2014-07-31
42 بازدید
فردا – 93/5/10 در مسجد جامع میمه از ساعت 6/30 بامداد یا أیّها العزیز دو دنیای من ؛ سلام ! مولای من … یلدای غریبی ست در کدامین سپیده ی لایق ، طنین «جاء الحق» سیاهی شب را می درد و چشمان عاشق را به صبح صادق پیوند می زند؟ در طلوع کدامین آدینه ، […]
فردا – 93/5/10 در مسجد جامع میمه از ساعت 6/30 بامداد
یا أیّها العزیز دو دنیای من ؛ سلام
! مولای من
… یلدای غریبی ست
در کدامین سپیده ی لایق ، طنین «جاء الحق» سیاهی شب را می درد و چشمان عاشق را به صبح صادق پیوند می زند؟
در طلوع کدامین آدینه ، ندبه ی چشم های بارانی صاحب خورشید و سرشار از تجلّی توحید می شود ؟
کدامین خاک حضور سبز تو را به تماشا می نشیند ؟
یوسف کنعانی زهرا !
خوشا ! پگاه آدینه ای که هزار یوسف مصری کلاف حُسن به کف ؛
. حُسن تمامت را فریاد می کنند تا عدل و مهر، مضمون به مضمون جاری گردد
! منجی دل ها
نیکا ! پگاه آدینه ای که جلوه بنمایی ؛
پیاله ی حیات منتظران از حلاوت وصل لبریز می شود وکائنات به نظّاره ی بیاض رخ زیبنده ات قیام می کنند
! تجلّی طاها
.مشتاقان مهجور را دریاب و شیفتگان بی تاب را قرار بخش
بزن باران و به رحمت ؛ بر من ببار که کویر دل خنکای مهرت را می طلبد .
تو ای حسن ختام عشق !
بی شک جهان را به عشق تو آفریده اند وشیفتگان وصل را به فراقت آزموده اند
لابدّ میآیی وعاقبتِ روزگار به تو ختم میشود ؛ به خیر .
لابدّ می آیی و پایان شاهنامه ی انتظار خوش میشود ؛
… آخر، این قرنِ زمستانی به سر می رسد و سر می رسد آن که باید
« ما ندبه خوان جمعه ی موعود مانده ایم ناز تو را به شیوه ی خود ، عشق خوانده ایم »
سوختن ؛ به تماشا نمی شود !
. باید که برای تجلّی آن ماه دل آرا پروانگی آموخت
خدای را بر این موهبت جانگُشا سپاس و ستایش باد ؛
که دیده ی امید را به امید دیدار روح افزایش روشن و جهان را از عدل او گلشن می دارد.
اى انتظار جارى ده قرن تا هنوز…
بى تو غروب مى شود اىن روزها هنوز…
اما هنوز چشم جهانى به راه توست …
اىن جمعه ؛
آه! مى رسى از راه ىا هنوز… ؟