پاسخ به شبهه ای در مورد تاریخ میمه قدمت یک شهر و تاریخچه ی آن به خودی خود و به تنهایی فضیلتی محسوب نمی شود و شاید بیشتر مصداق آن باشد که ؛ گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل اما اگر نفی قدمت یک شهر و تاریخ سازی برای […]
پاسخ به شبهه ای در مورد تاریخ میمه
قدمت یک شهر و تاریخچه ی آن به خودی خود و به تنهایی فضیلتی محسوب نمی شود و شاید بیشتر مصداق آن باشد که ؛
گیرم پدر تو بود فاضل
از فضل پدر تو را چه حاصل
اما اگر نفی قدمت یک شهر و تاریخ سازی برای شهر دیگر ، توجیهی برای زیاده خواهی و اختلاف افکنی و توهم تحقیر و ظلم باشد ، ناگزیر از پاسخگویی به آن هستیم تا افکار عمومی و اذهان اجتماعی ، گرفتار تردید و دو دلی نگردد و نفرت ، جای صمیمیت را نگیرد . اخیرا در کامنتهای صبح میمه سوال و در پستهای یکی از وبلاگ های منطقه بر این مطلب تاکید شده است که ” میمه ” سابقه ای در تاریخ ندارد و در هیچ سند مکتوبی نامی از این شهر به میان نیامده است . نگارنده با تاکید بر ضرورت یکپارچگی منطقه ای و پرهیز از اختلافات قومی و قبیله ای ، به شبهه ی مذکور ، پاسخ حداقلی و باختصار می دهد و از پرداختن به انگیزه های شبهه پردازان که باعث تشدید دوگانگی ها می شود اجتناب می نماید . در همین رابطه و در کامنتی آمده است :
آقای شیبانی سایت صبح میمه سایت معتبری است و آنچه از تاریخ می نویسد مورد تایید ماست . ما اطمینان داریم که شما مطالب تاریخی را تا استحکام کافی نداشته باشد نمی نویسید. در خصوص تاریخ میمه تردیدهایی ایجاد شده است و برخی منکر وجود میمه در قرن ۵ و ۶ می شوند . صرفنظر از غرض ورزی برخی ها لطفا اگر مستندی در خصوص تاریخ میمه که در کتابی آمده باشد یا اثری قدیمی باشد ذکر کنید . برای نمونه وبلاگ …. نوشته است : ” …از آن اسفبارتر استفاده های گه گاه دوستان میمه ای از مستندات ….. در فضای مجازی است. وقتی نویسندگان صبح میمه با عنوان تأکید بر تاریخی بودن نام شهرشان ادّعا می کنند که نام میمه دست کم از قرن پنجم در کتب تاریخی آمده. بدون این که سند زنده ای ارائه دهند و خوانندگانشان را در ابهامات تاریخی فرو نبرند.”
در پاسخ به این شبهه به استحضار کاربران محترم و بویژه کامنت گذار عزیز می رساند : کتاب معجم البلدان بر پایه ی جغرافیا نوشته شده است . ویکی پدیا در اعتبار این کتاب و نویسنده ی آن آورده است : ” مُعجَم اَلبُلدان کتابی ایست گرانمایه به شهادت بسیاری از جغرافی دانان ودانشمندان ومستشرقین. در این مورد مؤرخ روسی «فِرین» مینویسد، کتاب: « مُعجَم اَلبُلدان » تصنیف دانشمند بزرگ عرب « یاقُوت الُحمَوی » یکی از پربارترین کتابهای عصر خود بودهاست. همچنین مورخ وتاریخ نویس مشهور «ابن خلکان» مینویسد که کتاب معجم البلدان، کتابی ایست بسیار مفید، ونویسنده آن از همت والایی برخور دار بودهاست وکتابی بسیار نفیس تقدیم به جامعه نموده بودهاست. نیز در این مورد مستشرق «وسنکونسکی» میگوید: «یاقوت حموی» یکی از نوابغ عصر خود بود وکتابی گرانمایه وارزشمند از خود برجای گذاشت.” در این اثر گرانسنگ ” میمه ، بصورت زیر معرفی شده است : میمه ولایتی از نواحی اصفهان و شامل تعدادی قریه …
میمه ولایتی از نواحی اصفهان ، در صفحه ی 245 جلد پنجم المعجم البلدان آمده است .
ترجمه ی آزاد معجم البلدان :
میمة: بالفتح، وتکریر المیم: ولایة من نواحی أصبهان تشتمل على عدة قرى، ینسب إلیها أبو علی الحسن المیمی، حدث ببغداد عن أبی علی الحداد فی سنة ۵۷۴ فسمع منه أبو بکر الحازمی وغیره، وأبو الفتوح مسعود بن محمد بن علی المصعبی المیمی، سمع المعجم الکبیر على فاطمة بنت عبد الله بن أبی بکر بن زیدة.
میمه:به فتح میم(هم اکنون نیز درگویش جوشقانی میمه را با فتح میم تلفظ می کنند)
شهری است دراطراف اصفهان که تعدادی روستا را در بر می گیرد وابو علی حسن میمه ای به انجا منسوب است (اهل ان جا است حرف- یا – یای نسبت است ) اومحدثی بود در بغدادکه از علی حداد درسال ۵۷۴ ه ق نقل حدیث می کرد وابو بکر حازمی و دیگران از او حدیث شنیده اند(سلسله راویان). وابوالفتوح مسعود ابن محمد ابن علی مصعبی میمه ای(راوی دیگری است از میمه)که معجم کبیر رابرای فاطمه دختر عبدالله ابن ابی بکر زیده روایت کرده است
صدر و ذیل این گواه تاریخی بر قدمت میمه ، در تصویر زیر دیده می شود :
در کامنت دیگری از صبح میمه آمده است :
” آیا واقعا میمه در تاریخ وجود ندارد؟ وبلاگی که از اعتبار کافی برخوردار نیست و نوشته هایش اغلب کذب است و حتی وسعت و جمعیت را هم تحریف می کند نوشته است :
حتی اگر سیری در سفرنامه های دو قرن اخیر هم داشته باشیم می بینیم که سیّاحان اروپایی در ذکر رویداددهای مسیر خود در بین کاشان و اصفهان جز جوشقان قالی و مورچه خورت نامی از هیچ شهر و دیار نزدیک به میمه و وزوان نیاورده اند…. میمه و وزوان که در قدیم به هر دلیل از مسیر ارتباطی اصلی بین اصفهان و کاشان تقریباً دور افتاده بودند، با تمام غنای تاریخیشان از دید تاریخ نویسان و سیّاحان پیش از عصر صفویه دور مانده اند و …”
کتاب ” مراصد الاطلاع علی اسما الامکنه و البقاع ” نوشته ی صفي الدين عبد المؤمن بن عبد الحق البغدادي المتوفى سنة 739هـ . ق نیز میمه را یکی از نواحی اصفهان دانسته و اینگونه معرفی کرده است :
ترجمه ی مراصد الاطلاع :
میمه با فتحه میم وتکرارمیم شهری است دراطراف اصفهان که تعدادی روستا را در بر می گیرد
حسن بن محمد ابن حسن جایزانی میمه ای:( میمه شهری است در اطراف اصفهان )
او مردی صالح بود و در بغداد درسال ۵۷۴زندگی می کرد واز ابو علی حداد نقل حدیث کرده است وا بوبکر حازمی وابوالفتوح ابن حصری ازاو حدیث شنیده اند (روایت کرده اند)
تذکر :این روش در علم رجال و برای معرفی راو یان حدیث بکار می رود .
ب: (فریز هند) و( بید هند) که اکنون جزء نطنز می باشد در ان موقع از قراء میمه محسوب می شدند. وشاید با نام خانوادگی بید هندی در شهر وزوان بی ارتباط نباشد واز نظر گویش نیز گویشی شبیه میمه دارند
–
اثر بعدی معرفی میمه و ونداده و جوشقان قالی ، مربوط به قرن اخیر است :
روزنامه خاطرات عین السلطان
پنجشنبه 17-چهار ساعت به دسته مانده بيدار شده در ساعت دو و نيم به دسته مانده سوار شده، هوا تاريك بود. ازبس در اصفهان از راه نيزار عراق تعريف كردند و آنجا را هم نديده بوديم قرار به رفتن از آن راه شد و از اين منزل جدا مىشود. منزل اول ميمه و خيلى طولانى بود. شش ساعت و نيم با كالسكه آمديم. راه صاف و سرازير [بود] و اغلب را هم تند آمديم. تا دو فرسنگ به منزل مانده آبادى در راه نبود. بعد اول ده از خاك جوشقان «وندهده» بود كه هرچه از رعايا مىپرسيديم به لحن غريب «ودهده» مىگفتند. هفتصد خانوار [ست]و تيول مرحوم حسنعلى خان حاكم حضرت عبد العظيم بود و حالا با برادر و ساير ورثۀ اوست. هواى اينجاها ييلاق است. اما چون در دشت واقع است بهنظر ييلاق نمىآيد. ناهار را منزل كه ميمه باشد خورديم. بواسطۀ نيامدن گارى چادر كمتر زده بودند. ميمه از خود جوشقان كه بالادست واقع است بزرگتر و هزار و پانصد خانوار است.
