عبدالرضا شیبانی – قسمت دوم پاسخ به مقاله ی “یک لحظه تامل”

جامع ومانع! ای کاش گردبادی کردن فضا توسط دوستان به قول خود “متصل به تهران” در دیدگان صاحبان رای و قضا هم حاجب نسازد و رای به ماندگاری قانون دهد.

جناب آقای شیبانی آیا کار احداث 400متر تخریب شده ودر پایین دست تصرف زمینهای کشاورزان محترم میمه کار یکی دو روز میباشد ؟
آیا پرشدن کاریز (که به معنای قنات بوده )واحداث جاده صورت پذیرفته توسط نخاله های ساختمانی که کارشناس تشخیص داده کار شهرداری وشورای اسلامی ومردم وزوان بوده ؟
آیا مدرکی که جهت حریم قنات بر مبنای 15 متر از هر طرف اعلام گردیده دروغ و شایعه است ؟
آیا کشاورزان محترم میمه با ارایه اسناد مالکییت به دادگاه نمی توانند از حق خود دفاع کنند ؟
————————
با سلام
1- زمان انجام زیرسازی ، مجوزی برای کار غیرقانونی نیست .
2 – اگر کار شهرداری وزوان نبوده است نباید به آنچه تخریب می نامد معترض باشد .
3 – حریم قنات در محدوده ی مورد اختلاف فعلی 15 متر اعلام نشده است .
4 – قطعا اقدام به این کار نموده و خواهند نمود .

جناب اقای شیبانی
سلام علیکم
دغدغه جنابعالی درخصوص ………….
——————————–
با سلام و سپاس فراوان از عنایت و توجه ارزشمند جنابعالی که منجر به حل موضوع شد .

آقای شیبانی آیا شما معتقدید در مجاورت قنات نیاز به جاده نیست ؟ آیا قبلا قنات جاده نداشته است ؟ البته با این حرف شما که اگر جاده باشد غریبه ها می آیند و محصولات باغی را می دزدند موافقم . 2 سال پشت سر هم انگور باغ ما را دزدیدند . سارق با وانت بار از سمت پایین آمده بود .
————————
با سلام قبلا قنات جاده نداشته است و حاصل لای روبی قنات از طریق شارع کشاورزی موجود حمل می شده است . تعریض این جاده ، زمینهای کشاورزی میمه را تخریب و به کیفیت محصولات و نگهداری باغات آسیب می رساند .

سخنی با سید احمد خاتمی!
جناب حجت الاسلام والمسلمین خاتمی، بار دیگر سخن از نامه محرمانه به رئیس جمهور منتخب به میان راندید و آن را ناصحانه و دلسوزانه خواندید؛ به شما عرض می شود که نامه دلسوزانه شما و دوستان هم حزبتان آنگاه که با تهدید به رودرو قرار گرفتن و ایستادن در مقابل منتخبان ملت، همراه شد، دیگر نه تنها ناصحانه نیست که مغرضانه و شاید ظالمانه و توأم با تهدید، نام گیرد
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
حجت الاسلام رشید داودی: سید احمد خاتمی، جمعه اخیر در برنامه شناسنامه تلویزیون حضور یافت. او در خصوص سوابق قبل و بعد از انقلاب گفت: «سیداحمد خاتمی یک طلبه قم بوده و هست. بنده از سال 1354 که به قم آمدم قبلش 3 سال سمنان بودم. تا الان اشتغال حوزوی داشته‌ام. سال 1364 مدرس قم بودم که در تمام دروس حوزوی مدرس بودم و بعضی از آنها را 7 دور تدریس کردم و از سال 74 درس خارج فقه و اصول را شروع کردم که اکنون دوره سوم آن است».

ایشان همچون گذشته، با توجه به سابقه متفاوت سیاسی و انقلابی خود (که ذکر آن گذشت) به تحلیل مباحث سیاسی و اجتماعی پرداختند؛ تا جایی که به آیت الله هاشمی بارها تذکر داده و ایشان را نصیحت کرده اند.

