لباس گشادمانع حق طلبی می شود: یکی ازسیاست های مسئولینی که خوی استکباری واستعماری داشته وهمه چیز رابرای خود می خواهند ودوست دارند دربرابر این چپاول وغارت اموال دیگران کسی یارای دَم برآوردن نداشته باشد این است که افرادی را درمسئولیت های دون ترازخودشان که احتمال سرکشی درآن پست ها وجود دارد می گمارند که […]
لباس گشادمانع حق طلبی می شود:
یکی ازسیاست های مسئولینی که خوی استکباری واستعماری داشته وهمه چیز رابرای خود می خواهند ودوست دارند دربرابر این چپاول وغارت اموال دیگران کسی یارای دَم برآوردن نداشته باشد این است که افرادی را درمسئولیت های دون ترازخودشان که احتمال سرکشی درآن پست ها وجود دارد می گمارند که خود آن گمارده شدگان نیزبیش ازهرکس دیگری واقف به این موضوع اند که شأن وجایگا ه شان احراز این پست ها نبوده وعاریتی بیش نیست تا چنانچه دربرابر امری ازمافوقان سر تعظیم وتسلیم فرود نیاورند به سهولت کناری رفته ودیگری جایگزین گردد وبه واقع این لباس برای قامت شان گشاد است.
ازطرفی حلاوت وشیرینی داشتن این پست ها راچنان درذائقه ی این افراد می آرایند که پس ازمدّتی امر برآنان مشتبه شده که درصورت نبودشان هیچ کس ازعهده ی مدیریت وانجام امور مربوط به آن پست ومقام برنمی آید ودرواقع خود را ایثارگرانی می بینند که برای خدمت به خلق آفریده شده وچنانچه ازاین مقام محرزه به کناری گذاشته شوند حقوق جامعه تضییع می گردد وهمین افراد دربرابر جامعه وخدای جامعه مسئول می باشند وخود را ولیّ جامعه می شمارند، غافل ازاینکه خواسته وناخواسته فقط درراستای افراد بالادست خود گام برداشته موجبات رضایت آنان رافراهم می نمایند وبه تنهاموضوعی که عنایت ندارند جامعه، خدای جامعه ورضایت اوست.
حال تصوّر کنید جامعه وجمعیّتی راکه بیشتر مسئولین گماشته شده ی آن ازاین قماش باشند، آیا راهی برای اعتراض وپرسش ازچرائی تضییع حقوقش خواهد بود؟؟
آیا احدی ازدست اندرکاران این جامعه یارای اعتراض به مسئولین مافوق خود درخصوص علّت مغفول ماندن مقامش، اداره اش، منطقه اش، مردمش، حقوقش وهزاران مورد دیگر خواهد داشت ؟؟
بباوریم که بیشتر مسئولین ودست اندرکاران دلخوش به داشتن مقام شان و ساعی درراستای حفظ آن می باشند ونه اینکه درراه انجام وظائف شان ومطالبه ی حقوق مردم گام بردارند.
پس دراین شرایط چون مطالبه ای صورت نمی گیرد، مغفول ماندن امری طبیعی می باشد.
حال اگر مسئولینی که برای احراز مسئولیّت گمارده می شوند براساس شایسته سالاری انتخاب شوند،آیا بازهم اینگونه است؟؟
قضاوت با مردم.
جشن همسر رئیس جمهور دولت یازدهم برای بزرگداشت مقام زن شب گذشته در تالار حافظیه کاخ سعدآباد برگزار شد، مراسمی که خبر برپایی آن را پیش از این مولاوردی، معاون امور زنان رئیس جمهور وعده داده بود.
جشنی زنانه و اشرافی در فضای کاخ سعدآباد که فاصله طبقاتی زنان دولتمردان و مسئولان زن دولتی را به رخ عموم زنان جامعه میکشید. تمام زنانی که به این ضیافت دعوت شده بودند از پیش تعیین شده بودند و هیچ امکانی برای ورود افراد عادی نبود.
با ورود هر میهمان، تشریفات او را تا محل تحویل لوازم شخصی، لباسها، تلفن همراه و دوربین عکاسی همراهی میکرد و جای هر فردی از پیش مشخص شده بود.