به مطلع مقاله ی شهر گمشده ، در وبلاگ وزوان توجه فرمایید :
” استفاده از اسناد تاریخی دور از دسترس عامّة مردم و تاریخ سازی برای شهری که زودتر از 300 تا 400 سال قبل در هیچ اثری نمی توان نامی از آن یافت جای بسی تأمل دارد. تحریفات و خیانت های …….. در ذکر گوشه هایی از آثار بزرگ تاریخی همچون معجم البلدان یاقوت حموی، رِحلة ابن بطوطه، ذکر اخبار اصفهان حافظ ابونعیم و…. که با مطالعة نه چندان دقیق این کتب می توان به عمق آن پی برد در زمان خود، چنان شوری را در دوستان میمه ای ایجاد کرد که هنوز هم می توان به استنادهای آنها خنده ای عالمانه کرد. ” و خود حدیث مفصل بخوانید از این مجمل و خنده ی به گمان نویسنده ، عالمانه ی آن .
در خاتمه نگارنده ی صبح میمه ضمن تاکید بر کفایت مباحثات ، مجددا بر این مهم تاکید می نماید که بدنبال فضیلت سازی از قدمت نیست و معتقد است بسیاری از شهرهای جدید مثل شاهین شهر ، قویم تر از شهرهای قدیم ، مسیرهای توسعه و تحول و ترقی را پیموده اند و داعیه داران تاریخ و تمدن ، در خم یک کوچه مانده اند ، بلکه امیدوار است آنچه بیان می شود یا مسطور می افتد از رنگ و بوی صداقت و درستی برخوردار بوده و بزرگ نمایی داشته ها ، باعث زیاده طلبی و افزون خواهی چالش برانگیز عده ای نگردد.
http://tasnimnews.com/fa/%D8%AE%D8%A8%D8%B1/1393/05/06/387322
یه سری به لینک بزنید.
آدم یاد عربها با ادعای خلیج عربی میفته.
حتما ببینید واسه خنده خوبه…
لينك صحيح
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/387322
درود درود درود
زهازه؛ فوق ممتاز و عالى.
نوشدارویی بهنگام بود.سپاس استاد.
عیدانه فراوان شد تا باد چنین بادا
قوی و مستدل است از صبح میمه تشکر می کنیم: عیدتان مبارک.شاد باشید تا همیشه.
عالی بود . می آموزیم از محضرتان
سلام و سپاس از آقای شیبانی
مفید ، منطقی و علمی بود. حظ بردیم.ای کاش و ای کاش همه توان همگان صرف پیشرفت و توسعه عمرانی و فرهنگی منطقه می شد
آقای شیبانی متشکریم (-:
اگر انسان ها در طول عمر خویش میزان کارکرد مغزشان یک میلیونیم معده شان بود اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت. آشفتگی من از این نیست که به من دروغ گفته اند از این آشفته ام که دیگر نمی توانم آنها را باور کنم.
«فردریش نیچه»
شب احیا که بعد از یک سال دوندگی روزگار، انسان خود را برای مناجات و خلوت کردن با خدا آماده می کند، نیازمند آرامش هر چه بیشتر و مجلسی بی ریا و بدون حاشیه است، تا با خدای خود هر چه بیشتر به شب نشینی بپردازد.
اما این روزها گویا مطامع سیاسی و کینه های به دل گرفته شده در سال های قبل سر باز کرده و حرم امام خمینی (ره) که هر سال جز شلوغ ترین مراسم قدر بود، جولانگاه افراد سیاسی نزدیک به سید حسن خمینی و پدر همسر او شده است.
ناطق نوری نیز از این کاروان سیاسی باز نمانده و امسال در مراسم احیای شب بیست و یکم رمضان چند خطی هم گریز به دولت قبل زد و فریاد از باب از بین رفتن بیت المال بر آورد.
ناطق هم به پروژه تمام عیار تخریب احمدی نژاد پیوست
ناطق در شب احیای 21ماه رمضان
“شب کنایه آمیز ناطق” در حرم امام خمینی نه تنها به دولت قبل اختصاص داشت بلکه در نهایت نظام را به حیف و میل بیت المال و عدم برخورد با متهمان به دلیل مصلحت اندیشی متهم کرد.
ناطق که این روزها به شدت بر فعالیت سیاسی او افزوده شده و حتی خبرها از دورخیزش برای ریاست مجلس شورای اسلامی حکایت دارد، با انتقاد از عدم برخورد با دولت قبل، در عین تعجب عدم رسیدگی به اقدامات احمدی نژاد را به وضعیت مرده ای تشبیه کرد که ارزش لگد زدن هم ندارد.
ناطقنوری به تفسیر بخشهایی از خطبه معروف شقشقیه حضرت علی(ع) پرداخت و صحبت های خود و وضعیت جامعه را با حکم رانی علی (ع) تطبیق داد وخواستار آن شد که عدل و داد به کشور برگردد.
ناطق سپس با اوج دادن به سخنرانی خود و شبیه نمودن بخشی از آن با دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد آورد: “اگر بنا شود فرد مسئولیتی را عهدهدار شود و پس از آن بگوید هرگونه که دلم خواست بیتالمال را خرج و هزینه میکنم و تا هنگامی که مسئولیت دارد بگوییم که مصلحت نیست سخنی مطرح کنیم و پس از دوران مسئولیت نیز بگوییم که حالا آن فرد رفته و دیگر به مرده لگد نمیزنند، پس چه زمانی باید حساب بیتالمال رسیدگی شود؟ مگر ما نمیگوییم شیعه علی و پیرو ایشان هستیم؟”
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه به برخی اخبار مطرح شده درباره اختلاس در دولت گذشته پرداخت و گفت: “مردم مدام از خودشان ميپرسند پس تكليف چند ميلياردي كه حيف و ميل كردند، چه شد؟ سوال ميكنند كه بيمه تامين اجتماعي چه شد؟ رسيدگي كنيد و پاسخ مردم را بدهيد. اگر هم نتوانستيد بگوييد نتوانستيم و دلايل را براي آنها بيان كنيد. ما كه نبايد با مردم رودربايستي داشته باشيم.”
در صحبت های ناطق نوری که با “تدبیر” رسانه ملی با “تاخیر” از شبکه دو سیما پخش می شد، انتقادهای او از سیمای جمهوری اسلامی حذف شده بود. وی در بخشی از صحبت های خود از سانسور صحبت هایش توسط صدا و سیما گله مند بود.
پیش تر نیز ناطق پس از انتخاب روحانی به سمت ریاست جمهوری در خصوص درآمدهای دولت احمدینژاد طی هشت سال گذشته گفته بود: پول نفتی که دولت قبل داشته برابر یا بیشتر از پول نفت از زمان مظفرالدین شاه تا پایان دولت خاتمی بود.
ناطق هم به پروژه تمام عیار تخریب احمدی نژاد پیوست
درگیری سیاسی ناطق و احمدی نژاد به کجا بر می گردد؟
در موسم شلوغ کاندیداهای ریاست جمهوری سال 1384 آن زمان که برخی از اصولگرایان شاخص همچون لاریجانی برای پادرمیانی ناطق در میان کاندیداهای اصولگرا به سراغ او رفتند، “شیخ نور” به شرط اینکه نظر او فصل الاخطاب همه آنها باشد قبول کرد که “ریش سفیدی” این چند اصولگرای سودای پاستور به سر زده را به عهده بگیرد.
نتیجه معلوم بود، قرار بود نظر ناطق بر روی علی لاریجانی معطوف و ختم شود که همین گونه هم شد و خروجی بر اساس نظر ناطق، علی لاریجانی شد. ولی احمدی نژاد بر خلاف ناطق نوری، تصمیم به این گرفت که به تنهایی و جدا از سیستم “شیخوخیت” وارد کارزار انتخابات شود، که در نهایت این یک دندگی او باعث شد که به عنوان رئیس جمهور ایران اسلامی برگزیده شود.
این البته یک روی اختلاف احمدی نژاد با ناطق نوری بود که هر روز گسترده تر و عمیق تر می نمود و در مناظره های انتخاباتی سال 88 به اوج خود رسید؛ آن زمان که احمدی نژاد در مقابل میر حسین موسوی این جمله را بر زبان آورد: “پسرهای آقای ناطق دارند تو کشور چکار می کنند؟!”
در آن زمان، ناطق حتی در فتنه هم اعلام موضع نکرد و در ردیف ساکتین فتنه قرار گرفت.
ناطق نوری در زمان سوگند حسن روحانی و همچنین افتتاحیه مجلس نهم در مجلس شورای اسلامی زمانی که احمدی نژاد وارد ساختمان بهارستان شد، بلافاصله صندلی خود را ترک کرد تا عمق اختلافات با او را نمایان سازد.