این جنس سخنان ایشان ، تامل را برمی انگیزد:

1. حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خاتمی در پاسخ به سخنان آیت الله امامی کاشانی که «کاهش نمازگزاران جمعه» را در همین برنامه شناسنامه، رسانه ای کرده بود و دلیل آن را کم شدن مسائل اخلاقی بیان کرده بودند، این سخنان را نپذیرفته و بیان می کنند: «لکن از همان زمانی که فرمایش ایشان را خواندم، نتوانستم بپذیرم و بزرگانی که می‌آیند از خود ایشان گرفته تا آیت‌الله جنتی و آیت‌الله موحدی کرمانی، آیت‌الله صدیقی که خطابه می‌‌خوانند، مگر مباحث اخلاقی ندارند؟» جای بسی تعجب است که ایشان چطور عدم مراعات اخلاق سیاسی و نادیده گرفتن اخلاق اسلامی در مواضع سیاسی را به ذکر کردن مباحث اخلاقی تعبیر می کنند! و حال آنکه منظور آیت الله امامی کاشانی بر همگان هویدا بود.

2. حجت الاسلام والمسلمین خاتمی که خود را نه اصولگرا که ارزشگرا می خوانند هنگامی که در مورد محتوای خطبه هایش سخن به میان می آورند می گویند که برای ارائه دو خطبه، بیست ساعت مطالعه می کنند و گاه از اول تا آخر هفته ذهنشان را مشغول می کنند، در مورد مواضع هسته ای خود، از مشورت کردن با آقایان لاریجانی و جلیلی سخن به میان می آورند اما آنگاه که از او در مورد مشورت خواستن با آقای ظریف سئوال می شود با لحنی تبختر آمیز می گویند که « به آقای ظریف پیغام داده‌ام که اگر شما نظری دارید در رابطه با مسائل هسته‌ای به ما منتقل کنید»؛ تصور می کتم آن اخلاق مفقوده ای که آیت الله کاشانی از فقدانش سخن به میان آورده بودند بسیار نمود پیدا می کند.

3. جناب خاتمی، شما که مسئولیتها و مشاغل خود را از قلم نیاندختید و به هفت دوره تدریس یک درس نیز اشاره کردید، و حتی از پیشنهاد پذیرفتن مسئولیت از دوستان خود نیز دریغ نکردید؛ لازم است قدری بیشتر در مورد پیشنهاد پذیرفتن نمایندگی مجلس توضیح دهید. مگر نمایندگی مجلس پذیرفتنی است که به شما پیشنهاد پذیرفتنش را داده اند و شما امتناع کرده اید؟ انتخابات چه می شود؟ مردم کجا قرار دارند؟ «خداوند آیت‌الله مشکینی را رحمت کند که در یکی از دوره‌ها خود ایشان زنگ زدند که نمایندگی را بپذیرید»!

4. جناب حجت الاسلام والمسلمین خاتمی، بار دیگر سخن از نامه محرمانه به رئیس جمهور منتخب به میان راندید و آن را ناصحانه و دلسوزانه خواندید؛ به شما عرض می شود که نامه دلسوزانه شما و دوستان هم حزبتان آنگاه که با تهدید به رودرو قرار گرفتن و ایستادن در مقابل منتخبان ملت، همراه شد، دیگر نه تنها ناصحانه نیست که مغرضانه و شاید ظالمانه و توأم با تهدید، نام گیرد. جنابعالی و دوستان دلواپستان که چنین رویه ای را عادی و آن را دارای پیشینه می خوانید، لطف نموده و یک مورد از این نامه ها را که به رییس جمهور سابق آقای احمدی نژاد داده اید و آنگاه در رسانه ها فریاد سر دادید که چنین نامه ای (آنهم با تاکید بر محرمانه و فوق محرمانه بودن)، نوشته اید را نام ببرید. جناب خاتمی نامه ناصحانه و دلسوزانه خود را چونان محرمانه و فوق محرمانه خوانده اید که از صدها تهدید و تخریب بدتر است و آنگاه با صلاح ، ناصحانه می خوانیدش! وا عجبا!

5. دین و مذهب و اخلاق حکم می کند هنگامی که در مورد فردی سخن می گویید که سِناً، علماً و عملاً از شما بالاتر هست، کمال ادب و احترام را داشته باشیم. جنابعالی به کدام دلیل شرعی و عقلی ، تشخیص خود را حق و تشخیص دیگران را ناحق می خوانید آنگاه با نگاهی از بالا چنین سخن برانید: «ما به عنوان هیئت رئیسه خبرگان خیلی تلاش کردیم که جناب آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را از محدوده فتنه دور نگه داریم، بنده به تنهایی التماس‌ها کردم و تذکرات فراوانی به ایشان دادم که علیه فتنه‌گران موضع بگیرند».

