حسن نصرالله طرفدار آرژانتین و پسرش طرفدار آلمان در جام جهانی

2014-08-15
56 بازدید

دبیرکل حزب الله لبنان به همان اندازه که در عالم سیاست و مبارزه جدی است، در مسائل زندگی هم شخصی فعال، علاقه مند به خانواده و اجتماع است و حتی فوتبال را هم به خاطر فرزندش دوست دارد. به گزارش مهر، روزنامه الاخبار لبنان مصاحبه ای مفصلی با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان […]

1

دبیرکل حزب الله لبنان به همان اندازه که در عالم سیاست و مبارزه جدی است، در مسائل زندگی هم شخصی فعال، علاقه مند به خانواده و اجتماع است و حتی فوتبال را هم به خاطر فرزندش دوست دارد.

به گزارش مهر، روزنامه الاخبار لبنان مصاحبه ای مفصلی با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان انجام داده است که طی دیروز و امروز منتشر شد، اما نکات غیر سیاسی و مربوط به زندگی شخصی و خانوادگی وی نیز به همان اندازه زندگی سیاسی و مبارزاتی رهبر مقاومت جذاب و شنیدنی است.

روزنامه الاخبار در این زمینه نوشت سید حسن نصرالله تنها یک بار در زندگی اش شکست(در پیش بینی نتیجه قهرمان جام جهانی) خورد و آن زمانی بود که در مسابقه نهایی جام جهانی 2014 برزیل، تصمیم گرفت از تیم فوتبال آرژانتین حمایت کند که این تیم هم شکست خورد.

سئوالات جالب خبرنگار الاخبار درباره زندگی شخصی سید حسن نصرالله و پاسخ های وی به این شرح است :

آیا فوتبال ورزش مورد علاقه شماست و آن را دوست دارید؟

– بله من فوتبال را دوست دارم، قبلا فوتبال هم بازی می کردم،پیش و پس از معمم شدن(روحانی شدن) با دوستانم فوتبال بازی می کردم.

آیا طرفدار تیم خاصی هستید؟

-در گذشته از باب سرگرمی و تغییر فضا، بله طرفدار بودم، غالبا طرفدار تیم ملی فوتبال برزیل بودم، البته گاهی هم از تیم ملی فوتبال آرژانتین طرفداری می کردم، مخصوصا زمانی که مارادونا در این تیم بازی می کرد، از بازی مارادونا زمانی در تیم آرژانتین بازی می کرد، لذت می بردم.

در جام جهانی اخیر طرفدار کدام تیم بودید؟

-گفته شده که من طرفدار برزیل بودم، در حالی که من طرفدار هیچ تیمی نبودم، در فضای حزب الله به طور کلی، از برزیل حمایت می کنند که این حمایت قدیمی ناشی از تکنیک ها و بازی زیبای آنهاست، بعدها برخی گفتند که این حمایت به خاطر این است که پرچم برزیل از دو رنگ زرد و سبز تشکیل شده که دو رنگ متمایز نزد شیعیان است.

آیا جام جهانی امسال را پیگیری کردید؟

– در حقیقت امسال به خاطر آنچه در لبنان و سوریه و پس از آن در عراق و غزه رخ داده، فرصت پیگیری این مسائل را نداشتم.

یعنی هیچ مسابقه ای را تماشا نکردید؟

-فقط بخشی از مسابقه فینال را آن هم به خاطر پسرم نه به خاطر خود مسابقه تماشا کردم، چون پسرم طرفدار تیم ملی فوتبال آلمان بود، خواستم فضای رقابتی و تشویقی ایجاد کنم به خاطر همین مسئله طرفدار تیم آرژانتین شدم.

درباره فیس بوک چه طور؟

به سبب شرایط امنیتی، هر چیزی که با موبایل و اینترنت ارتباط داشته باشد، باید از آن دور باشم، به همین سبب ارتباط مستقیمی با فیس بوک ندارم، اما به طور دائم از آنچه در پایگاه های ارتباط اجتماعی اعم از مطالب، شایعات و گفتگوها از طریق گزارشهایی که در این زمینه به من می رسد، مطلع می شوم.
الاخبار : انسان معمولا عادت به خوابیدن در تخت خواب و جای آرام و راحت دارد و اگر روزی اینگونه نباشد، نمی تواند راحت بخوابد، شما با واقعیت تغییر دائم شرایط زندگی چگونه سازگاری نشان می دهید؟
-بله، درست است، اما وقتی تغییر مکان و انتقال از مکانی به مکان دیگر به بخشی از زندگی انسان تبدیل می شود، دیگر به این مسئله عادت می کند، درباره خودم باید بگوم این مسائل دیگر برایم به ویژه از سال 2006 تا کنون ع ادی شده، اما پیش از آن سال، آنچه شما گفتید، درست است.