ناطق هم به پروژه تمام عیار تخریب احمدی نژاد پیوست
به محض اینکه احمدی نژاد در پشت تریبون قرار گرفت حجت الاسلام علی اکبر ناطق نوری رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری صحن مجلس را ترک کرد
آفرین این را میگند استفاده بهینه از موقعیت و تریبون . جناب عزیز . واقعا چرا ناطق جزئ ساکتین بلکه به تعبیر آقا خدای نکرده جزئ سقوط کننده ها شد؟
سلام آقای شیبانی از زحمات شما بابت روشن شدن مطلب تشکر می کنیم امیداورایم شما و دیگر همشهریان دلسوزکه میتوانید راه کارهایی در خصوص توسعه میمه به مسولین شهر بدهید بیشتر از قبل همت نمائید گر چه هیچ کوتاهی در شما دیده نشده است
سنگ نوشته اخیر هم که در محل پل به دست امد موید این پست است .حال چرا یکی از اقایان وزوانی براشفته شده بودند وبه میراث فرهنگی معترض شده بودند که چرا سنگی که در میمه کشف شده است در موزه میمه قرار گرفته است ؟علت را نمی دانیم . سنگ محراب را هم زمان رضا شاه بردند ودر ان زمان ان را باستانی وتاریخی دانسته ودر موزه ایران باستان قرار داده و بران توضیح نوشته اند شورا وشیبانی ومعینیان وغیره در ان نقشی نداشته اند سیرو فی الارض فانظر کیف عاقبه المکذبین گرچه طرح اینگونه موضوعات اگر برای اثبات حقی نباشد الهکم التکاثر حتی زرتم المقابر است
به سفرنامه های ناصر خسرو از قدما وصادق هدایت هم سری بزنید علت اینکه توقف گاه را میمه انتخاب می کردند جه بوده است؟ ایا جز مرکزیت وقدمت ؟ یا این به دلیل ظلم هشتاد ساله است ؟
ضمنا سابقه حفر قدیمی ترین قنات در ایران به 2500سال برمی گردد نه هرقناتی (اصل حفر قنات 6000 سال سابقه دارد ) این سابقه فقط برای یک قنات اثبات شده است ان هم قنات وزوان نیست.قنات قصبه گناباد قدیمی ترین قنات جهان شناخته شده است ناصرخسرو نیز از این قنات یاد کردهاند. ناصرخسرو حدود هزار سال پیش در سفرنامه خود به درازای چهار فرسنگی کاریز و عمق 700 گزی چاه آن اشاره کرده و آن را به کیخسرو نسبت داده است.
نامگذاری قنات( بیر ) میمه نیز داستانی دارد که از گذشته دور حکایت می کند . کاش در زنده کردن وباز سازی قنات بیر و رووه همتی باشد وامکاناتی ودوستان شورای کشاورزی وکشاورزان در این مورد درسی اموخته باشند .بیر (یک) کلمه ای است ترکی ویادگاری از زمان حمله مغول.
اینا جی خود ا نویسی
کتاب معجم البلدان از کتب مرجع در جغرافیای تاریخی به حساب می اید و استفاده از ان توسط جغرافیدانان و اساتید و محققین به عنوان یک منبع جغرافیایی معتبر و مهم رایج است
“سیزده بدر” روز جشن صهیونیست به مناسبت کشتار 500 هزار ایرانی
به لینک زیر مراجعه کنید شرح خبر
http://www.yjc.ir/fa/news/4791653
سیزده بدر مال 3000 سال پیشه اون زمان صهیونیست کجا بود که بیاد 500 هزار ایرانی رو بکشه تازه ما 35 سال با اسرائیل بد شدیم قبل از انقلاب هم به مناسبت کشتن ایرانیها جشن میگرفتند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خواهر من اگه متن خبر رو خونده بودی متوجه میشدی این یک جشن مذهبی در دین یهوده که الان صهیونیستها خیلی بهش پا دادند !
مثل همیشه مستدل و مستند نوشته اید . کاش همه قلم بدستان رعایت حرمت قلم را می کردند و با حب و بغض نمی نوشتند . اطمینان دارم اگر شما یکی از سوتی های دیگران را داده بودید حداقل یک ماه قلم نمی زدید . خدا کند آقای ……… بفهمد که چرا شما 3000 و 4000 کاربر دارید و وبلاگ خودش 10 نفر !!!!! خدا کند دست از عناد و لجبازی و توهین بردارد . توهین او به بزرگان میمه ادامه دارد . مردم خوب وزوان هم این جهالتها را قبول ندارند .از نظر قضایی با او برخورد کنید .
جناب آقاي شيباني مديريت محترم وبسايت وزين صبح ميمه با سلام
پاسخ به شبهه اي درموردتاريخ ميمه راخواندم بلافاصله جهت مطالعه ي مقاله ي شهرگمشده به وبلاگ وزوان
مراجعه نمودم متاسفانه مديريت محترم وبلاگ اين پست راحذف نموده بودند درهرصورت بايدازوبسايت صبح ميمه
تشكروقدرداني به عمل آيد
سلام و عرض ادب جناب آقای مقصودی
علیرغم اینکه برایتان احترام فراوان قایلم اما به جهت قضاوت عجولانه ام، مورد جزیی در خصوص همین موضوع ( مطالعه ی مقاله ی شهرگمشده ) را به خطا در ذهنم به جنابعالی نسبت دادم.با تامل و مدرک متوجه خطا و گمان اشتباه خودم شدم.به خودم کارت قرمز دادم اما از شما حلالیت می طلبم.عذرخواهی می کنم…
مدیر وبلاگ وزوان طبق یک رسم پسندیده و قابل تحسین بنا را بر این نهاده بود که کلمات یا جملاتی را که به اشتباه بودن ان پی می برد به رنگ قرمز در اورد . حتما این مقاله خود را کلا برداشته و برای رنگ عوض کردن و قرمز شدن در خم رنگرزی قرار داده است . نگران نباشید این مقاله برخواهد گشت منتهی با رنگ کاملا قرمز پررنگ و قرمزی ان ربطی به پرسپولیس ندارد .
ارش کامنت گذار شما از کجا می دانتید حسینی پور تمام مقاله شهر گمشده را قرمز می کند و دوباره می گذارد؟ واقعا آدم تعجب می کند چه پیش بینی هایی !!!!! معلوم است خود تو ارش ، حسینی پور وزوانی هستی
سلام آرش عزیز همانطوری که حدس زده بودید مدیر وبلاگ مذکور پست را برای قرمز کردن اشتباهاتشان برداشته بودند و جالب این که در ارائه مجدد پست همه متن آن را قرمز کرده اند .
http://www.uploadax.com/images/08047753338170336105.jpg
از جامعه علمی وزوان و بویژه فرهنگیان و تحصیل کردگان این شهر عاجزانه استدعا می کنم مقاله درود برانگیز آقای شیبانی را بخوانند و از تندروی ها و افراط گری هایی که بخش میمه و شهر وزوان را وادار به درجا زدن کرد و همچنان چون سم مهلک وفاق درون بخشی را تهدید می کند جلوگیری نمایند . میمه اگر شهرستان شدن را برای بخش می خواست برای وزوان هم بخش شدن را پیشنهاد داده بود . چرا باعث شدید درجا بزنیم . واقعیتها را ببینید . داستانهای تخیلی خان میمه کلاه سر خان وزوان گذاشت را رها کنید . میمه در معجم البلدان هم مرکزیتی داشته است . ما که با 35 کیلومتر بودن قنات شما مخالفتی نداریم مخالف این هستیم که یک دروغ را اشاعه می دهید و مردم وزوان فکر می کنند میمه ای ها قناتشان را مسدود کرده اند در صورتیکه اصلا اینطور نیست . ایراد به میمه در مورد قنات از مصادیق بارز ناسپاسی شماست . سالها قنات شما از مایملک میمه ای می گذشته است و آبی زلال چون اشک چشم به شما داده است حالا نمک خورده و نمکدان می شکنید؟ به خدا در این چند سال هر کجا فرصت یافته اید علیه میمه ، ازان ، ونداده و … کار کرده اید. چرا؟ شما که مدعی کمک به قنات ونداده هستید از ونداده ای ها سوال کنید که چاه ملی شما که آبش از حریم میمه می رود و به آب قنات وزوان اضافه می شود با آب قنات ونداده چه کرده است . هر وقت چاه ملی وزوان روشن می شود آب قنات ونداده به میزان محسوسی کم می شود . بلوار سازی شما روی راهرو قنات شهرسازی شماست و از بین بردن استحکام قنات . فقط منتش را گردن ونداده می گذارید. در مورد ازان هم هر از چند گاه امامزاده را هم به خودتان اختصاص می دهید و نارضایتی درست می کنید . بزرگان وزوان ، مصلحان شهر ، معتمدان و دلسوزان ، سکوت نجیبانه شما آب به آسیاب افراطیون ریختن است .
جناب آقاي بيدهندي رياست محترم شوراي اسلامي وزوان
مصاحبه جنابعالي با وبسايت تسنيم داراي اشكالات فراواني مي باشد، از قبيل:
1-شهرستان وزوان نيست
2-وزوان يكي از توابع بخش ميمه و يكي از شهر هاي آن است مثل شهر لايبيد
3-نام خانوادگي فرماندار محترم شهرستان شاهين شهر و ميمه جناب آقاي بصيري مي باشد و نه نصيري
4-همايش مورد اشاره در مصاحبه چرا برگزار نشد؟؟
————————-
با سلام ضمن عذرخواهی از ریزبین و رئیس محترم شورای شهر به احتمال زیاد استفاده از عنوان شهرستان کار تسنیم برای جلب رضایت بیشتر مشتری بوده و ربطی به رئیس محترم شورا نداشته است .
وبلاگ وزوان که جز پیوندهای صبح میمه است مقاله شهر گمشده را حذف کرده است . معنای اینکار پذیرش اشتباه است شما نباید انتظار داشته باشید طرف عذرخواهی علنی بکند . آنقدر استدلالی نوشتید و پاسخ دادید که مجبور به حذف مقاله خود شد . با منطق و استدلال جوابگوی بی منطق ها نیز باشید . ضمنا از پست محققانه شما استفاده کردیم .