جناب خاتمی، شما سال 54 در حالی که 15 سال داشتید وارد حوزه قم شدید و در آن زمان آیت الله هاشمی قریب به دو دهه از فعالیت های انقلابی شان می گذشت و در سال هایی که شما الفبای دروس را می خواندید ایشان در زندان های پهلوی کوچک، تفسیر قرآن می نوشت و در سال هایی که شما به تعبیر خودتان در خیابان ساحلی قم، برای برای رزمندگان دعا می کردید، ایشان در میان بارش تیر و ترکش در میانه میدان، جنگ را مدیریت می کرد و … حال شما به آیت الله تذکر می دهید؟ آیا تصور نمی کنید این نوع بیان و طرز گفتار ، محتوای ولو صحیح را هم نابود می کند؟!

6. جناب حجت الاسلام والمسلمین خاتمی شما برای یک خطبه بیست ساعت وقت و یک هفته مشغولیت دارید که هم ماحصل روشن است و هم خروجی اش؛ حال در مورد کسی چنین سخن می رانید که در روز نوشت شنبه ششم تیرماه در سال شصت می نویسد:

«با کمی تأخیر به بیمارستان رسیدم. هم آقای خامنه ای را زیارت کردم و هم درباره حال ایشان با دکتر‌ها صحبت کردم.آن‌ها گفتند حداقل چند ماهی ایشان قادر به اقامه نماز جمعه نخواهند بود، گرچه اینبار اطمینان به رفع خطر پیدا کرده بودند. من بایستی هم به مجلس برسم، هم به حزب و هم شورای عالی دفاع و هم شورای ریاست جمهوری و در مورد شورای عالی قضایی و کابینه هم توقع زیادی از من بود.براین‌ها اضافه کنید که سنگر نماز جمعه هم که پشتوانه روحی و بسیج کننده عمده نیرو‌ها بود».

و امروزه بر هیچ کسی پوشیده نیست که خروجی آن نماز جمعه ها آنهم با آن بار مسئولیت و دشواری های کمر شکن، چه بود…

7. جناب آقای خاتمی مجال اندک است و امکان نیز همینطور، وگرنه در میان سخنان شما نقاط تاریک کم نیست. اما این یادداشت را از آن رو عیان نوشتم که شما عیان گفتید و به تعبیر خودتان: « عزیز من حرفی که علنی گفته می‌شود، جوابش علنی است».

قابل توجه تمامی کاربران محترم اشنا و غریبه و هم منطقه ای و غیر هم منطقه ای
در بین میمه و وزوان رفاقتها و دوستی ها و ارتباطات خانوادگی و فامیلی به قدری زیاد است که خرابکاری ها و تجاوزگری های اعضای محترم شورای کشاورزی وزوان و شهرداری محترم وزوان نمی تواند خللی به این واقعیات مهم وارد کند فلان اقای شهرداری و فلان عضو شورا دیر یا زود می روند و ما برای همدیگر باقی خواهیم ماند در روزگار خوشی و ناخوشی و در تلخی ها و شیرینی های جامعه مشترکمان
از نظر ما میمه ای ها ضمن اینکه از مراجع و نهادهای مربوطه به جد خواهشمندیم با افراد یا نهادهای خاطی قانون برخورد جدی و قانونی داشته باشندتا چنین حوادثی دیگر تکرار نشود تاکید می کنیم در شهر وزوان انسانهای پاک و شریف و درستکاری وجود دارند که نمونه انها را در کل منطقه کم داریم و مطمئنا و بی نهایت و از صمیم قلب برای ما میمه ای ها عزیز و محترم بوده و هستند و در شهر میمه هم برای همشهریان وزوانی رفقا و دوستان و بستگان ارزشمند و گرانبهایی وجود داشته و دارند که به جد قدر همدیگر را می دانندو برای همدیگر عزیز و محترمند اینکه در قضیه قنات خطاکارانی وجود داشته اند شکی نیست اما این موضوع نمی تواند بر دوستی ها و دلبستگی های چندین و چند ساله مردم دو شهر خللی وارد کند. این کامنت حقیر را به حساب هیچ چیز جز احترام به دوستی ها و دلبستگی های چند هزار ساله مردم دو شهر میمه وزوان بگذارید که بالاتر از قدمت هر چیز یا جسم یا موضوع تاریخی در منطقه بوده و خواهد بود .

