احمدرضا ایراندوست – پیتزای میمه ای ها در آزادی وگل بخودی بنگر

2014-09-07
101 بازدید

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد بارها و بارها این جمله را از بهترین و معروفترین مربیان وطنی و غیر وطنی شنیده ایم ، مسئولیت این شکست بر عهده من است و تبعات آن را بر عهده میگیرم .اما تا کنون برای یک بار نشده که این جمله از دهان علی […]

200_AbrarVarzeshi-1393-06-15

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه برنگذرد
بارها و بارها این جمله را از بهترین و معروفترین مربیان وطنی و غیر وطنی شنیده ایم ، مسئولیت این شکست بر عهده من است و تبعات آن را بر عهده میگیرم .اما تا کنون برای یک بار نشده که این جمله از دهان علی دایی ، سرمربی پرطرفدارترین تیم آسیا بیرون بیاید.شاید خیلی ها اینک از من گله بکنند که چرا از عملکرد علی دایی در کسوت مربی گری انتقاد میکنم .آنهایی که از عملکرد علی دایی دفاع میکنند ، به این جمله پاسخ بدهند که دلیل تعویض های علی دایی چه بود ؟ برای چه امید عالیشاه را از زمین بیرون کشید؟ تیم این روزهای علی دایی نه خوب دفاع میکند ، نه اصلا حمله ای به سمت دروازه حریف انجام میدهد ، نه بازیسازی دارد ، نه برنامه ای برای به دست گرفتن نبض بازی دارد ، هیچ هماهنگی بین خط دفاع و خط هافبک و خط حمله وجود ندارد، این تیم با این طرز تفکر امسال حرفی برای گفتن ندارد.پسرم قرار بود به اتفاق دوستانش برای دیدن بازی به استادیوم بروند، از طریق اینترنت بلیط تهیه کرده بودند و دیروز که روز بازی بود مشخص شد که یکی از دوستانشان به علت گرفتاری خاصی که برایش پیش آمده بود نمیتوانست خودش را به استادیوم برساند.وقتی این موضوع را فهمیدم ، گفتم من با شما به استادیوم می آیم .ابتدا سفت و سخت مخالفت کرد و گفت : ما چند نفر هم سن و سال هستیم و حضور شما باعث میشود که دوستانم احساس راحتی نکنند، شاید بازی بعدی به اتفاق هم برویم .من که خودم را آماده رفتن کرده بودم شال و کلاه کرده و حوالی ساعت سه بعد از ظهر عازم استادیوم شدم ، هنوز پایم را از منزل بیرون نگذاشته بودم که پسرم تماس گرفت و گفت که اگر مایل هستی که بازی را از نزدیک ببینی ، شناسنامه خودت را همراهت بیاور ، ابتدا کمی ناز کردم و گفتم که من خودم به تنهایی میروم و احتیاجی هم به دعوت نامه شماها ندارم و شما هم با دوستانتان خوش باشید.بعد از پایان مکالمه تلفنی به سمت استادیوم حرکت کردم ، بعد از رسیدن به آنجا در قسمت ورودی درب شرقی با هم قرار گذاشتیم و به اتفاق هم و با ارائه شناسنامه که ما پدر و پسر هستیم و این بلیط برای یکی از دوستانشان بود که فعلا نیامده و بنده جایگزین ایشان هستم .از زمانی که تهیه بلیط به صورت اینترنتی درآمده و کلیه بلیطها با نام اشخاص صادر میگردد ، در ساعات شروع قبل از بازی کنترل دقیقی بر ورود افراد اعمال میگردد ولی با نزدیک شدن به شروع بازی و یا در اوایل نیمه اول ورود به داخل استادیوم راحت تر انجام میگیرد.خلاصه هفت نفر بودیم که به اتفاق در جایگاه طرفداران پرسپولیس مستقر شدیم ، نیمه اول بازی خیلی کسل کننده بود، اکثر تماشاچیان حاضر در استادیوم از حال و روز این روزهای تیم گله مند بودند، خیلی ها در صحبتهایشان از کرکری خوانی استقلالی ها ناراحت بودند، خیلی ها هم از نتایج تیم خجالت میکشیدند ، هر چند نفر هم در حال تجزیه و تحلیل تیم بودند، عده ای نیز تاکتیک تیم را آنالیز میکردند، طرفداران تراکتور نیمی از ورزشگاه را به اشغال خودشان درآورده بودند.زمانی که ضربه سر محسن بنگر بر اثر ‍پرتاب اوت دستی ماهینی به گل تبدیل شد ، تماشاگران نفس راحتی کشیدند و اکثرا به محاسبه امتیازات تیم در صورت اتمام بازی با همین نتیجه مشغول شدند.خیلی ها در صحبتهایشان به خودشان دلداری داده و میگفتند : اگر بازی با همین نتیجه به اتمام برسد ، هفت امتیاز از رقیب سنتی امان کمتر داریم و با توجه به این که در پنج بازی آینده از امتیاز میزبانی بهره مند هستیم جبران این اختلاف امتیاز کار چندان سختی نخواهد بود. مدت زمان زیادی از شادی این گل را پشت سر نگذاشته بودیم که زننده گل تیممان با یک ضربه سر به عقب و سمت دروازه خودمان تمام رشته های تماشاگران و کل تیم را پنبه کرد.