به عبدالرضا شیبانی سلام و درود .پایدار باشید.
چه فایده برای دوستان همسایه که فقط حرف ، حرف خودشان است…درود میمه..درود آقای شیبانی…
البته با توجه به این مدارک از وزوان هیچ صحبتی نشده در حالی که از روستاهای بعد از آن سخن به میان آمده…
—————–
با سلام در متون تاریخی شهر وزوان هم وجود دارد اگر اصالت وزوان مورد تردید قرار گرفت به آن خواهیم پرداخت . ضمنا وزوان قدیم در مسیر ونداده به میمه نبوده است و برای همین نامی از آن در سفر نامه یا خاطرات عین السلطان نیامده است .
نکنه وزوان قدیم طرفای چالوس بوده؟فک کنم امکانات نداشتن مهاجرت کرده به جاده ی ونداده به میمه:D
یعنی سوزوندید تا آخرش را.
صبح میمه مدیری دارد که هم قلم بدست است هم حقوقی می گوید و می نویسد هم خوب حرف می زند و هم حرف خوب می زند . در میدان عمل هم محکم تر از همه است . مسکن مهر آخرین پروژه ای بود که در هیچ جای شهرستان تمام نشده است . در میادین مختلف خوش می درخشد . ان شا الله موفق و موید باشد .
من خودم بچه وزوانم هر روزو هر ساعتم به این سایت سر میزنم.تمام حرفا و پستاشون رو با دلیلو مدرک بود.وقتی پستای وبلاگه وزوانو خوندم واقعآ واسه خودمو هم شهریام متآسف شدم که 1 همچین فردی با حرفاش ذهنیته کلی ادمو در مورده 1 شهر عوض میکنه.این بار مشت نشانه خروار نیست بلکه نشانه “…..” وارست. 1 وبلاگ رو میتونه هر کسی درست کنه و هر جی مطلب که دلش خواست رو تو ش بزاره.وبلاگ ماله شخصه و کسی رو حرفای این نویسنده که نه صاحب وبلاگ مهره تاییدی نزده.اماره کمه بازدید کننده های وبلاگش هم همین قضاوت های از روی تعصبشه.خلاصه حرف واسه گفتن زیاده ولی مطلب اگه بلند باشه کسی نمیخونه.شما هم رویه 1 وبلاگ انقدر حساس نشید
شما مدیریت میمه را از صبح میمه ببینید یک سایت درست کرده ایم ما میمه ای ها در شهرستان مدیران موثر اول صبح میمه را می خوانند . مدیران محترم از کوزه برون همان تراود که در اوست . شهر گمشده را در وبلاگ وزوان بخوانید تا متوجه شوید چقدر کتمان حقیقت می کنند و در صدد حذف نام میمه هستند . آقای حسینی پور شما چه بدی از میمه ای ها دیده اید؟ کدام ناخدمتی را کرده اند؟ چرا توهین می کنید .
از قدیم گفته اند پیاز دروغگو ریشه نمی کند حکایت دروغگویی های این نویسنده نگون بخت وبلاگ است . چرا دروغ می نویسی که مجبور باشی حذفش کنی و رنگش کنی . بدان ننگ با رنگ پاک نمی شود . والله خیرالماکرین
در روایات داریم دروغ خشکسالی می آورد اینقدر در مورد قنات وزوان دروغ گفته اید که دارد آبش می خشکد و مجبورید بگویید 35 کیلومتر بوده است و میمه ای ها آن را پر کرده اند . حالا میمه را در تاریخ دیدید؟ دست حق را دیدی و نشناختی
جناب آقاي محسن فخريان با سلام
مصيبت وارده رابه جنابعالي وخانواده ي محترم تسليت عرض نموده ازخداوندمتعال برايتان آرزوي صبرمينماييم
درود بر صبح میمه افتخار بخش میمه . عنوان سایت وزین زیبنده شماست .
مسجد جامع میمه
ارسل توسط:اسلوب درجاذبه های گردشگری, جاذبه های مذهبی, مساجد, استان ها و شهرها, استان اصفهان, میمه
سبك معماري مسجد چهار ايواني
ايوانهاي شمالي، جنوب و ساير ايوانهاي واقع در اضلاع شرق و غرب، مسجد را به شكل مسجدي چهار ايواني در آورده بود.صحن مسجد كه وسعت زيادي نيز نداشت چهار ضلعي بود و در چهار جانب ايوانهايي داشت با صفههايي در زواياي بالا كه مشرف به صحن بود و دو تا از اين صفهها كه در زواياي جنوب شرقي و شمال شرقي قرار داشتند پنجرههايي داشتند كه به كوچهكناري مسجد باز ميشد از اين صفهها علاوه بر استفادههاي جنبي نظير مكتبخانه و نشيمن بعنوان ديدهباني و اتاقهاي نگهباني نيز استفاده ميگرديد.
نماي داخلي مسجد بيشتر كارهاي آجري ساده بود كه در قسمتهاي تعميري آن گچبري ساده و در بعضي قسمتها گچبري تزئيني كه اكثراً آيات قرآن بود منتقوش گرديده بود. كف ايوانها از كف صحن اندكي مرتفعتر بود. داخل ديوار ايوانها گچ كاري ساده و نماي خارجي آنها آجرهاي برجسته بود.
ايوان شمالي: ايوان شمالي با همان سبك سلجوقي با اندك تغييراتي كه در گچبريهاي آن در قرن نهم و دهم و يازدهم هجري بخصوص در زمان حكمراني حسن بهادر خان معروف به ازون حسن و پادشاهان صفويه داده شده بود، باقي بود
در ايوان شمالي صفهاي بود با ويژگيهاي يك مكتبخانه كه نشان ميداد در اين صفه قبلاً ملاها بتدريس ميپرداختند ( از اين صفه خوانين نيز در مراسم تعزيه خواني براي تماشاي مراسم تعزيه استفاده ميكردند
).
در گوشه ايوان شمالي منبري منبت كاري وجود داشت كه مداحان و ملاها بر روي آن مينشستند و به روضهخواني ميپرداختند
.
ايوان جنوبي: ايوان جنوبي احتمالاً در اثر سيل و عوامل نامساعد جوي تخريب و بجاي آن ايواني ساخته شده بود كه سطح داخلي آن با تختههاي چوبي تزئين گرديده بود.تختههاي بكار رفته در اين ايوان با آيات قرآن و نقاشيهاي زيبايي تزئين و آراسته شده بود ).
ايوان شرقي: در ايوان شرقي تحولات ساختماني و تغيير و تبديلهايي به عمل آمده بود كه سبك معماري آن بدرستي قابل تشخيص نبود.
درب اصلي مسجد جامع در زاويه جنوب شرقي اين ايوان واقع گرديده بود ( سر در اين قسمت مسجد داراي دو منار كوچك در بالا و تزئينات گچبري بسيار زيبا در متن و دري منبت كاري شده بود).
گلدسته خشتي آجري مسجد نيز در زاويه شمال شرقي اين ايوان به ارتفاع 14 متر، بنا گرديده بود. در كل، اين ايوان و دو سر درب زيبا و خوش حالت مسجد كه مزين به كتيبههاي خط كوفي از كاشي فيروزهاي و گچبري زائد الوصفي بود به انضمام بناهاي جنبي از نظر ساختماني وضع مخصوص داشت كه دل هر بينندهاي را تسخير مينمود
.
ايوان غربي: اين ايوان بصورت سايهباني در جلو درب ورودي به صحن زير گنبد ساخته شده بود. سبك معماري اين ايوان نيز بخاطر تغييراتي كه در ادوار مختلف داده شده بود چندان مشخص و گويا نبود ولي زيربناي اصلي آن به زمان سلجوقيان ميرسيد
.
قبلاً ساختمان صحن و بناهاي اطراف صحن طوري ساخته شده بود كه درب ورودي تمام حجرهها بطرف درب اصلي باز ميشد در داخل حجرهها واطاقها علاوه بر آثاري كه از زمانهاي پيش براي سوگواري ماه محرم جمعآ وري شده بود. سكوهايي براي نشستن در چهار طرف ديوارها ساخته بودند كه مردم محل در اين حجرهها قرآن و سواد ميآموختند. گويا در زمانهاي صفويه و قاجاريه از اين مسجد علاوه بر ادا نماز جماعت و اجراي مراسم سوگواري و روضهخواني بعنوان مكتب خانه نيز استفاده ميشده است. ملاها يكي از ديگري در آن به تدريس قرآن مجيد و همچنين كتب قديمي ميپرداختند ( از جمله كتبي كه در قديم جهت سوادآموزي توسط ملاها به دانشآموزان آموخته ميشد ميتوان از كتب نصاب – حيله المتقين – مفاتيح الجنان – پنجلهم و سياق ) را نام برد كه هر بار يكي از آنها به اتمام ميرسيد شاگرد ميتوانست آن كتاب را كاملاً بخواند و حتي به همدرسان يا شاگردان ديگر بياموزد. احترام و اراداتي كه اهالي ميمه و دهات مجاور نسبت به اين مسجد دارند اهميت خاصي به آن بخشيده است. بطوريكه آنرا نه تنها يك مكان مقدس و خانه خدا كه مكان نماز است ميدانند بلكه از طرفي عقيده دارند كه اين مسجد امامزاده و شفا خانه است و حاجات دردمندان و گرفتاران را برآورده ميكند و از اقصا نقاط اين منطقه براي تبرك و عرض ارادات به اينجا ميآيند و هدايايي بعنوان تقريب به مسجد اهداء ميكنند
.
