درست است که این روزها انگور در نقاط مختلف کشور بدست می آید ، اما تعداد شهرها و روستاهایی که نامشان برگرفته از انگور باشد ، به عدد انگشتان یک دست هم نمی رسند . الان که در بعد از ظهر ماه مبارک رمضان دارم این مطلب را می نویسم به جز میمه و تاکستان […]
درست است که این روزها انگور در نقاط مختلف کشور بدست می آید ، اما تعداد شهرها و روستاهایی که نامشان برگرفته از انگور باشد ، به عدد انگشتان یک دست هم نمی رسند . الان که در بعد از ظهر ماه مبارک رمضان دارم این مطلب را می نویسم به جز میمه و تاکستان شهر دیگری یادم نمی آید . کاربران عزیز مثل همیشه بعد از ارائه ی این پست ، بر دانش من می افزایند و مرا بنده ی خود می کنند آن هم عمری .
شهری که اصالت و هویت خود را وامدار عاملی بیرونی باشد ، باید تلاش کند تا آن عامل همواره برجسته تر و پایدارتر بماند . شهر میمه و بخش میمه نام و در نتیجه اصالت و تاریخ و پیشینه ی خود را وامدار باغات انگور و موستانند .
باید موستانهای بخش ما از همه جا آبادتر باشد . وقتی شهری را فرهنگی ، تاریخی ، خون و قیام ، شهیدپرور و … می نامیم باید نمادهایی از وجه تسمیه را داشته باشد . شیر را بچه همی ماند بدو یا فیل را بچه همی … تردید از من است . اینجای بحث را داشته باشید .
آقای جهانگیر عمرانی متخلص به ” بچه مثبت زمان خود ” که حالیه استاد دانشگاهی در کارولینای شمالی امریکاست و فارغ التحصیل دانشگاه شیراز بود و هم کلاس علی لاریجانی رئیس مجلس و پدرش در زمینه ی بریدن مو ، کمربند مشکی دارد و می دانید میمه دوست است و اصلا هم اهل مبالغه نیست ، می گفت در نقاط مختلف دنیا انگور دیده ام ولی تنوع انگور میمه در کمتر جایی یافت می شود . دو سال قبل هم که آمده بود در باغ من ، یک مو را ” چغر ” به فتح چ و غین ، کرد و الان مو مستقلی شده است ، شک نکنید که انگور میمه ویژگی ممتازی داشته است که شهری را برایش نامگذاری کرده اند جدای از دیگر جاهایی که انگور داشته اند .
ما نباید صبغه ی آبا و اجدادی خود را از دست بدهیم . کوچه باغهای سابق را به یاد بیاورید . عصرهای تابستان ، خانمهای چادر گلی چرگینه های انگور بر سر همراه بچه های شاد و سرحال و روپا یی که همراه مادرانشان می دوبدند و جست و خیز می کردند و همه ی دنیا را به شادی این کوچه باغ ها نمی دادند . دیوارهای گلی ، نشانه ی بازوان مردان قوی پنجه ای بود که گل بر گل می چیدند و باغ را صیانت می کردند و درب های سنگی بزرگی که فقط با دست هم اینان ، گشوده می شد و دنیای از سبزی و زیبایی را نشانمان می داد .
سر پیلار و کوچه رشید و خنکای عصر تابستان و روبلغادی و باغهای باسیا که از موستانش عسل می چکید و کفران نعمت است اگر بدنبال تغییر کاربری و مسکونی کردنش باشیم . اینها ” حیدر بابا ” های ما هستند . حیف که شهریاری نداریم تا اینها را بسراید با همین زبان شیرین میمه ای ، زبانی که شیرینی اش را هم وامدار شیرینی انگورهاست و حتما نوزاد میمه ای گرچه به پدر و مادرش رفته است ، تا انگور شیرین نخورد ، شیرین زبان نخواهد شد .
