انگور وجه تسمیه و هویت میمه است

2014-07-09
414 بازدید

درست است که این روزها انگور در نقاط مختلف کشور بدست می آید ، اما تعداد شهرها و روستاهایی که نامشان برگرفته از انگور باشد ، به عدد انگشتان یک دست هم نمی رسند . الان که در بعد از ظهر ماه مبارک رمضان دارم این مطلب را می نویسم به جز میمه و تاکستان […]

DSC05647

درست است که این روزها انگور در نقاط مختلف کشور بدست می آید ، اما تعداد شهرها و روستاهایی که نامشان برگرفته از انگور باشد ، به عدد انگشتان یک دست هم نمی رسند . الان که در بعد از ظهر ماه مبارک رمضان دارم این مطلب را می نویسم به جز میمه و تاکستان شهر دیگری یادم نمی آید . کاربران عزیز مثل همیشه بعد از ارائه ی این پست ، بر دانش من می افزایند و مرا بنده ی خود می کنند آن هم عمری  .

DSC05638

شهری که اصالت و هویت خود را  وامدار عاملی بیرونی باشد ، باید تلاش کند تا آن عامل همواره برجسته تر و پایدارتر بماند . شهر میمه و بخش میمه نام و در نتیجه اصالت و تاریخ و پیشینه ی خود را وامدار باغات انگور و موستانند .

DSC05639

باید موستانهای بخش ما از همه جا آبادتر باشد . وقتی شهری را فرهنگی ، تاریخی ، خون و قیام ، شهیدپرور و … می نامیم باید نمادهایی از وجه تسمیه را داشته باشد . شیر را بچه همی ماند بدو یا فیل را بچه همی … تردید از من است . اینجای بحث را داشته باشید .

DSC05640

آقای جهانگیر عمرانی متخلص به ” بچه مثبت زمان خود ” که حالیه استاد دانشگاهی در کارولینای شمالی  امریکاست  و فارغ التحصیل دانشگاه شیراز بود و هم کلاس علی لاریجانی رئیس مجلس  و پدرش  در زمینه ی بریدن مو ، کمربند مشکی  دارد و می دانید میمه دوست است و اصلا هم اهل مبالغه نیست ، می گفت در نقاط مختلف دنیا انگور دیده ام  ولی تنوع انگور میمه در کمتر جایی یافت می شود . دو سال قبل هم که آمده بود در باغ من  ، یک مو را ” چغر ” به فتح چ و غین  ، کرد و الان مو مستقلی شده است ، شک نکنید که انگور میمه ویژگی ممتازی داشته است که شهری را برایش نامگذاری کرده اند جدای از دیگر جاهایی که انگور داشته اند .

DSC05641

ما نباید صبغه ی آبا و اجدادی خود را از دست بدهیم . کوچه باغهای سابق را به یاد بیاورید .  عصرهای تابستان  ، خانمهای چادر گلی  چرگینه های انگور بر سر  همراه  بچه های شاد و سرحال و روپا یی که همراه مادرانشان  می دوبدند و جست و خیز می کردند و همه ی دنیا را به شادی این کوچه باغ ها نمی دادند . دیوارهای گلی ، نشانه ی بازوان مردان قوی پنجه ای بود که گل بر گل می چیدند و باغ را صیانت می کردند و درب های سنگی بزرگی که فقط با دست هم اینان  ، گشوده می شد  و دنیای  از سبزی و زیبایی را نشانمان می داد .

DSC05642

سر پیلار و کوچه  رشید و خنکای عصر تابستان  و روبلغادی و باغهای باسیا که از موستانش عسل می چکید و کفران نعمت است اگر بدنبال تغییر کاربری و مسکونی کردنش باشیم . اینها ” حیدر بابا ” های ما هستند . حیف که شهریاری نداریم تا اینها را بسراید با همین زبان شیرین میمه ای  ، زبانی که شیرینی اش را هم وامدار  شیرینی  انگورهاست  و حتما نوزاد میمه ای گرچه به پدر و مادرش رفته است  ، تا انگور شیرین نخورد  ، شیرین زبان  نخواهد شد .

DSC05643

خدا رحمت کند عیسی خان گرانمایه را هروقت موستان سرسبز دشت انقلاب و انگورهای به بار نشسته اش را می بینم بعد از آنکه برای شادی روح امام راحل صلوات می فرستم ،  یاد دوبیتی زیبایی که برایم خواندند می افتم :

 گر کسان قدر رز بدانندی

 در همه عمر رز نشانندی

 پای هر بوته یک کنیزک ترک

 بنهادی مگس پرانندی

DSC05644

 وقت کم است و فرصت نوشتن کمتر ورنه حکایت ها بود . بلافاصله باید بگوییم کفشهایم کو ؟

تصاویر این پست روز گذشته از باغی در دشت انقلاب تهیه شده است  و به همان دلیل امنیتی قبلی از ذکر نام صاحب باغ خودداری می کنیم گرچه عارفان را به یک اشاره بس است .

DSC05645 DSC05646