جلسه ی اخلاق و معارف در شهر لای بید و حاشیه ها

عبدالرضا شیبانی : جلسه ی اخلاق و معارف اسلامی که به تدریج شباهت هایی هم با شورای اداری بخش پیدا می کند ، در سالن اجتماعات شهر لای بید برگزار شد . جلسه که با حضور بخشدار و روسای ادارات و شهرداران و شوراهای اسلامی شهرها تشکیل شده بود با تلاوت قران توسط حجت الاسلام والمسلمین بشیری  آغاز شد  . روحانی ادیب لای بید ، پس از این تلاوت دلنشین  ، عرض ارادتی هم به ساحت مهدی موعود داشت :

کسی نیامده جز او سر قرار خودش

نشسته غرق تماشای بی قرار خودش

چه انتظار عجیبی است اینکه شب تا صبح

کسی قنوت بگیرد به انتظار خودش

و آقای حسین کریمی  رئیس شورای اسلامی شهر لای بید و عضو شورای شهرستان و آقای مسعودی شهردار لای بید به مدعوین خیر مقدم گفتند . آقای مسعودی ضمن عرض خیر مقدم به مدعوین  ، از مدیریت بخش درخواست نمود ترتیبی اتخاذ گردد که مردم برای انجام امور کوچک اداری خود ناگزیر از مراجعه به مرکز بخش نباشند و مخاطرات ایاب و ذهاب و هزینه های این رفت و آمدها را متحمل نگردند .

سپس حجت الاسلام والمسلمین آقای زمانی سخنان خود را با تلاوت آیه 41 سوره حج آغاز نمود : الذین ان مکنا هم فی الارض اقاموا الصلوه و اتوالزکوه و … صالحین کسانی هستند که چون قدرت را در دست گیرند نماز را بر پای می دارند و زکات را می پردازند و بخوبی ها امر می کنند و از بدی ها باز می دارند . اهم سخنان ارزشمند امام جمعه ی محترم بخش میمه بشرح زیر است :

 پیامبر اکرم فرمودند : کلکم راع و کلکم مسئول عن الرعیته . همه ی شما ( کارگزاران ) در مقابل مردم مسئولید . حتی در روایت داریم که در مقابل زمین و حیوانات هم مسئولیت داریم . انسان باید تکلیف گرا باشد و نه مسئولیت گریز . روز قیامت یکی از سوالات در مورد نعمت هایی است که به انسان داده شده است در دنیا همیشه امکان کار کردن و خدمت وجود ندارد .

نداند به جز ذات پروردگار

که فردا چه بازی کند روزگار

روزهایی که انسان تمکن دارد می گذرد و فرصتهای خدمتگزاری از دست می رود

دائم گل این بستان شاداب نمی ماند

دریاب ضعیفان را در وقت توانایی

مدیر باید برای انجام کار انگیزه داشته باشد . اگر انگیزه و علاقه وجود نداشته باشد ، امکانات و فرصت ها از دست می رود . در دعای روز چهارشنبه می خوانیم  ؛ خدایا تو توان مرا در راه خودت قرار بده . تعامل دستگاههای فرهنگی و اعتماد متقابل مردم و مسئولین به پیشرفت کارها کمک می کند . علی ع فرمودند : کار مردم سامان نمی گیرد مگر آنکه والیان و کارگزاران انسانهای صالحی باشند . امام جمعه ی محترم که استفاده ی مناسب از شعر را هم همواره در دستور کار دارد ، گفت :

تا توانی به جهان خدمت محرومان کن

 به دمی یا درمی یا قدمی یا قلمی

مدیر باید آینده نگر باشد و آینده نگری یعنی کار را با استحکام انجام دادن ولو یک روز صاحب مسئولیت باشی . مدیر باید برنامه محور و قانون مدار باشد و از تجربیات دیگران استفاده نماید . مجموعه ای که در یک بخش و در یک شهر زندگی می کنند حقوق متقابلی دارند . والی باید سلامتی مردم را بخواهد و برای خوشبختی آنان تلاش کند و آنچه را برای خود می خواهد برای آنان نیز بخواهد . زینت مدیریت ، علاقه به مردم است .

امام جمعه ی محترم میمه در قسمت دوم سخنان خود به دهه ی کرامت اشاره کرد و گفت :

کنون که سایه ی شمس الشموس بر سر ماست

 سزد که بر سر خورشید سایه اندازیم

امام رضا علیه السلام فرمودند : ایمان انسان کامل نمی شود مگر 3 خصلت داشته باشد :

خصلتی از خدا و آنکه اسرار دیگران را بپوشاند

خصلتی از پیامبر و اینکه با مردم مدارا کند و خصلتی از امام معصوم و آنکه در مقابل مشکلات صبور باشد .