خدا رحمت کند عیسی خان گرانمایه را هروقت موستان سرسبز دشت انقلاب و انگورهای به بار نشسته اش را می بینم بعد از آنکه برای شادی روح امام راحل صلوات می فرستم ، یاد دوبیتی زیبایی که برایم خواندند می افتم :
گر کسان قدر رز بدانندی
در همه عمر رز نشانندی
پای هر بوته یک کنیزک ترک
بنهادی مگس پرانندی
وقت کم است و فرصت نوشتن کمتر ورنه حکایت ها بود . بلافاصله باید بگوییم کفشهایم کو ؟
تصاویر این پست روز گذشته از باغی در دشت انقلاب تهیه شده است و به همان دلیل امنیتی قبلی از ذکر نام صاحب باغ خودداری می کنیم گرچه عارفان را به یک اشاره بس است .
اونوقت وزوان یعنی چه؟
شما دعواو بحث دوست دارید؟!!!!!
آفرین به شما که اسمه شهرتون میمست!!!! میمه ای اصن خوش به حالت!!!
با این حرفاو این کارا به هیچ جا نمیرسید.
دست نویسنده وعکاس درد نکره خومونی وو پر احساس خدا بیامورزا باب گردهامون که مواشون درنا
آقای شیبانی شیرینی قلم شیوا و توانای شما وامدار کلوچه کاشان و انگور میمه است . برقرار و پاینده باشید که همیشه میمه را ستایش کردید و افتخار شهرید .
ماشالا،ماشالا
میبینم که زحمات چند سالتون به بار نشسته.
باغت آباد انگوری……………….
http://vaz-van.blogfa.com/post/66
آقای شیبانی عمرا اگه مطلب منو بذاری تو سایت پس نمی نویسم
و متاسفم که با تایید کامنتهای مثل بالایی سعی می کنی با دعوای زرگری بیننده های سایتتو بالا ببری و تلویحا تلاش همیشه ناکام برای حذف همسایه نجیبتان را تایید می کنی
————————-
با سلام ،مطلب تقریبا یک خطی شما برایم مفهوم نیست . منظورتان کدام مطلب است ؟ پست 66 ؟ کدام دعوای زرگری را بمنظور افزایش بازدید گذاشته ام ؟ چرا اینقدر بد بینید؟
پاسخ به میمه ای عزیز مطلب ضمیمه تون رو خوندوم،البته من وجه تسمیه ای از وزوان می دونم و حتما شما هم می دونید که کاش اونقدر صادق بودید که وقتی همه وجه تسمیه ها رو ذکر کردید از گفتن این یکی هم ابایی نداشتیدو این یکی رو هم ذکر می کردید چون بسیار نزدیک به واقعیته
آقا اصلا بیاین یه قانون بذاریم:
ورود کلیه وزوانی های تند رو به این سایت اکیدا ممنوع
والا بخدا.تا میای یه مطلب باحال بخونی با پارازیت اندازیاشون اعصاب برا آدم نمیذارن
اقاي حسين پور
هر مطلبي رو كه آقاي شيباني عزيز نوشت شما بحث رو به طرف خودتون عوض مي كنيد
شدي مثل اون شخصيت كارتون گاليور كه هميشه تكه كلامش من ميدونم بود.
افتاد
شهریار نداریم عبدالرضا شیبانی که داریم شکسته نفسی می کنید!
قــرارمــان فصــل انگــور!
شــراب کــه شــدم
تــو، جــام بیــاور، مــن، جــان!
“رحمان عباسی”
باسلام خدمت اقای شیبانی.14 سال پیش یک استاد دانشگاه پیشکسوت میگفت در زمان سلسله ی هخامنشیان دو سپاه بزرگ نظامی بوده. یکی سپاه شمال ودیگری سپاه جنوب.ومهمترین مرکز تهیه ی اذوقه ی سپاه شمال منطقه ی میمه بوده واذقه یشان هم کشمش بوده .البته نام هخامنشی ان را از یاد برده ام.البته نام میمه برگرفته از نام کشمش به زبان انهاست.با تشکر از مطلب زیبایتان.
سپاه بهمن پسر اسفندیار
انصافا زیبا بود.
در شهر تو هر چیز دهد مزه ی باده
انگور و رطب یا که همین چایی ساده
نوزاد میمه ای گرچه به پدر و مادرش رفته است ، تا انگور شیرین نخورد ، شیرین زبان نخواهد شد .
آن کس که ز باغت خرد انگور، فشارد
شیرین بودش لاجرم ای دوست عقیده
خدا وكيلي اينقدر در باره (( قنات ، حريم ، جاده )) و موضوع هاي مرتبط با اينا مطلب نذارين بالاخره دادگاه يه رأيي ميده و اوني كه به ضررش باشه اعتراض مي كنه ميره تجديدنظر و اونا هم يه نظري مي دن كه تو هيچ قوطي عطاري پيدا نمي شه !