محراب مسجد جامع
در طرف قبله مسجد جامع محرابي وجود دارد كه قبلاً سنگي زيبا و حجاري شده بصورت كتيبهاي منقور از خطوط برجسته كوفي آنرا تزئين كرده بود
محراب و اطراف محراب مسجد قبلاً بسيار زيبا و با نقاشي،گچبري و كاشيهاي نفيس و داراي تزئينات پيچيده و منحصر بفردي بود كه درتاريخ 551 هـ ق توسط ابوطاهر حسين بن غالي از اهالي كاشان بنا گرديده بود. در بازسازي مسجد اطراف محراب تخريب و سنگ محراب آن به موزه ايران باستان منتقل گرديد و اطراف محراب دوباره توسط
مرحوم صدرالسلام با گچبريهاي زيبا و زائد الوصفي گچبري گرديد.
مرحوم صدرالسلام آيات قرآن را بصورت گل و بته با مهارت خاصي در اطراف محراب گچبري نموده است
.تزئينات مزبور تمامي اطراف محراب و هلال طاقنماهاي اطراف و پشت بغلهاي هلالها و ستونهاي گرد طرفين زير گنبد وايوانها و سر در ورودي را فرا گرفته است. و از نظر گچبري از كارهاي بسيار ممتاز و برجسته مساجد ايراني است
منبع خبر :
http://seeiran.ir/%D9%85%D8%B3%D8%AC%D8%AF-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9-%D9%85%DB%8C%D9%85%D9%87/
به بخش میمه :شمالی ترین و بزرگترین بخش استان اصفهان و یکی از قدیمی و تاریخی ترین مناطق استان خوش امدید.اما حیف و صد حیف که به همت تندروهای ناسیونالیست درون منطقه ای هنوز شهرستان نشده است و بخش باقی مانده است و بدین لحاظ هنوز بزرگترین بخش استان بوده است
((شهر میمــــه)) در ازمنه تاریخ
این شهر در شمال شهر اصفهان در كنارجاده اصفهان – تهران در 33درجه عرض شمالي از خط استوا و51 درجه طول شرقي از نصف النهار گرنويچ قرار دارد. اين شهر از شمال به استان مركزي از جنوب به بخش برخوار وشاهين شهر واز غرب به شهرستان گلپايگان ونجف آباد واز شرق به بخشهاي قمصر ونطنز واردستان محدود مي شود. دشت ميمه با وسعت حدود 4980 هكتار كه 365 هكتار وسعت شهر ميمه مي باشد كه از شمال وشمال شرقي وشرق به كوههاي كركس واز بلنديهاي مركزي ايران به كوههاي نطنز وكاشان متصل است از جنوب غربي دشت ميمه بلنديهائي وجود دارد كه ارتفاع آن تا 2500 مترمي رسد . اين كوهستان بنام كهرو معروف است ارتفاع دشت ميمه از سطح دريا بطور متوسط 1965 متر مي باشد . كوههاي دو سياه كلنگ وونداده در جنوب غربي دشت قراردارد شيب شهر ميمه از شمال به جنوب يعني در جهت رودخانه غصلي جوشقان كه از شمال به جنوب كشيده شده وشهر را به دونيمه غربي وشرقي تقسيم مي نمايد .
شهر ميمه مركز بخش ميمه كه فاصله آن تا شهر اصفهان 105 كيلومتر مي باشداين شهر يكي از سه شهر تشكيل دهنده فرمانداري برخوار وميمه كه مركز فرمانداري آن شهر شاهين شهر مي باشد . اين فرمانداري شامل سه بخش به نامهاي بخش ميمه به مركزيت ميمه ،بخش برخوار به مركزيت دولت آباد وبخش مركزي بخش ميمه شامل دو شهر به نامهاي ميمه و وزوان و دو دهستان به نام ونداده ولايبيد كه دهستانهاي مذكور شامل 11 روستا است كه در حال حاضر دو روستا به نامهاي قاسم آباد و زياد آباد و داراي شبكه آبرساني بهداشتي و تحت پوشش آب و فاضلاب اين ناحيه قرار دارد.( توضیح اینکه شهرستان برخوار و میمه در حال حاظر با تقسیمات جدید کشوری به دو شهرستان برخوار به مرکزیت شهر دولت اباد و شامل بخش مرکزی برخوار و بخش جدید حبیب اباد و شهرستان شاهین شهر و میمه مشتمل بر بخش مرکزی شاهین شهر و بخش میمه تقسیم بندی شد)
محله بندی موجود شهر ميمه
شهر ميمه دارای 6 محله به نام های محله بالا – محله سهلو – محله زيده – محله رينه – محله قيوم – و محله جديد سازمانی می باشد.
محله بالا با مساحت296882 کیلومتر مربع بخش مرکزی شهر را تشکیل می دهد.
محله رینه با مساحت 293698 کیلومتر مربع بین محله بالا و جاده عبوری از وسط شهر قرار دارد و می توان گفت بیشتر کاربری های تجاری کنار جاده شهر در این محله واقع شده اند.
محله زیده با مساحت 380204 کیلومتر مربع در جنوبی ترین قسمت شهر قرار دارد این محله بزرگ ترین محله شهر محسوب می شود که بیشتر کشاورزان و باغ داران در این محله سکونت د ارند چون این محله با زمین های کشاورزی مشرف است.
محله قیوم با مساحت 135872 کیلومتر مربع در شرقی ترین قسمت شهر قرار دارد. ساکنان این محله جزو خانواده های کم درآمد شهر محسوب می شوند و می توان گفت نسبت به مناطق و محله های دیگر شهر از سطح زندگی پایین تری برخوردار هستند. این محله نیز به علت همجواری با زمین های کشاورزی جزو محله های محسوب می شود که کاربری تجاری در آن کم و مردم آن بیشتر کشاورز هستند.
محله سهلو با مساحت 53628 کیلومتر مربع در شمال شرقی شهر قرار دارد. خصوصیات مردم این محله بسیار شبیه مردم محله قیوم است این شباهت می تواند به علت مجاور بودن این دومحله به هم باشد به طوری که در تقسیم بندی اولیه نمی توان این دو محله را جدا از هم فرض کرد و لی به علت ساخت و ساز ها و به طور کلی به دلیل تفاوت در بافت شهری می توان این محله ها را از هم جدا کرد. این محله جزو یکی از کوچک ترین محله های شهر است. کار مطالعاتی ما (گروه 7 ) بیشتر روی این دو محله تمرکز داشت.
محله جدید سازمانی با مساحت 308611 کیلومتر مربه در غربی ترین قسمت شهر قرار دارد.نام این محله را به این دلیل محله جدید سازمانی نامیده اند که قرار است در این محله کاربری های مسکونی ، تجاری ، آموزشی ، و ورزشی جدید و نوسازی بنا کنند که علاوه بر تامین نیاز های مردم شهر ، بتواند از مهاجرت های بی رویه مردم شهر میمه به شهر های اطراف جلوگیری کند. همان طور که می دانید رشد جمعیتی شهر میمه منفی است یعنی علاوه بر اینکه در سال های آتی جمعیت شهر زیاد نخواهد شد بلکه کمتر هم می شود پس ایجاد چنین کاربری ها یی در سطح شهر چه لزومی دارد ؟ در جواب این سوال می توان گفت ایجاد چنین کاربری هایی فقط برای ایجاد انگیزه و تعلق به مکان شهروندان و به ویژه جوانان میمه است.متاسفانه به دلیل کمبود امکانات در این شهر و همچنین نزدیک بودن میمه به یکی از تمیز ترین و قشنگ ترین شهر های ایران یعنی اصفهان و همچنین به دلیل نبودن کار برای جوانان ، مهاجرت به شهر اصفهان همچنان ادامه دارد و با ایجاد کاربری های ورزشی و تفریحی و به موازات آن ایجاد اشتغال برای جوانان شاید بتوان از این مهاجرت ها کمی جلوگیری کرد.
جمعیت شهر میمه
جمعیت شهر میمه بر اساس سرشماری سال 1390برابر5449 نفر و 1732خانوار می باشد.
تاریخچه شهر
شهرميمه ابتدا يك مزرعه كوچك بود كه در كنار چشمه آبي در شمال شهر فعلي قرار داشت .اين مزرعه به وسيله چند نفر از اهالي جوشقان اداره مي شد و در آن گندم ،جو وانگور كشت مي گرديد.
در زمان ساسانيان ، خسروپرويز پادشاه ايران همراه با قشون خود از شمال ايران به طرف پارس(فارس) مي رود و در كنار مزرعه اطراق مي كند. پس از صرف انگور مزرعه به خاطر مرغوبيت و خوش طعمي آن پس از رسيدن به پارس دستور مي دهد كه تعدادي از اسراي رومي و يوناني رابراي حفر قنات و ايجاد باغات انگور به منطقه گسيل دارند.
اسرا بعد از رسيدن به منطقه قناتي را حفر مي نمايند و چون خسروپرويز زرتشتي بود قنات فوق را مزدآباد كه از اهورا مزدا ، خداي زرتشتيان،گرفته شده ناميدند و در كنار قنات باغات انگور به وجود آمد.
