پاسخ به شبهه ای در مورد تاریخ میمه

2014-07-28
498 بازدید

پاسخ به شبهه ای در مورد تاریخ میمه قدمت یک شهر و تاریخچه ی آن به خودی خود و به تنهایی فضیلتی محسوب نمی شود و شاید بیشتر مصداق آن باشد که ؛ گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل اما اگر نفی قدمت یک شهر و تاریخ سازی برای […]

پاسخ به شبهه ای در مورد تاریخ میمه

قدمت یک شهر و تاریخچه ی آن به خودی خود و به تنهایی فضیلتی محسوب نمی شود و شاید بیشتر مصداق آن باشد که ؛

گیرم پدر تو بود فاضل

از فضل پدر تو را چه حاصل

اما اگر نفی قدمت یک شهر و تاریخ سازی برای شهر دیگر ، توجیهی برای زیاده خواهی و اختلاف افکنی و توهم تحقیر و ظلم باشد ، ناگزیر از پاسخگویی  به آن هستیم تا افکار عمومی و اذهان اجتماعی  ، گرفتار تردید و دو دلی نگردد و نفرت  ، جای صمیمیت را نگیرد . اخیرا در کامنتهای صبح میمه سوال  و در پستهای یکی از وبلاگ های منطقه بر این مطلب تاکید شده است که ” میمه ” سابقه ای در تاریخ ندارد و در هیچ سند مکتوبی نامی از این شهر به میان نیامده است . نگارنده با تاکید بر ضرورت یکپارچگی منطقه ای و پرهیز از اختلافات قومی و قبیله ای ، به شبهه ی مذکور ، پاسخ حداقلی  و باختصار می دهد و از پرداختن به انگیزه های شبهه پردازان که باعث تشدید دوگانگی ها می شود اجتناب می نماید . در همین رابطه و در کامنتی آمده است :

آقای شیبانی سایت صبح میمه سایت معتبری است و آنچه از تاریخ می نویسد مورد تایید ماست . ما اطمینان داریم که شما مطالب تاریخی را تا استحکام کافی نداشته باشد نمی نویسید. در خصوص تاریخ میمه تردیدهایی ایجاد شده است و برخی منکر وجود میمه در قرن ۵ و ۶ می شوند . صرفنظر از غرض ورزی برخی ها لطفا اگر مستندی در خصوص تاریخ میمه که در کتابی آمده باشد یا اثری قدیمی باشد ذکر کنید . برای نمونه وبلاگ …. نوشته است : ” …از آن اسفبارتر استفاده های گه گاه دوستان میمه ای از مستندات ….. در فضای مجازی است. وقتی نویسندگان صبح میمه با عنوان تأکید بر تاریخی بودن نام شهرشان ادّعا می کنند که نام میمه دست کم از قرن پنجم در کتب تاریخی آمده. بدون این که سند زنده ای ارائه دهند و خوانندگانشان را در ابهامات تاریخی فرو نبرند.”

mojam

در پاسخ به این شبهه به استحضار کاربران محترم و بویژه کامنت گذار عزیز می رساند : کتاب معجم البلدان بر پایه ی جغرافیا نوشته شده است .  ویکی پدیا در اعتبار این کتاب و نویسنده ی آن آورده است : ” مُعجَم اَلبُلدان کتابی ایست گرانمایه به شهادت بسیاری از جغرافی دانان ودانشمندان ومستشرقین. در این مورد مؤرخ روسی «فِرین» می‌نویسد، کتاب: « مُعجَم اَلبُلدان » تصنیف دانشمند بزرگ عرب « یاقُوت الُحمَوی » یکی از پربارترین کتاب‌های عصر خود بوده‌است. همچنین مورخ وتاریخ نویس مشهور «ابن خلکان» می‌نویسد که کتاب معجم البلدان، کتابی ایست بسیار مفید، ونویسنده آن از همت والایی برخور دار بوده‌است وکتابی بسیار نفیس تقدیم به جامعه نموده بوده‌است. نیز در این مورد مستشرق «وسنکونسکی» می‌گوید: «یاقوت حموی» یکی از نوابغ عصر خود بود وکتابی گرانمایه وارزشمند از خود برجای گذاشت.” در این اثر گرانسنگ ” میمه ، بصورت زیر معرفی شده است : میمه ولایتی از نواحی اصفهان و شامل تعدادی قریه …

meymeh2

میمه ولایتی از نواحی اصفهان ، در صفحه ی 245 جلد پنجم المعجم البلدان آمده است .

ترجمه ی آزاد معجم البلدان :

میمة: بالفتح، وتکریر المیم: ولایة من نواحی أصبهان تشتمل على عدة قرى، ینسب إلیها أبو علی الحسن المیمی، حدث ببغداد عن أبی علی الحداد فی سنة ۵۷۴ فسمع منه أبو بکر الحازمی وغیره، وأبو الفتوح مسعود بن محمد بن علی المصعبی المیمی، سمع المعجم الکبیر على فاطمة بنت عبد الله بن أبی بکر بن زیدة.
میمه:به فتح میم(هم اکنون نیز درگویش جوشقانی میمه را با فتح میم تلفظ می کنند)
شهری است دراطراف اصفهان که تعدادی روستا را در بر می گیرد وابو علی حسن میمه ای به انجا منسوب است (اهل ان جا است حرف- یا – یای نسبت است ) اومحدثی بود در بغدادکه از علی حداد درسال ۵۷۴ ه ق نقل حدیث می کرد وابو بکر حازمی و دیگران از او حدیث شنیده اند(سلسله راویان). وابوالفتوح مسعود ابن محمد ابن علی مصعبی میمه ای(راوی دیگری است از میمه)که معجم کبیر رابرای فاطمه دختر عبدالله ابن ابی بکر زیده روایت کرده است