والا ابي اوزگلمون بيه هر وقت ايمه و دارنده و هم اخوسنده سر قنات ده !!!
از بدگهری می شکند گوهر رز را
در دل چه گره هاست ز زاهد بر رز را
حاشا که گذارد کرم ساقی کوثر
در گلشن فردوس ملامتگر رز را
یک دانه ی انگور به زاهد مچشانید
حیف است فکندن به وبال اختر رز را
ای شیشه ی می چند دهن بسته نشینی؟
با جام بکن عقد روان دختر رز را
صائب اگر از نشئه ی می چشم دهی آب
از آب گهر ، سبز نمایی سر رز را
سلام
من تو مغازم چیزایی که مال خودمونه با ماژیک مینویسم می مه، مثلاً کشمش می مه شیره انگور می مه،هر کی پرسید چرا جدا نوشتی میگن می اول بر میگرده به باغات سرسبز انگور و اون چیزه مرغوب، بخوایم نخوایم اون چیزه بوده چه خوب چه بد،
به اطلاعات اضافه کنید می مند شیراز انگور با کیفیت داره، یه میمه دیگه هم هست فکر کنم همون طرفایه تاکستانه،و در جواب حسینی نژاد که تو سایتش نوشته وزوان جمعیت و وسعتی بیشتر مرکز بخش داره باید بگم هیچ چیزی نمی تونه با قدمت واصالت مرکز بخش برابری کنه.
یه میمه هم تو ایلام هست
این پست ها صبح میمه را خواندنی کرده است . کمتر سایتی با ویژگی های صبح میمه وجود دارد . معمولا سایتهای سیاسی اصول گرای محلی اینقدر مخاطب و بازدید کننده ندارند . صبح میمه هم سیاسی است هم حقوقی است هم ورزشی است هم مسایل اجتماعی را در نظر دارد و در هربحثی وارد می شود واقعا موفق است . صبح میمه آبروی میمه است .
فقط ميمه و صبح ميمه
آقاى جمالى منتظر شعر ميمه اى درمورد موستان هستيم.
حتما نوزاد میمه ای تا انگور شیرین میمه را نخورد ، شیرین زبان نخواهد شد . عالی است .
باغ انگور
تو باغِ انگوری كه در هر جوية تو
افسونِ چندين شاخة گوهر فروش است
در آرزوي دانه هاي شهد بارت
هر دل چو خُم، پيوسته در جوش و خروش است
هر تاكِ تو چون دختري افتاده مدهوش
بر گردنش طوق و به گوشش گوشواره
مَه مي گزد انگشتِ حيرت چونكه بيند
روي زمين هم آسمانِ پرستاره
پر مي كنند از خوشه ات زنبيل ها را
با پشتِ خم از جويه هايت مي گريزند
هر شب هياهويي رسد از پشت ديوار
گويي شغالان بر سرِ تو در ستيزند
بي اعتنا از حيله هاي روبهانه
هر تاكِ تو افتاده چون مستي خراب است
تا ريشه داری چون عصب در قلبِ اين خاك
در تو به قدر مستيِ عالم شراب است.
رضا افضلی
آقای شیبانی از روستای اذان نیز مطلب یا کامنتهای ارسالی را بگذارید.تشکر
————————
با سلام منتظر مطالب ارسالی شما هستیم .
اقای شیبانی چیزی که فراوونه شهرهایی با شهرت می ببندید این پستو تا تاریخ ایران زیر سوال نرفته
قابل توجه آقاي حاجي نماينده محترم
http://www.icana.ir/Fa/News/258531
صبح میمه را از هر کار عمرانی مهم تر و موثرتر برای میمه می دانم . واقعا به همه مسایل میمه پرداخته است . بازدید کننده زیادی هم دارد . خداوند به فکر بدیع و خلاق و نوآور آقای شیبانی برکت بدهد که برای میمه چنین هدیه ای آورده است .