ابتدا نام مزرعه فوق را (( اهورامزد آباد ))ناميدند ولي پس از مدتي به خاطر مرغوبيت انگور حاصل از آن ،آن منطقه را ((مي مه)) يعني مي خوب ناميدند.بعد از حفر قنات مزدآباد و ايجاد باغات انگور ، ساكنان اوليه محل كه شامل تعدادي كشاورز جوشقاني بودند همراه با مباشران پادشاه ساساني در دهكده اهورا مزد آباد سكونت گزيدند.چون در قديم بين زرتشتيان رسم بوده كه كارگران وبردگان را در پاييندست مالكان و بزرگان سكني دهند لذا بردگان رومي ويوناني را در پايين دهكده اهورامزدآباد سكني دادند كه حال شهر وزوان است.بعد از مرگ خسروپرويز حكومت دهكده اهورامزدآباد به ساكنان اوليه آن يعني همان اهالي جوشقان واگذار گرديد.بعد از مدتي بر اثر سيل ،آن دهكده ويران شد و در يك كيلومتري شمال شهر فعلي در كنار سرچشمه قنات مزدآباد در منطقه اي بلند و هموار(تخت سر مزد آباد )،دهكده جديد اهورامزدآباد بنا نهاده مي شود.دهكده فوق در سمت غرب سرچشمه قنات مزدآبادبوده است.
شغل اوليه مردمان دهكده باغداري و تهيه مي براي پادشاهان ساساني بود است پس از گذشت زمان،تعدادي عشاير بيابانگرد دامدار به خاطر وجود آ ب سمت شرق قنات ساكن مي شوند و به دامداري مي پردازند.
در زمان بهمن بن اسفنديار ، به دستور وي ، قنات ((بير))و قنات ((رويه))حفر مي گردد و تمام منطقه باغ انگور مي شود و دهكده اهورا مزدآباد به خاطر وجود ((مي مه)) به دهكده ((مي مه)) يعني مي خوب تغير نام مي دهدكه رفته رفته مي مه به ميمه مخفف و مبدل شده است.
علاوه بر نظر فوق در رابطه با نام ميمه ، دو نظر ديگر نيز وجود دارد بعضي افراد عقيده دارند در منطقه آهو و بره آهو زياد وجود داشته و دارد و به زبان زرتشتي بره آهو را به خاطر توليد و ايجاد صداي ((مي مي ))ميمهمي نامند، مي محل بره آهو.
عدّه اي ديگر عقيده دارند كه اين محل قبلاً مزرعه اي بوده و به خاطر عمق زياد خاك آن بوته هاي هيزم قوي در آن رشد مي كرده است كه اهالي جوشقان براي تهيّه هيزم به اين منطقه مي آمدند و اين منطقه را هيمه (به زبان جوشقاني هيزم را هيمه گويند) مي گفته اندكه به مرور زمان هيمه به ميمه تبديل شده است تا اينكه در زمان صفويان هنگامي كه علماي لبناني به ايران آمدند يكي از آنها به نام محمّدتقي شهيد ثالث عاملي به اين دهكده مي آيد وي در نامه هاي خود به ديگر علماي بلاد هيمه به زبان عربي ((ميمه)) مي نويسد و بعد كم كم اين نام بين مردم رايج مي شود.
روند توسعه شهر
در ارتباط با جهت توسعه بر اساس مطالعات و بررسي نقشه هاي هوايي 1347 و 1359 ونيز مطالعه و نوع ساختمان ها و معماري كه در سطح شهر وجود دارد نشان ميدهد كه رشد كالبدي شهر از محله قلعه نو شروع و به طرف جاده اصفهان تهران كشيده شده است .
با توجه به مطالعاتي كه در بخش هاي مختلف اين طرح ارائه خواهد شد و اهميت و اولويت حفظ زمين هاي كشاورزي و باغات توسعه آتي اين شهر صرفاً به سمت شرق پيش بيني و هدايت خواهد شد .
سيل يك عامل تعيين كننده در جهت توسعه شهر مي باشد. چنانچه شهر در جهت و حاشيه سيل گسترش پيدا كند در آينده در صورت بارندگي شديد دچار خسارات جبران ناپذيري خواهد شد .نمونه بارز آن روستاي بزرگ دره ميباشد كه با توجه به استقرار در كنار مسيل در اثر سيلاب به طور كلي ويران شده است.
خدمات شهر میمه
بر اساس مطالعات و تحقيقات انجام شده زندگي شهر وندان اين شهر در مرحله اول از در آمد ها ي حاصل از فعاليت هاي خدماتي است . اين شهر با قرار گرفتن در كنار جاده اصفهان – تهران داراي 25 كافه و يك مسافر خانه جهت پذيرايي از مسافران است . شهر ميمه نتنها نياز هاي تجاري و خدماتي شهروندان را تأمين مي كند بلكه به عنوان يك مركز سلسله مراتبي درجه يك ارائه خدمات تجاري و بر آورد اقتصادي روستاهاي مجاور مخصوصاً روستاي واقع در حوزه نفوذ خدماتي خود را بعهده دارد ونيز با توجه به موقعيت محل كه در محور جاده اصفهان تهران قرار دارد مي بايد امكاناتي را جهت جلب مسافران و ايجاد مراكز رفاهي و امكانات استراحت براي مسافران فراهم نمود تا در بهبود وضع اقتصادي كشور مؤثر باشد.
تاسیسات زیربنایی و رو بنایی
نقاط شهری و روستایی واقع در مرکز مصرف برخوار و میمه شامل شهرهای شاهین شهر، گز، دستگرد، دولت آباد، حبیب آباد، خورزق، میمه و وزوان و دهستانهای برخوار غربی، برخوار شرقی، ونداده، زرکان و مورچه خورت میباشد.
در بخش کشاورزی می توان گفت تعداد چاههای کشاورزی واقع در مرکز مصرف برخوار و میمه عبارتند از 1427 حلقه چاه عمیق و 58 حلقه چاه نیمه عمیق که عمق متوسط و دبی متوسط آنها برای چاههای عمیق به ترتیب 133 متر و 26 لیتر بر ثانیه و برای چاههای نیمه عمیق 39 متر و 4 لیتر بر ثانیه میباشد. قدرت مورد نیاز در سال 1378 طبق ضوابط و مفروضاتی که بطور خلاصه در مراحل انجام کار گزارش شرح داده شد معادل 1/17 مگاوات و در سالهای 1383 و 1388 به ترتیب معادل 2/22 و 9/28 مگاوات محاسبه شده است.
در خصوص مصارف خانگی می توان گفت بر اساس برآورد انجام شده، روستاهای واقع در این مرکز مصرف در سالهای 1383، 1388 به ترتیب دارای 10971 و 12760 خانوار خواهند بود. قدرت سرانه مشترکین خانگی در سال 1375 برابر با 397 وات بوده است. با در نظر گرفتن سایر مصارف، حداکثر بار مورد نیاز روستایی، در سالهای 1383، 1388 به ترتیب 8/6 و 3/8 مگاوات بالغ خواهد گردید. در سال 1370 حدود 96 درصد خانوار روستایی برخوار و میمه برقدار بودهاند و تا سال 1375، این رقم به 100 درصد رسیده است.
منابع آب میمه را جمعا 147 حلقه چاه و 86 رشته قنات و 41 دهنه چشمه تشکیل میدهند که در سال مبنا به ترتیب 06/23 و 2/45 و 74/11 میلیون مترمکعب از آب زیرزمینی را تخلیه نمودهاند. از بین منابع مزبور 126 حلقه چاه در محدوده تیسن قرار دارند که جمعاً 6/19 میلیون مترمکعب از آب آبخوان را پمپاژ نمودهاند و از بین آنها 88 حلقه با تخلیهای معادل 8/16 میلیون مترمکعب مصارف کشاورزی واحد و 31 حلقه نیز با تخلیه 8/2 میلیون مترمکعب آب شرب و بهداشت و صنعت و دامداری منطقه بیلان را تامین نمودهاند.
در خصوص آب آشاميدني بايد خاطر نشان كرد كه در خصوص وضعيت اكثريت قريب به اتفاق و خانواده هاي ساكنين در شهر از آب آشاميدني لوله كشي بهره مند هستند. تعداد 4 حلقه چاه آب آشاميدني اهالي و فضاي سبز شهرداري را تامين مي نمايد.
همچنين در مورد وضعيت دفع فاضلاب شهر ميمه در حال حاضر فاقد سيستم دفع فاضلاب شهر است و با روش سنتي انجام ميگيرد.
در مورد شبکه مخابرات شهر میمه می توان گفت که شهرستان برخوار و ميمه در سال 1374 داراي 9 مركز تلفن خودكار شهري بوده كه ارتباط تلفني مناطق شهري شهرستان را با ساير نقاط فراهم نموده است. در سال 1374 در سطح شهرستان تعداد 24480 شماره تلفن نصب گرديده كه 18345 شماره آن (معادل 75درصد) مشغول به كار و يا در حال بهره برداري بوده است. تعداد تلفن همگاني شهري شهرستان 87 دستگاه و تلفن راه دور 20 دستگاه مي باشد كه ارتباط نقاط مختلف را با يكديگر تامين كرده است. مشتركين شهرستان با استفاده از 295 كانال خروجي و 258 كانال ورودي تا پايان سال 1374 در اين شهرستان داير شده، مي توانند با كليه مناطق، ارتباطات بين شهري و بين المللي داشته باشند. ارتباط تلفني مناطقي روستائي 19 روستا از مجموعه 33 روستاي شهرستان برخوار و ميمه برقرار است كه حدود 57 درصد از روستاهاي شهرستان را تحت پوشش قرار مي دهد.