این جشن بزرگداشت مقام زن که با بی حجاب شدن میهمانان آن بیشتر شبیه یک دور همی زنانه شده بود از بخشهای مختلفی غیر از دولت نیز میهمانانی داشت، فعالان امور زنان، بازیگر، کارگردان و نویسنده زن.
رقص لزگی 6 دختر، کنسرت موسیقی زنان و برگزاری شوی لباس زنان بخشی از ویژه برنامههای این ضیافت بود.
اما برپایی مراسمی به بهانه ولادت بانوی مکرمه اسلام حضرت فاطمه (س) حرمتها و اقتضائاتی دارد که میتوان آن را در فضایی بی تکلف و خارج از محیط اشرافی یک کاخ آن را برگزار کرد.
از سوی دیگر اگر قرار است جشنی برای ولادت حضرت زهرا (س) از سوی دولتمردان با حضور خدمتگزاران عرصه زنان برگزار شود بهتر است که در محیطی که عموم زنان جامعه امکان حضور در آن را داشته باشند برپا شود تا شادی برای روز زن ، انحصاری نشود.
كسيكه باهزاران نيرنگ وفريب كاري سوار خر شود مگر بزودي وبراحتي از روي خر پياده ميشود
حالا نه اینکه بقیه مثل ادم رو کرسی قدرت نشستند بقیه هم که اومدن و رفتن با هزار ترفند وفریب کاری اومدن سوار قاطر شدن حالا خوب تو این بازار به این گرونی که اوتل پیدا نمیشه بعضی ها همین قاطر رو دارن
با تشكر از آقاي مقصودي و متن زيبايشان
بايد گفت اگر لباس تنگ بپوشيم مشكل شرعي داره وگشت ارشاد گير ميده با اين شرايط تكليف چيست
حالا کجاشا دیدی حالا اول کاره خدا به خیر بگذرانه یواش یواش هنرمندان رقص زمان شاه هم ممکنه برای رقص جشن میلاد دعوت شوند حالا دیدیم چرا رهبر بیدارمان ابرازنگرانی از وضع فرهنگی کردند
با سلام خدمت جناب آقای مقصودی. در تأیید فرمایش جنابعالی اینکه این امری طبیعی در جوامع امروزی است چنانکه در هر حکومتی ودر هر سیستمی متعلقان به آن بدون احراز شایستگی مبادرت به اداره امور در حد مدیریتهای خردو کلان می نمایند . هر جناحی که بر قدرت می نشیند ابتدا با وابستگان خود می آید نه با تیم متخصص و مدیر و وای به حال آن مردم بیچاره .
سلام خدمت شاغلام گرامي:
ممنون ازارائه ي نظرتان.
جناب مقصودی در راستای فرمایش به جای شما باید خاطر نشان کنم که لباس گشاد بخش کوچکی از مشکل ماست چون لباس گشاد را شاید خیاط ماهر بتواند اندازه کند یا در مقاطع زمانی خاصی حتی مد هم بشود که در دو دوره قبل ریاست جمهوری شدیدا مد بود و ظاهرا مثل همه مدها زمان لازم دارد تا در دوره جناب روحانی از مد بیفتد گرچه خدا را شکر منتقدینی مانند شما حتی المکان در اندازه کردن این لباس کوشیده و خواهند کوشید .اما به نظر میرسد اصل مشکل در خود لباس است و این مشکل تاریخی است .این مشکل به زمانی باز میگزدد که ادمها را ازروی لباسشان میشناختن و باعث شد هر کس در گنجه چندین لباس داشته باشد تا به اقتضای شغل و مقام و دارایی و….لباسش را عوض کند .این باعث شد هر کس بتواند لباس دیگری را بپوشد و چون ان لباس را پوشیده بتواند جای دیگری هم بنشیند و چون ان لباس را پوشیده کسی هم به شایستگی اش شک نکرده تا جاییکه به قول شما خودش هم باورش میشد که شایسته ترین است و بالطبع تصمیماتش هم بهترین تصمیمات است .