برای او ؛ شادروان ذاکری که پر تلاش بود و نجیب

2014-07-03
600 بازدید

شادروان  ، حسن ذاکری  ، حداقل برای هم عصران ما ، شخصیتی نیست که بشود از کنار زندگی پر بارش ، بسادگی گذشت . او که براستی با تمام افق های باز نسبت داشت ، در دو دوره ی زمانی  ، دو نسل متوالی میمه را تحت تاثیر توانایی های اخلاقی و رفتاری و مدیریتی […]

DSC05600

شادروان  ، حسن ذاکری  ، حداقل برای هم عصران ما ، شخصیتی نیست که بشود از کنار زندگی پر بارش ، بسادگی گذشت . او که براستی با تمام افق های باز نسبت داشت ، در دو دوره ی زمانی  ، دو نسل متوالی میمه را تحت تاثیر توانایی های اخلاقی و رفتاری و مدیریتی خود قرار داد . شادروان ذاکری زندگی فعالانه ی اجتماعی خود را با معلمی و با عشق به معلمی آغاز کرد . او در دبستان انسانیت سرمشق مهر و محبت را تدریس می کرد و آنقدر دوست داشتنی بود که همه ی شاگردانش دوست داشتند چون او ، معلم باشند . بسیار اتفاق می افتاد که پدر صمیمی و پر عاطفه ی دبستانهای منطقه ی میمه ، حقوق اندک معلمی خود را با روزگار نداری دانش آموزان کلاسش ،  تقسیم می کرد و بر دل های آزرده از غم و رنج نداری آنان ، التیام می بخشید . شبهای تاریک آنان را به نور سخاوت و فداکاری خود روشنی می داد و آنچه داشت در طبق اخلاص با دانش آموزانش تقسیم می کرد . سالها گذشت و به مقاطع بالاتر تحصیلی آمد . در مقطع دبیرستان  نیز بیش از گذشته سنگ صبور و گره گشای مشکلات دانش آموزان بود . فراز ارزشمند  شخصیتی  شادروان ذاکری  ،  در همدردی و همنوایی با دانش آموزان شکل می گرفت . آنروزها که دانش آموز و معلم دو حیطه ی کاملا متفاوت و جدا شده از هم داشتند و سختگیریهای آزار دهنده جزء لاینفک تعلیم و تربیت بود ، او توجه به دانش آموز و تفقد از وی را به همکارانش نیز آموزش می داد و معمولا نقطه ی امید دانش آموزان می شد . نیمی از عمر پر برکت آموزش و پرورشی  این فقید سعید به احداث فضاهای آموزشی گذشت . کمتر شهر و روستایی است که  مدیران و معلمین مدارسش  و انجمنهای اولیا و مربیانش و معتمدین محلی اش ، از دست سخاوت او بهره مند نشده باشند و بار سنگین ساخت و ساز فضاهای آموزشی را با او به سر منزل مقصود نرسانده باشند . دانش آموزان جای جای این بخش وسیع  ، از موته  گرفته تا الزگ  ، در سایه سار سقف هایی که او برافراشته بود ، تلمذ کردند و همه ی آنانی که مدارج علمی را پیمودند و جان را در زلال  علم و دانش شستشو دادند  ، خود را رهین تلاشگری و فداکاری او که وقت و زمان نمی شناخت ، می دانند . او شمعی بود که ویرانه ها را روشن می کرد و شعاع روشنی بخش و دایره ی خدمات او بیش از همه ، محرومین را در بر می گرفت . او همه ی توانش را صرف اعتلای بخش میمه کرد و او که صبور بود و نجیب  ، پس از مدتی خانه نشینی در اثر بیماری ، جمعه ی هفته ی گذشته دعوت حق را لبیک گفت و رخ در نقاب خاک کشید . روحش شاد و با اولیاء الهی محشور باد . فردا هفتمین روز درگذشت آن شادروان در مسجد جامع میمه برگزار می شود .