امام جمعه در ادامه داستان ابراهیم جیب بر را  بیان کرد .  مدیر کاروانی امام رضا را در خواب دید و به امر امام  ابراهیم جیب بر را به کاروان خود دعوت کرد . ابراهیم با اکراه همسفر کاروان شد و در راه این کاروان مورد دستبرد راهزنان قرار گرفت . پول های مسافرین را گرفتند و رفتند . زائران حیران و سرگشته بودند که چگونه بروند یا بازگردند . ابراهیم جیب بر که با اکراه همسفران با آنان همراه شده بود میزان پول به سرقت شده را از تک تک زائران پرسید  و معادلش را به آنا ن پرداخت . همه ی کاروانیان به پول خود رسیدند . از او سوال کردند این همه پول را از کجا آورده است ؟ معلوم شد ، ابراهیم  ، جیب راهزنان را زده و کل پول سرقت شده را بدست آورده است . سپس مدیر کاروان داستان خواب خود را برای ابراهیم گفت . او با ابراز شرمندگی و با اعلام اینکه طوق ندامت را به گردنش بیاویزند از گذشته ی خود پشیمان شد و عمری را با عزت زندگی کرد و تا حد امکان  پول های سرقتی را به صاحبانش بازگرداند . امام جمعه ی محترم در پایان با تاکید بر اینکه لای بید قطب صنعتی و اقتصادی بخش میمه است از مدیران خواست که این شهر را بیشتر مورد توجه قرار دهند .

در ادامه آقای آذرپی بخشدار محترم بخش میمه به ایراد سخن پرداخت . وی ابتدا از شهردار و شورای شهر لای بید صمیمانه تشکر کرد و گفت به خود می بالد که در جمع مدیران تلاشگر بخش میمه حضور یافته است . وی اظهار امیدواری کرد که با  کمک و همفکری مدیران قدمهای موثری برداشته شود . بخشدار از مدیران شهری و شورای لای بید خواست تا کمبودهای ناشی از عدم استقرار ادارات را اعلام کنند تا پیگیری شود . وی از مدیران دستگاهها خواست که مصوبات دایره ی خود را تا حصول نتیجه پیگیری کنند و منتظر پیگیری بخشداری نباشند . بخشدار تاکید کرد تلاش ما حفظ ادارات موجود بخش و پیگیری برای استقرار ادارات جدید است و در این رابطه اداره ی کار هر هفته یک روز ، در بخش نماینده دارد و به اهتمام سرگرد باقری فرمانده ی نیروی انتظامی بخش میمه  ، واحدهای انگشت نگاری و راهنمایی و رانندگی در میمه مستقر شده اند .

در پایان این جلسه آقای حسین کریمی رئیس شورای اسلامی شهر لای بید از امام جمعه ، بخشدار و کلیه ی شرکت کنندگان در این جلسه تقدیر و تشکر کرد و تاکید کرد که لای بید برخلاف گذشته  ، این روزها برخوردار نیست و نیازمند توجه و حمایت جدی مسئولان است .

در حاشیه ها :

دوست وفادار و خوش ذوقی دارم که سابقه ی دوستی مان به اوایل انقلاب و معلمی ام در لای بید بر می گردد. خوش مشرب و خوش سخن و شعر خوان و تاریخ دان و نکته سنج است . مدتی بود توفیق دیدارش را نداشتم . از فرصت پایان جلسه استفاده کردم و برای تجدید ارادت  ، به دیدنش رفتم . مشغول کار در باغچه ی خانه اش بود . طبق معمول به گرمی تحویل گرفت .

شعری را هم از حسین کریمی متخلص به منتقم  لای بیدی خواند :

هر چه آوردم به زنگ در فشار

هیچ آوایی به پشت در نبود

کس نیامد تا بپرسد کیستی

عاقبت باد آمد و در را گشود .

خداوند دوست عزیز من آقای حسین رستمی را پیوسته به سلامت بدارد .

ورودی لای بید فوق العاده زیبا شده است .

نمی دانم چه لطافتی در هوای لای بید نهفته است که گل هایش اینقدر شادابند . تنوع رنگ ها هم منحصر بفرد است . آدم می خواست ساعت ها بنشیند و به این انبوه زیبایی نگاه کند . واقعا دلخوشی ها کم نیست . جا دارد مردم این شهر جدید ، قدردان عنایات الهی و تلاشهای شورا و شهردار محترم لای بید باشند .