وقتی یک نفر همزمان لباس معلمی و عارفی وشاعری و شهرداری و بخش داری را در گنجه دارد و در حین سر زدن به سایت ها (چون وبلاگ نویس هم از قضا هست)یک دست لباس پیمانکازی هم برای تنوع تهیه میکند که البته انصافا از همه چند لباسه ها در همه لباسها (تخصصها) بهتر عمل میکند ایا وقت دارد به این فکر کند (زمانیکه لباس شهرداری بر تن دارد)که در شهری که بیش از نیم قرن از قدمت بلدیه داریش میگذرد لباس دفتر فنی بر تن دو انسان شریف و زحمت کش اما یکی از اذان و دیگری از جوشقان است.کدامیک از این 2 عزیز بعد از بیرون اوردن لباس کاز(دفتر فنی شهرداری میمه) برای وارد شدن به خیابان سعدی از حافظ مجبور است کل میمه را دور بزند تا فاصله حافظ تا سعدی که 5 یا 6 متر است را طی کند ؟ هیچکدام چون هر 2 عزیز غیر بومی هستند .در شهری که از نظر سنگ های ساختمانی و نما از سرامدان است و ساختمان شهرداری به ان زیبایی دارد لباس طراحی ساختمان جدیدش تن کیست که نمایش را با کامپوزیت که نه با اقلیم و فزهنگ این منطقه سازگار است و نه با ساختمان مجاورش هماهنگ ظراحی میکند؟دیگر چه اتفاقی باید بیفتد تا کسانی که لباس متولیان شهر را بر تن دارند از شورا تا شهر داری وقتی از محل کارشان بیرون میایند به جای اینکه عجله داشته باشند تا لباسشان را عوض کنند نگاهشان به جلو شهرداری بخورد به انطرف بلوار و به پشت مغازه های روبرو و این جرقه در ذهنشان بزند که جلو شهرداری میدانی درست کننذ چون مغازههای روبرو به راحتی میتوانند عقب بروند فقط باید کاروانسرای پشت را باید از مالکینش خرید یا تجاری داد(یک برگه کاغذ داد) شهرداری تمام حدفاصل مولوی و شریعتی را در اختیار دارد با جابجایی پمپ بنزین و دادن ماعوض هم شهرداری در خور بسازند هم به مراجعین پمپ بنزین لطف میکنند . ایا جناب اسد که بیشتر زمانیکه لباس شورا بر تن ندارد سر حافظ با اهالی سه راه سرگرم شنیدن مشکلات مردم است هیچ وقت به این فکر نیفتاده که با وجود ملک قدیمی اقای نادیان و فضای روبروی اقای زمانی که متعلق به شهرداری است باید ارشمیدوس ناگهان یافت کند که یک میدان زیبا که از یکطرف حافظ از طرف دیگر سعدی و از سوی دیگر نیلوفر واردش میشود رافقط با خرید ملک کلنگی اقای مصطفی نادیان میتوان اینجا بنا کرد ؟ گرچه باید اقای شیبانی خیلی پیشتر هابه این شهود دست میافت زمانیکه برای ادای احترام به دستبوسی والده محترمه شان که مایه مباهات اهالی سعدی است به محله قدیمی خود میرفت .باری جناب مقصودی اگر در این ستون فضای بیشتری بود برای باغ ملی و ان خیابان مطهری که به راحتی زمانیکه نه بانک مسکن ساخته شده بود و نه دیگران به فکر هیچ کس نرسید که خیلی راحت باغ ملی را تا مسجد جامع میتوان گسترش داد گرفته تا میدان انتهای حافظ تا پل زیر گذر تا میدان ورودی میمه تا جشنواره انگور تا مزداباد حرفها و نظر ها میتوان داد که ریشه همه انها در نفس لباس است.کاش هر کس برای لباس خود انقدر ارزش قایل باشد که حاضر به پوشیدن لباس دیگری نشود تا هر کس در لباس خود به نحو احسن وظیفه خود را بدون ترس از بیرون کردن لباس انجام دهد و این ممکن نیست مگر با احترام گذاشتن جامعه به همه لباسها و مشاغل . در انتها دست تمامی خدمتگذاران این شهر را بی اولویت میبوسم و ارزوی سلامتی برای فردفردشان دارم.
سلام خدمت آقاي محسن.ش:
ازاينكه پست فوق رامطالعه و بااحساس مسئوليت نظرات صائب ودرخورتوجه ارائه فرموديد ممنونم.