احمدرضا ایراندوست – دروغگو دشمن خداست !

2014-08-12
119 بازدید

بسم الله الرحمن الرحیم از دوران طفولیت به ما یاد داده اند که دروغ گفتن کار زشتی است و با این جمله بر آن تاکید کرده اند که دروغگو دشمن خداست .دو نفر وقتی با هم دشمن میشوند ، به طرق مختلف سعی میکنند طرف دیگر خاک کنند ، حال چه با زبان و چه […]

836

بسم الله الرحمن الرحیم
از دوران طفولیت به ما یاد داده اند که دروغ گفتن کار زشتی است و با این جمله بر آن تاکید کرده اند که دروغگو دشمن خداست .دو نفر وقتی با هم دشمن میشوند ، به طرق مختلف سعی میکنند طرف دیگر خاک کنند ، حال چه با زبان و چه به صورت فیزیکی ، زیرا با هم دشمن هستند .وقتی دو کشور با هم دشمن میشوند ، ابتدا کلیه معاملات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود را با یکدیگر قطع کرده ، سفارتخانه هایشان را تعطیل کرده و سفرا را به خانه خودشان میفرستند ، اگر این دشمنی حادتر شود، ارتشها و نیروی نظامی دو کشور حالت آماده باش به خود گرفته و منتظر دستور فرمانده کل قوایشان میمانند.وقتی پای دشمنی در میان باشد طرفین درگیر ماجرا به انحای مختلف سعی میکنند دشمن را سر جای خودش بنشانند .نمونه بارز آن جنگ تحمیلی هشت ساله ایران با دولت وقت عراق بود که همه به جزییات آن واقف هستیم .اما نمیدانم چرا از روی این جمله دروغگو دشمن خداست سر سری رد می شویم و هیچ به معنی و مفهوم آن فکر نمیکنیم ، در صورتی که در عبادات و فریضه های دینی مدام از خدا طلب بخشش و مغفرت داریم .دروغ به مانند یکی از واجبات زندگی روزمره ما درآمده و به هیچ وجه نمیتوانیم بدون دروغ روز را به شب برسانیم ، از دروغهای کوچک گرفته تا دروغهای مصلحتی و دروغهای به مراتب بزرگتر که باعث آتش افروزی میگردد.اگر زندگی یک روز خودمان را مرور نماییم به خوبی متوجه میشویم که اکثر قریب به اتفاق مردم جامعه ما گرفتار این بلا هستند ، در صورتی که این ناهنجاری در بین مردم کشورهای غربی کمتر رایج بوده و بیشتر در کشورهای جهان سوم و خاورمیانه شایع است .فرزندانمان از همان وقتی که زبان باز میکنند و میتوانند مامان و بابا را بر زبان برانند متوجه این خواهند شد که دروغ گویی جزیی از زندگی روزمره خانواده میباشد و روز بدون دروغ به مانند روز بدون سیگار و یا روز بدون ماشین امکان پذیر نیست .دروغهایی که فرزندانمان در دوران کودکی از والدین خود می آموزند ، از نوع دروغهایی است که میخواهیم برای کودک ایجاد ترس نماییم ، شب هنگام و زمانی که میخواهیم کودک را بخوابانیم با این دروغ شروع میکنیم :اگر نخوابی آقا دزده میاد و تورا میبره ! دروغهای بعدی به ترتیب و به هنگامی است که کودک خواسته ای دارد و ما بنا به دلایلی در آن زمان نمیتوانیم آن خواسته را برآورده سازیم ، در صورتی که با یک جمله میتوانیم حقیقت را با زبان کودکانه به او بگوییم .این فرهنگ دروغ گویی بدون استثنا در تمام خانواده های ایرانی وجود دارد و ممکن است شدت و حدت آن کمتر و یا بیشتر باشد .