در مورد گازرسانی میمه می توان گفت از جمع بندی کارها و تحقیقات بچه ها (گروه مطالعات شهری دانشگاه شیخ بهایی اصفهان )
می توان گفت بیشتر محله ها و نقاط شهری میمه دارای خطوط انتقال گاز هستند بنابراین شهروندان میمه در این رابطه مشکل خاصی ندارند.
مکان های دیدنی و آثار تاریخی
مسجد جامع میمه:
از بناهای قدیمی است و بر اساس شهادت سنگ محراب گرانقیمت آن که به لحاظ امنیتی در موزه ایران باستان نگهداری می شود متعلق به قرن پنجم هجری است . این مسجد دارای تقدس و اهمیت ویژه ای است و مردم منطقه به سان زیارتگاه به دیدارش می شتابند و جان خود را در مصفای زلال معنویتش شستشو می دهند . بر دیواره محراب و سقف آن خطوط برجسته و نقاشی شده ای از میرزا عبدالوهاب بن محمدطاهر میمه ای است که تاریخ نگارش آن به 150 سال قبل بر می گردد. این هنر مند شهیر از نوادگان شهید ثانی می باشد .
آستان مقدس حضرت سیده الصالحه خاتون بنت موسی بن جعفر (ع):
در روستای اذان واقع و زیارتگاه عام و خاص است . آن بزرگوار که با تبیر نگین سبز منطقه میمه شناخته می شود در زمان ولایت عهدی امام رضا(ع) از مدینه رهسپار طوس می گردند که به جهت آزار و اذیت دشمنان و بروز مشقت و سختی بیماری در روستای اذان به دیدار معبود می شتابند . بنای گنبد این زیارتگاه از یادگاران دوران سلجوقی است .
حمام بزرگ و قدیم میمه :
این حمام بر اساس بافت مذهبی و اجتماعی هم جواری مسساجد و گرمابه ها در گذشته در مجاورت مسجد جامع بنا گردیده و دارای شش ردیف سه تایی سقفهای مدور و ستون های قطور است. بنای حمام به اعتراف کارشناسان میراث فرهنگی استان اصفهان به عهد صفوی مربوط است. در سال جاری شهرداری میمه و میراث فرهنگی اقدام به بهسازی و اصلاح این بنای قدیمی با ارزش نموده اند.
قنات مزد آباد:
با طول 18 کیلومتر و عمق یکصد متر در قسمتهای نزدیک به مادر چاه و دبی آب زیاد هم به رودخانه ای زیر زمینی شباهت دارد و هم به لحاظ سنگواره های استلاکمیت و استالاکتیتبه غار علیصدر همدان مینماید . بر اساس مطالعات زمین شناسان دانشگاه تهران دومین قنات قدیمی کشور است با عمری دو هزار ساله.
از دیگر نقاط تاریخی،زیارتی و سیاحتی منطقه می توان به قلاع زیاد آباد و وزوان و لای بید،قدمگاه حضرت علی در ونداده،شهرک سینمایی در خسرو آباد،سنگ سوراخی و چاه تر حسن رباط،تخت سرخ،گرگ دره و چشمه گزرتوی میمه،گرگ دره یا دره دوزخی به گفته کارشناس میراث فرهنگی استان اصفهان به دره بزرگ صحرای نوادا امریکا شباهت دارد.
با عرض سلام و عرض تبریک به مناسبت عید فطر خدمت دوستان گرامی
————————–
جناب آقای سمایی از ارائه ی کامنت زیبا و مستدل شما بدلیل شرایط ویژه ی این روزها معذورم . ان شاالله در فرصتی مناسب استفاده خواهم کرد .
شیبانی جان
شما برو در سایت الکسا، رتبه سایت وزینت را با رتبه سایت معلوم الحال مقایسه کن
اصلا در شان شما نیست بخواهید جواب چنین آدمی را بدهید.
اینطور که معلومه خوانندگان این سایت میمه ای هستن تا وزوانی
مدیر محترم وبلاگ وزوان جناب اقای سید رضا حسینی پور :
جنابعالی در مقاله خود با عنوان ” خنده بیرون از گود ” نکات فنی و کارشناسانه ای را در مورد قنات وزوان بیان نموده و به سوالاتی در مورد قنات وزوان پاسخ داده اید که ضمن تشکر لازم میدانم توجه شما و سایر همشهریانتان را به توضیحات زیر جلب نمایم .
عنوان نموده اید که درنقطه نظراتم
– قنات بزرگ وزوان را متروکه و مخروبه خوانده ام .
– دبی اب قنات بزرگ وزوان را کم و ناچیز دانسته ام
– بازگشایی قنات بزرگ وزوان را فاقد تاثیر گذاری مثبت بر دبی اب ان دانسته ام .
– بازگشایی قنات بزرگ وزوان را با وجود تخصصی بودن موضوع غیر اقتصادی و موجب حیف و میل بیت المال دانسته ام .
جناب اقای حسینی پور :
انچه ما در مورد ان صحبت می کنیم رشته قنات متروکه و مخروبه ای است که در کنار مسیر جدید که در حال حاضر تنها وظیفه انتقال اب را از بالای بند به مظهر قنات بر عهده دارد واقع شده است . این مسیر متروکه و مخروبه است . این مسیر چون در پایین بند قرار دارد و با توجه به عدم تزریق اب و حتی با استناد به نظر خلاف واقع شما مبنی بر سنگی بودن دیواره ها بازگشایی ان نمی تواند به افزایش دبی اب قنات وزوان کمک کند و چون دبی اب را افزایش نمی دهد و در کنار ان مسیر جدید وظیفه انتقال اب را بر عهده دارد بازگشایی ان ضرورتی ندارد و جدا از تخلفات قانونی و ایجاد درگیری و تنش نتیجه ای جز حیف و میل بیت المال نخواهد داشت . بنابرین احتمالا با این توضیحات متوجه گردیده اید که در این موارد کسی در مورد قناتی که در حال حاضر جاری است و بی دلیل بزرگش می خوانید صحبتی نکرده است و انچه بدان پرداخته شده مسیری فروکش کرده ،مخروبه و متروکه در زیر زمین های کشاورزان میمه ای است .
جناب اقای حسینی پور :
در مورد امکان حفر قنات از بالا دست به پایین دست مرا به مطالعه کتب موجود و مقایسه تکنولوژی حال حاضر با دوران قدیم و حتی قبل از اسلام حواله داده اید . در این مورد اینجانب شما را به مراجعه به عقل و خرد برای قضاوتی عادلانه فرا می خوانم . مگر نه این است که فلسفه قنات ، انتقال اب از مادر چاه به منطقه ای با تراز پایین تر از طریق حفر تونل با استفاده از نیروی ثقل و جاذبه زمین است ؟ چگونه می توان در مسیری که در انتها خروجی ندارد و بخاطر شیب زمین و سرازیر شدن اب ، تمامی فضای ان و حتی قسمت زیادی از میله چاه از اب پر می گردد به حفاری و کندن مشغول بود . در حال حاضر با تکنولوزی موجود و با پمپ های مکش بسیار قوی انهم با رعایت موتورهای برق اضطراری و وسایل غواصی مجهز می توان این کار را انجام داد که نه از نظر اقتصادی چون تنها راه اجباری و ممکن برای حفاری نیست به صرفه است و نه به خطراتش می ارزد . لازم به ذکر است انچه به سرعت حفاری قنات خواهد افزود تنها حفر میله های چاه و رساندن ان به تراز اب زیر زمینی در بالا دست بدون حفر تونل به پایین دست است و لا غیر .
جناب اقای حسینی پور :
در مورد تصرف حریم قنات وزوان از طرف کشاورزان میمه ، دلیل به زعم خود محکمی اورده اید و فرموده اید “ايشان تصرف حريم قنات وزوان را توسط مردم شهر ميمه كذب دانسته اند كه دنبالهْ نوشته ها و سخنان مضحك باقي دوستانشان است. به فرض كذب بودن اين تصرفات بهتر است مشخص كنند چه طور قناتي به اين طول و عمق در زير زمين هاي شهر ميمه حفر گرديده و هيچ اعتراضي نسبت به آن صورت نگرفته. اعتراضي كه با توجه به شدت مباحث مطروحه بر سر يك چاه مي بايست به كشت و كشتار منجر مي شد.”
من همین سوال را از شما می پرسم و انتظار دارم به سوالم پاسخ دهید که چطور حریم قناتی به این طول و عرض توسط کشاورزان و باغداران و صاحبان منازل مسکونی میمه تصرف گردیده و موقع تصرف هيچ اعتراضي نسبت به آن صورت نگرفته. اعتراضي كه با توجه به شدت مباحث مطروحه بر سر يك چاه مي بايست به كشت و كشتار منجر مي شد؟؟؟؟؟!!!!!!!!