غذای مورد علاقه تان چیست؟

-در گذشته غذاهای مورد علاقه وجود داشت، اما اکنون غذای مشخصی ندارم و هر غذایی که باشد، می خورم، حتی اگر سئوال کنید که چه چیزی دوست دارید، بخورید، پاسخ می دهم که من در این زمینه هیچ مشکلی ندارم، هر چیزی که برای خوردن وجود داشته و در دسترس باشد، می خورم، اما نکته ای را نباید فراموش کرد که یک نظامی در جبهه گزینه انتخاب غذاهای مورد علاقه اش را ندارد، اما من در گذشته غذاهای زیادی را دوست داشتم مانند الملوخیه(نوعی آبوگشت محلی)، المجدره برز(گوشت چرخ کرده با برنج) و ماهی

از چه زمانی شخصا سوار ماشین نشده و رانندگی نکرده اید؟

-حداقل از سال 1986 تا کنون رانندگی نکرده ام.

ضاحیه(جنوب بیروت) پس از سال 2006 تغییر کرده، نظر شما چیست؟

-منظور از تدابیر امنیتی، سری بودن تحرکاتی است که در نهایت مانع حرکت و رفت و آمد من نمی شود، البته من از ضاحیه دور نیستم و در متن آن قرار دارم و جزئیات آن را می دانم، اسرائیل شایعه ای را پخش می کند که برخی رسانه های عربی هم به پخش آن کمک می کنند، مبنی بر اینکه من(نصرالله) در یک پناهگاه به دور از مردم اقامت دارم و آنها را نمی بینم و ارتباطی با آنها ندارم و حتی به ادعای آنها از برادرانم هم جدا هستم. بر خلاف این شایعه باید بگویم که من در پناهگاه اقامت ندارم، منظور از تدابیر امنیتی، سری بودن تحرکات است، اما این تدابیر مانع حرکت و رفت و آمد من نمی شود و هر چه را اتفاق می افتد، می بینم، مشکل در این است که دیگران مرا ببینند، به همین سبب من از اوضاع ضاحیه و مردم و اماکنی که با پیشرفت و یا پسرفت همراه هستند و آنچه در جنوب و به طور مشخص در بقاع رخ می دهد، مطلع هستم.

به طور مشخص کدام منطقه از لبنان را دوست دارید؟

-شیوه زندگی انسان سبب می شود تا عواطف و احساساتش در قبال مسائل مطرح شده در یک مسافت واحد قرار گیرد، من در مرحله ای که شخصیتم شکل گرفت، در بقاع زندگی کردم، چندین سال گذشت، اگر بگویم می خواهم راحت باشم، این مسئله پیش از سال 2000 و حتی کمی پس از سال 2000 وجود داشت، به بعلبک چشم دوخته ام، زیرا در آن زمان بود که روابط شخصی من شکل گرفت، عملا با گذشت زمان، انسان به مناطق دیگر و حتی انسان هایی که دوستشان دارد، تمایل پیدا می کند، آنها را دوست داری و آنها هم تو را دوست دارند، این احساس به تو دست می دهد که همه را دوست داری و تو با همه هستی، می خواهی همه با تو باشند.

آیا فیلم یا سریال هم تماشا می کنی؟

-اگر وقت داشته باشم، بله، قسمتهایی از سریالهایی همچون یوسف پیامبر(ع)، التغریبه الفلسطینیه(غربت فلسطینی)، حجاج بن يوسف، الغالبون و سریالهای دیگری را تماشا کرده ام

