریف . امیدوارم دست از یاری اسلام و امام عزیز بر ندارید . ملت عزیز اگر دست از جهاد بردارید ذلت بر شما حاکم میگردد ، اگر کسانی هستند که عدالت آنهارا میرنجاند از ظلم بیشتر ناراحت میشوند .  ای بندگان خدا ، خدا را مراقب عزیزترین ومحبوب ترین افراد نسبت به خود باشید( یعنی خودتان ) ، چه اینکه خداوند مقصد حق را واضح و راههایی را برایتان روشن ساخته ، سر انجام کار یا بد بختی دائمی است و یا سعادت همیشگی ، پس در این ایام فانی برای ایام باقی توشه بر گیرید .                 ای بندگان خدا ، شما را به تقوای الهی توصیه میکنم که هم زاد توشه است و هم پناهگاه توشه ای که شما را به سرمنزل مقصود میرساند و ناجی شماست .                           ای مردم ان کس که برای آخرت آفریده شده ،با دنیا پرستی چکار، و آنکس که ثروتش را به زودی از او میگیرند با این همه اموال دنیا چه میکند ، آن هم ثروتی که مواخذه اش برایش میماند و سودش برای دیگران مانده ، به خدا سوگند دنیا به زودی ساکنان خود را از میان میبرد و ساکنان خود را به مصیبت میکشاند ، زیبایی هایش شما را مغرور نسازد که بسیار زود گذر است . وای وای  از آن خانه تنهایی و منزلگاه وحشت ، ای برادرم و خواهرم ، آیا به این سادگی حاضر شدی گوهر ایمانت را به این دنیا و شیطان بفروشی.   ای امت غیور ، از منافقان بر حذر باشید که آنها گمراهند وگمراه کنننده ، خطا کارند و به خطا انداز ، به رنگ های گوناگون بیرون می آیند و به قیافه های مختلف خود نمایی میکنند و از هر وسیله ای برای فریب شما استفاده می کنند . گوناگون ظاهر میشوند، بر شما باد که آنها را شناخته و مواظب فریب آنها باشید .                    از خانواده عزیزم که زحمات زیادی را برای این بنده حقیر خدا کشیده اند ،که از آنها خواهش میکنم مرا حلال نمایند ، زیرا این دنیا چند روزی بیش نیست و آنها هم چند روزی دیگر به ما خواهند پیوست ، پس هشدار به شما که مبادا مرگ من که آرزویم فدآ شدن در راه خدا بوده آنها را به ناسپاسی خدا و انقلاب وادار نماید که از این بابت خیلی انتظار دارم  .  از تمامی بستگان نیز طلب حلالیت میکنم ، کلیه حقوق دوستان و اشنایان را نیز میخواهم که حلال نمایند ، انشا الله که خداوند نیز از آنها بگذرد .             در پایان عرض کنم برایم  5 سال نماز قضا و  5 ماه روزه قضا به جای آورید و اگر مالی هم متعلق به من میدانید آن را به نماینده امام داده و انچه را که خود نیاز دارید خود استفاده کنید . خلاصه برای آن که با شما تا قیام قیامت همراه است اهمیت قائل شوید و آن اعما ل شماست و دیگران همه از شما جدا خواهند شد .

                                                                                   خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار                                                                                                   حسن بهرامیان