شعر – یا که از آه علی چاه به خود می پیچد

2014-07-17
115 بازدید

نیمه شب خواب زده ماه به خود می پیچد یوسف از آه تو در چاه به خود می پیچد خون دل می خورد آفاق از اندوه تو و… این همه مردم گمراه به خود می پیچد کوفه احساس تو را باز نخواهد فهمید وَ فقط در دل شب “آه” به خود می پیچد قطره اشکی […]

20
نیمه شب خواب زده ماه به خود می پیچد

یوسف از آه تو در چاه به خود می پیچد

خون دل می خورد آفاق از اندوه تو و…

این همه مردم گمراه به خود می پیچد

کوفه احساس تو را باز نخواهد فهمید

وَ فقط در دل شب “آه” به خود می پیچد

قطره اشکی که دل فاطمه را می سوزاند

مثل سیلی شده ناگاه به خود می پیچد

تک و تنها شده ای حضرت مهتاب و “زمین”

از تب این غم جانکاه به خود می پیچد

وَ هوا تاب ندارد نفسی تازه کند

بغض در چشم تو هرگاه به خود می پیچد

این چه دردی ست که ایّوب ندارد صبر و…

دم به دم وقت سحرگاه به خود می پیچد

تیغ خم می شود از شرم و فرو می افتد

کنج محراب، یدالله به خود می پیچد

ماه از اوج فلک روی زمین افتاده…!

یا که از آه علی چاه به خود می پیچد

 سیدمهدی نژاد هاشمی