محسن بنگر دو گله شد ، یک گل به حامد لک دروازه بان تراکتور زد و یک گل به سوشا مکانی دروازه بان تیم خودمان ، بعد از دریافت این گل تیم ما وا داد و با دریافت دو گل دیگر در ورزشگاه آزادی آب پاکی را روی دست همه امان ریخت .عده ای از تماشاگران گریه میکردند، عده ای که نمیتوانستند خودشان را کنترل کنند ، تمام اعضای تیم را از کادر فنی گرفته تا بازیکنان را مورد لطف زبانی قرار دادند.عده ای نیز مدیریت رحیمی را زیر سوال برده و بهترین شخص را برای مدیر عاملی تیم مهندس عابدینی میدانستند.بعد از دریافت گل دوم گوشی های تلفن اکثر تماشاگران به صدا درآمده و آن طرف خط طرفداران استقلال بودند که نمک بر زخم می ریختند.در بین جمعیت یکی از پیشکسوتان تیم را دیدم که جمعیت زیادی دور ایشان را احاطه کرده و از حال و روز بد تیم گله مند بودند. اما علب دایی که همیشه بردهای تیم را به پای خودش می نویسد و عموما باخت را به گردن داوران میگذارد ، دیروز در اظهار نظری عجیب چمن زمین تمرین را یکی از دلایل شکست تیم برشمرده و اعلام کرده که تیمش امروز یکی از بهترین بازی هایش را انجام داده و دست آخر نیز گفته بازی درتمام مدت دست تیم من بوده و تراکتور موقعیت چندانی نداشته ، اما در یک جمله حاضر نشده از هوادران عذرخواهی کرده و گناه این شکست سنگین را خودش به گردن بگیرد.روشی که فن خال سرمربی فعلی منچستر نیز بعد از باخت به گردن گرفته ، مورینیو بارها شکست را گردن گرفته ، اسکولاری ی همان فیل بزرگ سرمربی وقت تیم برزیل نیز شکست های تیم را خودش به گردن گرفت ، آرسن ونگر سرمربی آرسنال چندین و چند بار در مصاحبه های مطبوعاتی شکست تیم را شخصا بر عهده گرفته ، دست آخر این که امیر قلعه نوعی نیز در یکی از شکستهای استقلال خودش مسئولیت شکست را پذیرفت.اما علی دایی چه در تیم فعلی و چه در تیم ملی بعد از باخت به عربستان سعودی تو پ را به زمین دیگران انداخت. پسر بزرگ من که یکی از طرفداران سفت و سخت و دو آتیشه می باشد بعد از اتمام بازی مدام اشگ میریخت و از نحوه بازی این بازیکنان شاکی بود. از مقام تیم در جدول احساس شرمساری میکرد.از باخت در استادیوم آزادی آن هم با سه گل ناراحت بود.در صحبتی که با هم داشتیم این موضوع را به ایشان و دوستانش که آنها نیز از وضعیت روحی خوبی برخوردار نبودند، گفتم .گفتم : قریب پنجاه سال از عمر من گذشته و تا آنجایی که به یاد دارم طرفدار این تیم مردمی بوده و بردها و باخت های زیادی را به یاد دارم ، اما فوتبال این روزها و آدوران نوجوانی من از زمین تا آسمان تفاوت کرده ، اگر امروزه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری بیشتری داریم ، اگر نسبت به آن زمانها فوتبال رشد بیشتری کرده ، اما فرق بین این فوتبالیست ها با فوتبالیست های ادوار گذشته از زمین تا آسمان است .پول زیاد وارد این چرخه شده و همین حجم زیاد پول باعث شده که بازیکن به فکر فوتبال نباشد.به فکر هوادار تیم نباشد ، به فکر تماشاگری که سرما و گرما را بر خود هموار کرده و ساعتها به انتظار یک بازی خوب وقت خود را در استادیوم میگذراند ، نیستند.به رنگ پیراهنشان اهمیت نمیدهند ، هر جایی پول بیشتری بدهند ،آنجا را برای فصل بعد انتخاب میکنند. به قول جناب آقای دادکان پیشکسوت فوتبال و رئیس سابق فدراسیون فوتبال هیچ بازیکن فوتبالی در ایران بیش از صد میلیون تومان قیمت ندارد.دستمزد مربیان فوتبال نیز چیزی در حدود چهل میلیون تومان نباید بیشتر باشد.اما واقعیت امروزه فوتبال ما چیز دیگریست.بازی با نتیجه باور نکردنی سه بر یک در استادیوم آزادی به نفع تیم تراکتور به پایان رسید و ساعت یازده شب خسته و کوفته به منزل رسیدیم .این رفتن من به استادیوم از نظر مادی نیز سنگین بود ، دوستان پسرم پیتزا را در یک فست فود مهمان من بودند و با رسیدن به منزل بقیه خانواده نیز سهمشان را طلب کردند.باز اگر نتیجه خوبی میگرفتیم دلم نمی سوخت .اما چه کنم که هم نتیجه را واگذار کردیم و هم موجودی جیبمان را .تا مطلبی دیگر خدا نگهدارتان باد.