جناب اقای حسینی پور :
وقتی جنبیدن یکی از مناره های منارجنبان اصفهان و یا گرم شدن اب یک حمام تنها با حرارت یک شمع عجیب نامیده می شود ، وقتی ساخت اهرام مصر و یا دیوار چین جزو عجایب دنیا نامیده می شوند منظور این است که عقل بشر در حال حاضر از علل و یا شرایط ایجاد ان عاجز است . طول 35 کیلومتری ساختگی ، تزریق اب از دو شکاف به داخل قنات و وجود یک سد برای ذخیره سازی اب قنات کدام عجیب و دور از دسترس عقل بشری است ؟؟؟؟ معتقدم احتساب دشت نیاله و نیزارهای نزدیک ان و یا حمام قدیمی تاریخی که وجود خارجی ندارد و همگی در بروشور تبلیغاتی شهرداری و شورای محترم شهر وزوان از نقاط گردشگری شهر وزوان نامیده شده اند بیشتر ذهن گردشگران را به تعجب و اعجاب رهنمون خواهد ساخت تا قنات به اصطلاح بزرگتان . انچه نظر کارشناسان و متخصصان را به قنات وزوان متوجه ساخته است وجود سد زیر زمینی ان است و لا غیر ان هم بدلیل منحصر بفرد بودن ان نسبت به قنوات دیگر و نه بدلیل اعجاب ان . به یاد داشته باشید موضوعات تخصصی علاقمندان خاص خود رادارد . گمان نبرید این انحصار به مذاق مسافران شهری امروزی نیز درقالب گردشگر به اندازه من و شما شیرین می اید .طول 35 کیلومتری را از کجا اورده اید ؟. پرکردن 33200 متر ان توسط شهروندان میمه ای در چه زمانی رخ داده است ؟ ما که توانایی پر کردن 33200 متر ان را داشته ایم چرا 1800 متر اخر ان را هم پر نکرده و به یکباره خیال خود را راحت نکرده ایم . دوران قصه های خوب برای بچه های خوب گذشته است . هر مدعا نیاز به سند و مدرک دارد . سند و مدرک ارایه دهید . خانه های قدیمی با بافت خشت و گل اگر در تراز خانه های طباطبایی و بروجردی های کاشان باشد اثری تاریخی به شمار رفته و جاذب گردشگر است وگرنه خانه های قدیمی با سقف ها و ایوان های ضربی که در هر روستایی به وفور یافت می شود که جاذبه گردشگری ندارد . برای بزرگی تنها تکیه بر جای بزرگان زدن کفایت نمی کند . باید اسباب بزرگی فراهم باشد . نمودن به اندازه بودن شایسته است .
جناب اقای حسینی پور :
بزرگواری نموده و یک بار برای همیشه قدمت قنات و سد تان را مقطوع نمایید . از پست “شهر گمشده تان ” استباط میگردد که از طرفداران جدی قانونی و با سند حرف زدن هستید . به نوشته ای در فلان مقاله یا پایان نامه بسنده نکنید . بدنبال دلایل علمی و ازمایشات انجام شده محکمه پسند باشید . توصیه ام به این دلیل است که در نوشتارتان قدمت سد زیر زمینی را 3000 سال و قدمت قنات را 2500 سال اعلام می کنید و بعد 500 سال کاهش می دهید . در مراحل تحقیق اگر زحمتی نیست به تلافی خدمات اقای فخریان قدمت قنات ما را هم جویا شوید . بدون سند تاریخ ارایه دادن من و تویی نمی شناسد و برای هر دو طرف ناپسند است . . در مورد سنگی بودن مسیر ان هم مجددا تحقیقی بفرمایید .در مسیر حفر چاه غیر قانونی در زمین زراعی کنار قنات که حتی با عمقی بیش از میله های مجاور حفر شده اثری ازبستر سنگی دیده نمی شود .در قدیم هم در کاریز های فروکش کرده مجاور قنات که در عکس های هوایی بوضوح مشخص است و در سالهای اخیر پر شده اثری از لایه های سنگی وجود نداشته و ندارد .
جناب اقای حسینی پور :
زمین های کشاورزی و باغات اطراف قنات وزوان که همگی در حریم شهر میمه واقع اند دارای سند مالکیت رسمی و معتبر از طرف اداره ثبت اسناد و املاک کشور هستند . قانون برای هر دو طرف مالکیت را به رسمیت شناخته است . در هیچ کجای قانون بدلیل واقع شدن زمین در حریم قنات و یا چاه قنات در زمین افراد ، تصرف و یا تخلفی را برای مالک زمین متصور نگردیده و او را به ازاد سازی حریم و یا تخریب دیوار مجبور نساخته است . بنای قانون بر همزیستی مسالمت امیز هر دو طرف با محترم شناختن حق مالکیت طرفین است . توصیه میگردد همشهریان محترمتان قانون را به فکر و سلیقه خویش تفسیر ننمایند . تازیدن و تاختن بر زمین ها ی اطراف قنات و تخریب دیوار باغات کنار ان به بهانه تعدی به حریم قنات و تصرف ان نمونه ای از عدم اطلاع از قوانین موجود است .
جناب اقای حسینی پور :
انچه نگرانی و نه عصبانیت اینجانب را در پی دارد موارد ناممکن برشمرده از طرف شما نیست بلکه عواقب نگران کننده عملکرد عده ای نا اگاه در زیر پا گذاشتن قانون بدون توجه به تبعات خطرناک ان است که متاسفانه شعله های این نا اگاهی دامن مردم شریف و محترم هر دو شهر را که عمری در کنار هم دوستانه زیسته اند خواهد گرفت . حفر چاه غیر قانونی ، تعریض و جاده سازی در حریم شهر میمه ، تخریب دیوار باغات ، تملک قسمتی از زمین و جوی کنار زمین های مزروعی به بهانه جاده سازی ، نصب تابلو در حزیم زمین های زراعی ، اقدام به حفر چاله برای رساندن شبکه برق و جذب گردشگر در حریم شهر میمه بدون مجوزهای لازم همگی بیانگر نقض اشکار قانون و نااگاهی مسببان این امور می باشد . مظلوم نمایی و وارونه جلوه دادن حقایق برای مردم شریف شهر وزوان نمونه دیگری از این سیاه نمایی مغرضانه است . لطفا از سیرشکایات و جلسات دادگاهی که در منطقه و علیه مسِولین شهر میمه در جریان بوده و در مورد احکام صادره در این محاکم که از ان بی خبریم ما را با خبر ساخته تا از جهل مرکب بدر اییم .
در پایان متذکر میگردم در این نوشته سعی بر ان داشته ام تا سطح مقاله را کمی پایین تر اورده و ان را برای مجله رشد دوره ابتدایی تنظیم کنم تا ضمن درک بهتر و اسان تر ان برای عده ای خاص ، اگر خدا بخواهد دانش اموزان دو دوره بالاتر یعنی راهنمایی و دبیرستانی را بخنداند . عالمانه بودن یا جاهلانه بودن و بیرون یا خارج از گود بودن این خنده ها با خدا است . تا چه قبول افتد و چه در نظر اید .
موفق و پیروز باشید .
بابا دمت گرم
شیر مادرت حلال
عالی بود
افرین بر نویسنده محترم با نام مغنی
ضمن اینکه باید با افراد نااگاه وخطاکار و خود محور برخورد اگاهانه و قانونی و تنبیهی انجام شود ان هم در مراجع قانونی
باید قبول کنیم صحبت بیش از این در سایت فراگیر و وزین صبح میمه که در سطح استان و کشور مورد بازدید عموم قرار می گیرد وجهه و ابروی شهر و منطقه میمه را پایین می اورد . ……………………… حالا بگویند جمعیت و وسعت شهر انها بیشتر است یا پرچم شهر شان بزرگتر است یا تعداد لامپهای برق خیابانهای شهرشان بیشتر و قشنگ تر است وارد شدن به این بحث های بچه گانه تازه به دوران رسیده ها برای مرکز بخش تاریخی و پرقدمت میمه عیب است خصوصا در نگاه غریبه ها
————————-
با سلام نویسنده ی محترم وبلاگ وزوان در مقاله ی جدید بزرگواری فطری خود را نشان داده است . به وبلاگ وزوان مراجعه فرمایید .
با سلام و خدا قوت
منظورتان کدام وبلاگ وزوان است ؟
آیا وبلاگ فوق در صبح میمه لینک شده است ؟
افرین بر مبمه ای ها
طبق معمول سخن منطقی ،مستدل و،محکم شما جای هیچ ایراد وشبهه ای باقی نذاشته ،پیروز وسربلند باشید
سلام بر اقای شیبانی
سوالی از شما داشتم. ایا تاریخچه میمه بیش تر است یا روستای اذان؟
———————–
با سلام مطالعه و بررسی نکرده ام اما به نظر می رسد ازان قدیمی تر از میمه باشد.
اينطوري كه قراين ومحيط جغرافياي مشهود ميباشد اصولا كار مردم قديم كشاورزي بعداز دامداري ميباشد دامداران اولين كساني بودند كه جاهاي بكر وداري پوشش گياهي ومراتع را ميگرفتند وچون وزوان در وسط چند قريه بوده احتمال اينكه بعد ا بوجود امده باشدشد زياد است وچون اشيا وابناي قديمي زيادي ندارد وكلا به قدمت هزار ساله اگر داشته باشد احتمال دارد پس چرا انقدر دنبال چيزي هستيم كه نبوده بايد واقعيت راقبول كرد وانقدر به نداشتها افتخار نكنيم