آیا رمان هم می خوانید؟

-در گذشته های دور رمانهای متعددی می خواندم، جبران خلیل جبران را هم می خواندم، اما از پنج سال پیش تا کنون چیزی در این زمینه نخواندم، مدتی پیش کتابی به عنوان هدیه با عنوان “عین الجوزه” به دستم رسید که آن را خواندم.هنگامی که در چارچوب مسئولیت قرار داشته باشی،اولویت در خواندن بسته به شرایط همانند شرایط فعلی دارد، مثلا اکنون در موضوع فرهنگی، موضوعاتی را می خوانم که به پدیده  تکفیر می پردازد، تاریخ تکفیر، دلایل و گرایشهای آن، یک مجموعه ای از کتابهای نفیس در این زمینه چه شیعی و چه سنی وجود دارد، زیرا این موضوع، موضوع آزمایش واقعی است، در دوره پیش از سال 2006،محور مطالعات من بر موضوع اسرائیل متمرکز بود، مانند خاطرات ژنرالها، سیاستمداران و سران احزاب(رژیم صهیونیستی)، زیرا این نبرد ما است و در این زمینه  ما کار تخصصی و کارشناسی انجام داده ایم.

آیا غیر از شبکه المنار، دیگر شبکه ها را هم مشاهده می کنید؟

-در خصوص شبکه های تلویزیونی، من همواره آنها را مشاهده می کنم، من اساسا نظریه ای را مورد بررسی قرار می دهم مبنی بر اینکه هر تلویزیونی، مخاطب معینی دارد که نظرسنجی ها نشان می دهد، اما من معتقدم این نظرسنجی ها دقیق نیست، من اعتقادی به اینکه هر شبکه تلویزیونی، مخاطب محدودی دارد، ندارم. هنگامی که یکی از ما در مقابل تلویزیون می نشیند و کنترل آن را به دست می گیرد و شبکه ها را تغییر می دهد، هنگامی که یک مصاحبه قابل توجه مشاهده کند که سخنان فرد مصاحبه شونده مفید است، او این کانال را بدون در نظر گرفتن اینکه کدام شبکه است، مشاهده می کند

در خصوص اخبار باید بگویم که من اخبار شبکه های مختلف را پیگیری می کنم و به یک شبکه اکتفا نمی کنم، در خصوص شبکه های ماهواره ای عربی، من سه شبکه المیادین، الجزیره و العربیه را پیگیری می کنم، به طور خاص و قطعا شبکه المیادین را دنبال می کنم، البته العربیه و الجزیره هم را دنبال می کنم .

زیرا من تلاش می کنم که بدانم از چه چیزهایی حرف می زنند، صرف نظر از موضعی که به ویژه در زمینه اخبار اتخاذ کرده اند، اما در خصوص شبکه های لبنانی باید بگویم که همواره همه آنها را دنبال می کنم، این مسئله به شناخت اینکه این شبکه ها چه می گویند، مرتبط است، البته از گزارشی که درباره رادیو و تلویزیون ها و سایت های اینترنتی برایم آماده می کنند، مطلع می شوم که بر اساس آن امکان شکل گیری یک دیدگاه عمومی وجود دارد.

آیا مطالب نویسندگان مشخصی را دنبال می کنید؟

– گروهی از نویسندگان هستند که تمایل دارم مقالاتی را که می نویسند، مطالعه کنم.

مطالب کسانی را که از شما در سیاست حمایت می کنند،می خوانید؟

– نه، هرگز،هم مطالب کسانی را که با ما هستند و هم کسانی که علیه ما هستند، دنبال می کنم، اینکه فقط مطالب کسانی را که از شما حمایت می کنند، بخوانید، کفایت نمی کند، باید از هر دو طیف مطالعه کنی تا دیدگاههای مختلف مطرح شد را بشناسی.

آیا غیر از زبان عربی و فارسی، به زبانهای دیگری هم مسلط هستید؟

-قبلا انگلیسی هم بلد بودم، اما به علت تمرین اندک، متوجه نمی شوم، ولی خیلی کم انگلیسی حرف می زنم، به اخبار انگلیسی گوش می دهم و آنچه را که می گویند، متوجه می شوم، هنگامی که با سفرای بیگانه یا رسانه های بیگانه دیدار و گفتگو می کنم، سئوالات و آنچه را مطرح می شود، می فهمم، اما در خصوص زبان فارسی باید بگویم آن را به طور کامل می فهم و حرف می زنم، با توجه به اینکه ارتباطم با زبان فارسی در درجه نخست از نظر سیاسی آغاز شد، اما به مروز زمان آشکار شد که بخشی از فرهنگ اسلامی وجود دارد که اعراب از آن محروم هستند، زیرا به زبان فارسی است.