1-قسمت مربوطه متن دوباره عینا تکرار می شود:
ویا ونداده بگوید ما ((به نسبت جمعیت بیشترین شهید را در سطح منطقه)) تقدیم انقلاب کرده ایم ما هم در عنوان شهرستان باید سهم داشته باشیم .
2-میمه در جایگاه مرکز بخش و عنوان بخش خود را موظف به دفاع از جایگاه یکایک روستاها و شهرهای منطقه می داند و هیچ گاه اجازه زیاده خواهی برخی شهرها یا روستاها بر سایر شهر ها و روستاها نخواهد داد>
3-نفس انجام کارهای سازنده را هر انسان عاقلی در سطح منطقه به فال نیک می گیرد همانند کارهای خوب عمرانی که در ازان انجام شد و موجب تحرک و قدمهای بیش از پیش در زیاد اباد هم شد اما اینکه برخی ها بخواهند گذاشتن یک جدول و لایروبی جوبهای خیابانهای شان را در طول سالیان سال قطار کنند و بگویند پس شهر ما بالاتر است جدا از اینکه قطار کردن کارهای مشابه در سایر شهرداری های منطقه کار دشورای نیست نشان دهنده ظرفیت کوچک برخی از هم منطقه ای و اوج غرور و کوچک اندیشی انهاست چون از قدیم گفته اند مشک ان است که خود ببوید نه انکه عطار بگوید.
4-ما از کارهای ریز و درشت شهرداری شما ناراحت نشدیم اما شما ظاهرا از مرور کارهای تخریبی و زیانکاری هایی که در حقیقت خیانت به سرنوشت حال و اینده کل منطقه بوده در مبحث مهم و سرنوشت ساز شهرستان شدن بخش میمه ناراحت شده اید بویژه انکه مسولین شورای شهر شما عبارت شهرستان میمه و ارتقا بخش میمه به شهرستان میمه را جرم فاحش و قابل پیگرد خوانده اند این ادعاهای تازه همشهریان محترم شما را وقتی کنار ان ادعا های دیروز شان و در کنار سناریوی تخریبی همشهریانتان تحت عنوان ظلم 80ساله میمه ای ها در حق وزوانی ها می گذاریم پازلی بدست می اید که هر انسان عاقلی می فهمد هدف شما از انجام کارهای بقول خودتان جهادی در سطح شهرتان سازندگی نبوده بلکه ادعای سهم خواهی و تغییر معادلات تاریخی و قانونی منطقه بوده است ؟ الاعمال بالنیات
برخی ها برای ابادانی و پیشرفت خودشان و شهرشان کار می کنند و برخی ها برای سهم خواهی بیشتر در سطح منطقه و ارضای حس کنترل نشده ناسیونالیستی شان و کومثل من کردنها و فخر فروشی در سطح منطقه که اگر ما میمه ای ها می خواستیم این کارها را بکنیم بسیار بیش از شما می توانستیم و می توانیم در تمامی زمینه ها این گونه رفتار کنیم اما همواره فکر کردن به این کارهای بچگانه را هم عیب می دانیم چه رسد به انجام چنین کارهایی ؟ میمه ای ها به فکر مسیر قطار سریع السیر اصفهان تهران و پتروپالایشگاه و اوردن صنایع مهم به منطقه بودند و ارتقا بخش به شهرستان و … نه اینکه مثل شما بگویند شما چند تا خیابان دارید و ما چند تا جدول درست کرده ایم؟ وسعت شهر شما بیشتر است یا جمعیت شهر ما ؟عمر قنات شما بیشتر است یا عمر قنات ما ؟ بحثهای تاسف باری که این روزها نقل مجلس برخی وبسایتهای وزوانی شده یا در نظریات کاربران محترم وزوانی بیان می شود .با این رویه ای که شما و برخی همشهریان متعصب شما در پیش گرفته اند تعجب نخواهیم کرد که فردا بگویید تعداد وزوانی های ساکن تهران بیش از میمه ای های ساکن تهران می باشد و همگان را وادار به خندیدین به حال کل منطقه نمایید ؟
بس کنید و کلاهتان را بالاتر بگذارید و وسعت فضای دیدتان را بالاتر ببرید.

جناب ونداد ما ولشون کردیم اما این اونها بودن که بعد از تجاوز به حریم میمه و ادامه روند محکومیت انها در مراجع قانونی در هر موضوعی از صبح میمه عقده گشایی می نمودند و به صبح میمه و شیبانی و میمه ای ها تیکه پراکنی می نمودند .