با سلام من می خورم و تو میکنی بد مستی ……………….انگور میمه از زمانی که زرتشتیان از مسیر عبور میکردند و یونانیان را به برده گیری بکار گرفتند کل تخت سرمزداباد که چشمه ای بود را درخت انگور کردند تا پادشاه زرتشت از می استفاده کند . و زرتشتیان همین میمه ایها هستند
خوب به وجه تسمیه میمه اشاره کردی
نکند شما هم در ان زمانها سیری کردید(حتما با غول چراغ جادو)
از شهر لایبید هم بنویسید
صبح میمه متعلق به همه شهرها و روستاهای بخش فرهنگی میمه است .زنده باد میمه
پاینده باد صبح میمه و جاوادنه باد لایبید
———————-
با سلام اخبار و اطلاعات شهر لای بید بعنوان سومین شهر بخش میمه را برایمان ارسال کنید.
بابا خوش انصافا، دارین میگین لایبید سومین شهر بخش. خوب شد وزوانو به عنوان دومین شهر منطقه حساب کردین.
درود
نغز و ممتاز ؛ جوشش احساستان بردوام و مستدام.
آبغوره در توصیههای امام رضا(ع)
امام رضا (ع) در طبالرضا غلبه مزاج بلغم در فصل زمستان را محتمل برشمردهاند که با عنوان مزاج زمستانی از آن یاد میشود. از این رو مطابق تدابیر غذایی امام رضا (ع) بر اساس ماهها و فصلها کسانی که طبع سرد دارند، نباید از غوره و فرآوردههای آن استفاده کنند. ولی افراد گرم مزاج که مبتلا به بیماریهای حرارتی میشوند میتوانند از آن استفاده کنند چرا که غوره مزاج را سرد و خشک کرده و حرارت خون و صفرا در بدن را کم میکند و باعث از بین رفتن صفرا و بلغم موجود در معده میشود. از این رو کارشناسان طب اسلامی معتقدند فردی که به چاقی دموی مبتلا است برای لاغر کردن باید از مواد غذایی سرد و خشک استفاده نماید چرا که این افراد دارای طبیعتی گرم و تر هستند و برای لاغری باید به روش درمان به ضد استفاده کرد که مصرف غذاهای سرد و خشک میتواند موجب لاغری فرد شود و آبغوره یکی از غذاهای سرد و خشک است.
امام رضا (ع) همچنین در بخشی از رساله ذهبیه خطاب به مأمون همراه داشتن آب غوره را برای مسافر لازم دانسته میفرماید: … ” بدان که همانا شخص مسافر باید در هنگام حرکت اعتدال هوا را در نظر داشته باشد وقتی در هوای گرم ناچار به مسافرت شد شکم خود را از طعام پر نکند و نیز با شکم خالی حرکت نکند اعتدال در شکم را رعایت کند در هوای گرم غذای سرد و مرطوب بخورد از قریص (گوشت تازه) و هلام (گوشت بدون چربی) و سرکه و روغن زیتون و آب غوره و نظیر آنها استفاده کند.”
یکی از خواص آب غوره رفع تشنگی و تعدیل اشتها است و برای همین در عیون اخبار الرضا (ع) این سخن از امام رضا آمده است که شخص مسافر لازم است در حین مسافرت آب غوره و سرکه و زیتون خام بخورد.
و اکنون جهانگیر عمرانی بچه مثبت آمریکا شده
در مرغوبیت انگور میمه حرفی نیست ولی عشق است قالی های خسروآباد و ماست شیرینش
در مرغوبیت انگور میمه حرفی نیست ولی عشق است قالی خسروآباد و ماست شیرینش
خدا رحمت کنه ماه زرافشون رو یه روز بچه بودم رفتم مغازش گفتم تراش دارید گفت نه ولی کیک تازه آوردم
کار پل به کجا رسید …..؟؟؟؟؟؟ خسته شدیم از بس راه پیچ در پیچ رفتیم!!!!!
من دنبال جهانگیر عمرانیی میگشتم که تو سالهای اوائل ۵۰ دردانشگاه اصفهان با هم درس میخواندیم و کوه میرفتیم،ولی این آقای جهانگیر خان عمرانی آمد . ازباب خالی نبودن عریضه یک بیت ازمنوچهری تقدیم دوستداران رز ومشتقاتش ! میکنم :در سایه رزاندر گوری بکنیدم / تا نیکترین جائی باشد وطن من .