صدر و ذیل این گواه تاریخی بر قدمت میمه ، در تصویر زیر دیده می شود :

meymeh

در کامنت دیگری از صبح میمه آمده است :

” آیا واقعا میمه در تاریخ وجود ندارد؟ وبلاگی که از اعتبار کافی برخوردار نیست و نوشته هایش اغلب کذب است و حتی وسعت و جمعیت را هم تحریف می کند نوشته است :
حتی اگر سیری در سفرنامه های دو قرن اخیر هم داشته باشیم می بینیم که سیّاحان اروپایی در ذکر رویداددهای مسیر خود در بین کاشان و اصفهان جز  جوشقان قالی و مورچه خورت نامی از هیچ شهر و دیار نزدیک به میمه و وزوان نیاورده اند…. میمه و وزوان که در قدیم به هر دلیل از مسیر ارتباطی اصلی بین اصفهان و کاشان تقریباً دور افتاده بودند، با تمام غنای تاریخیشان از دید تاریخ نویسان و سیّاحان پیش از عصر صفویه دور مانده اند و …”

marased

کتاب ” مراصد الاطلاع  علی اسما الامکنه و البقاع ” نوشته ی صفي الدين عبد المؤمن بن عبد الحق البغدادي المتوفى سنة 739هـ . ق نیز میمه را یکی از نواحی اصفهان دانسته و اینگونه معرفی کرده است :

meymeh-marased

ترجمه ی مراصد الاطلاع :

میمه با فتحه میم وتکرارمیم شهری است دراطراف اصفهان که تعدادی روستا را در بر می گیرد

 

frizhand
frizhandi

tarikh ebne2

tarikh ebne

حسن بن محمد ابن حسن جایزانی میمه ای:( میمه شهری است در اطراف اصفهان )
او مردی صالح بود و در بغداد درسال ۵۷۴زندگی می کرد واز ابو علی حداد نقل حدیث کرده است وا بوبکر حازمی وابوالفتوح ابن حصری ازاو حدیث شنیده اند (روایت کرده اند)
تذکر :این روش در علم رجال و برای معرفی راو یان حدیث بکار می رود .
ب: (فریز هند) و( بید هند) که اکنون جزء نطنز می باشد در ان موقع از قراء میمه محسوب می شدند. وشاید با نام خانوادگی بید هندی در شهر وزوان بی ارتباط نباشد واز نظر گویش نیز گویشی شبیه میمه  دارند

zeyl2

zeyl

اثر بعدی معرفی میمه و ونداده و جوشقان قالی ، مربوط به قرن اخیر است :

روزنامه خاطرات عین السلطان

einosaltane

einosaltane2

پنجشنبه 17-چهار ساعت به دسته مانده بيدار شده در ساعت دو و نيم به دسته مانده سوار شده، هوا تاريك بود. ازبس در اصفهان از راه نيزار عراق تعريف كردند و آنجا را هم نديده بوديم قرار به رفتن از آن راه شد و از اين منزل جدا مى‌شود. منزل اول ميمه و خيلى طولانى بود. شش ساعت و نيم با كالسكه آمديم. راه صاف و سرازير [بود] و اغلب را هم تند آمديم. تا دو فرسنگ به منزل مانده آبادى در راه نبود. بعد اول ده از خاك جوشقان «ونده‌ده» بود كه هرچه از رعايا مى‌پرسيديم به لحن غريب «وده‌ده» مى‌گفتند. هفتصد خانوار [ست]و تيول مرحوم حسنعلى خان حاكم حضرت عبد العظيم بود و حالا با برادر و ساير ورثۀ اوست. هواى اين‌جاها ييلاق است. اما چون در دشت واقع است به‌نظر ييلاق نمى‌آيد. ناهار را منزل كه ميمه باشد خورديم. بواسطۀ نيامدن گارى چادر كمتر زده بودند. ميمه از خود جوشقان كه بالادست واقع است بزرگتر و هزار و پانصد خانوار است.

به مطلع مقاله ی شهر گمشده  ، در وبلاگ وزوان توجه فرمایید  :

استفاده از اسناد تاریخی دور از دسترس عامّة مردم و تاریخ سازی برای شهری که زودتر از 300 تا 400 سال قبل در هیچ اثری نمی توان نامی از آن یافت جای بسی تأمل دارد. تحریفات و خیانت های …….. در ذکر گوشه هایی از آثار بزرگ تاریخی همچون معجم البلدان یاقوت حموی، رِحلة ابن بطوطه، ذکر اخبار اصفهان حافظ ابونعیم و…. که با مطالعة نه چندان دقیق این کتب می توان به عمق آن پی برد در زمان خود، چنان شوری را در دوستان میمه ای ایجاد کرد که هنوز هم می توان به استنادهای آنها خنده ای عالمانه کرد. ” و خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل و خنده ی  به گمان نویسنده ، عالمانه ی آن .

در خاتمه نگارنده ی صبح میمه  ضمن تاکید بر کفایت مباحثات ، مجددا بر این مهم تاکید می نماید که بدنبال فضیلت سازی از قدمت نیست و معتقد است  بسیاری از شهرهای جدید مثل شاهین شهر ، قویم تر از شهرهای قدیم ، مسیرهای توسعه و تحول و ترقی را پیموده اند و داعیه داران تاریخ و تمدن  ، در خم یک کوچه مانده اند ، بلکه امیدوار است آنچه بیان می شود یا مسطور می افتد از رنگ و بوی صداقت و درستی برخوردار بوده و بزرگ نمایی داشته ها ، باعث زیاده طلبی و افزون خواهی چالش برانگیز عده ای نگردد.