در ارتباط با غیبت از قدیم یادمان داده اند که هر کس غیبت نماید به مثابه آن است که گوشت برادر خود را بخورد ، شاید در این کره خاکی هیچ انسانی حاضر به این عمل که بخواهد گوشت برادر خود را بخورد نباشد و از این بابت این جمله را به ما یاد داده اند که بدانیم غیبت کردن چقدر عمل شنیع و بدی است .در چند سال قبل و زمانی که فرزندانم کودک بودند به هنگام گفتن دروغی که به نظر خودم مصلحتی بود مچم را گرفتند و قرار گذاشتیم که از فردای آن روز سعی کنیم دروغ نگوییم ، هر چه به خودمان فشار آوردیم و مواظب بودیم که از این مرز عبور نکنیم ، زورمان نرسید و نتوانستیم آن روز را بدون دروغ گفتن به شب برسانیم ، خانواده ها اگر سعی کنند که در محیط خانواده این عادت را ترک کنند ، به هیچ وجه نخواهند توانست حریف جامعه شوند ، زیرا محیط جامعه به هیچ وجه در کنترل ما نیست و نخواهیم توانست گوشهای فرزندانمان را با پنبه پر نماییم که دروغ را نشنوند ، دیری نخواهد گذشت که همین فرزندان ما هم جزیی از جامعه شده و در فرآیند دروغ گویی یکی از افراد حاضر در گود خواهند شد.خصلت دروغ گویی کاسب و کارمند و کارگر و با سواد و بی سواد و زن و مرد و کوچک و بزرگ نمیشناسد ، همه ما در این چرخه بازیگر هستیم و بسته به شغل و جایگاهمان دروغهای سبک و سنگینی را بر زبان میرانیم .عموما کسانی که در حرفه دلالی فعالیت میکنند ، در سرشاخه این هرم قرار دارند ، دلال ماشین و مسکن و سایر دلالها فرقی نمیکند .شغل حقیر شغلی است که گفتن دروغ یکی از ابزارهای اصلی آن است و بدون دروغ گفتن نمیتوانیم معامله ای را جفت و جور نماییم .هر چه بخواهیم به خودمان قول بدهیم که در معامله بعدی دروغ نگوییم ، نمیشود که نمیشود ، زیرا اگر دروغ نگوییم معامله پاره شده و کمیسیون از دستمان میپرد.عموما کسبه در امور شغلی خود رده های بالای جدول را در امر دروغ گفتن اشغال میکنند و آموزگاران و دبیران در رسته شغلی خود در رده های انتهایی جدول هستند ، البته این تقسیم بندی فقط مربوط به شغل افراد میشود و در زندگی خصوصی خود به مانند بقیه افراد اجتماع هستند .وکلا و پزشکان نیز در این امر رتبه خوبی دارند و مهندسان جایگاه نازلتری را اشغال کرده اند.منش ها و اپراتورهای تلفن نیز گناه دیگران را بر گردن گرفته و آتش جهنم را بیشتر برای خودشان میخرند ، فلان مدیر و یا فلان مسئول به منشی و رئیس دفتر خود حکم میکند ، که هر کس برای ملاقات حضوری آمد بگویید که آقا و یا خانم مدیر در جلسه هستند ، و منشی بیچاره هم چاره ای جز این ندارد که به اوامر مافوق خود گوش بدهد.خلاصه این که اکثر قریب به اتفاق افراد جامعه ایرانی اسلامی ما درگیر این گناه ،که مساوی با دشمنی با خدا را دارد هستند ، عده ای کمتر و با دروغهای سبک و بی ضرر و عده ای با دروغهای بیشتر و هدفمند که آتش جهنم را برای خود میخرند.در پایان شما جزو کدام دسته از دروغگوها هستید ؟ سبک و یا سنگین .اما نمیتوانید خارج از این دو دسته باشید زیرا شما هم احدی از این اجتماع هستید . تا مطلبی دیگر خدا نگهدار شما باد