باسمه تعالی ز رنج و غم کلافیدند ما را ز پود غصه بافیدند ما را به میل خویش گاهی پاره کردند زمانی هم سجافیدند ما را به گرد خویش مردان سیاست هر از گاهی طوافیدند ما را حریصانه زیادت خواه گشتند به کم خواهی کفافیدند ما را کفاف خوردن از بهر نمردن به ما گفتند […]
باسمه تعالی
ز رنج و غم کلافیدند ما را ز پود غصه بافیدند ما را
به میل خویش گاهی پاره کردند زمانی هم سجافیدند ما را
به گرد خویش مردان سیاست هر از گاهی طوافیدند ما را
حریصانه زیادت خواه گشتند به کم خواهی کفافیدند ما را
کفاف خوردن از بهر نمردن به ما گفتند و کافیدند ما را
کتاب عمر با محنت به سر شد چه با سختی صحافیدند ما را
به هر آهنگ و وزن دل بخواهی سرودند و قوافیدند ما را
برای یک سبد کالا گرفتن به صف کردند و صافیدند ما را
شود یارانه ها خرج سلامت به این یارانه ، شافی دند ما را
وزیران ز یارانه گذشته دو باره باز گافیدند ما را ( گاف دادند )
بسی جو گیر تبلیغات گشتیم ازین رو انصرافیدند ما را
توضیح : سراینده انصراف نداده و در نخستین ساعات روز ثبت نام ” ششی ها ” یا ۶ تایی ها ثبت نام کرده است .
عالی بود آقای شیبانی ! اول صبحی حالمون با خوندن شعر شما خوب شد و انرژی گرفتیم وسر ذوق اومدیم!
ممنون آقای شیبانی
واقعا طنز سیاسی بود. کاش یک بیت اضافه شده بود با این مضمون که حضرات ملیونی ، تخم دوزده گذاشتید که ثبت نام نکرده اند
جالب بود آقای شیبانی.غیبتتون زیاد شده !نمیخواید تشریف بیارید ؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!جاتون خالیه
بابا 6تایی ها!!!!!
جناب آقاي شيباني با سلام
شعرطنزبسيارزيبايي سروده ايد موفق باشيد فقط به شرط اينكه دوستان پرسپوليسي محترم ازتوضيحي كه داده ايدجوگيرنشده ودوباره آن خاطره ي تلخ استقلاليها را واگويه نمايند توضيح اينكه شماره ي آخركدملي اينجانب هم عدد6بوده وبه اين عدد حساسيت عجيبي هم دارم موفق باشيد
سلام
شما دوقونه اصلش از ابتدای خلقتدون 6تایی بویده!!
راستی قراربو یه مسابقه بهلی کشو پس؟
نکره حالد بشویه؟!
سعیدخان سلام
مطمئن به من سرقولم ده هن
همین روا اشیمه یه مدرسه وقولم گه هادابو عملی اکرون
من امگی وقتی اشون مدرسه وچه ها سورپریزکرون
راستی سعیدجون نکره خودپرسپولیسیی تا هته نمزونا
درهرصورت مون وعبدالضا حدود چهل ساله گه تاجی یا استقلالی هیمه موفق بی
سلام
من از وچگی علی پروینی بوین
بعد گرتر وابوین پرسپولیسی گردین
الان پرسپولیسی تعصبی نهن
ولی بیشتر به خاطر اسمش که همون پرسپولیسه دوستش دارن
در ضمن استقلالیا جی دوست دارن
ضمنا جایزه مسابقه کت تکی بو درسته ؟؟؟!!!
عبدالرضا جی بیش بوا ویشتر شعراش رو سایت د بهله
شعر آروش خیلی جالب بو
سعيدجون سلام
قرارگردا زبون ميمه اي باهم بهنگرمه
رك چهارميه ده به يا بيشتر بدگونوشت ويشتر نه بيشتر
امباره حواست جمع كه ابي ويشتربنويسي نه بيشتر
سلام
حق با شمایه دده جون
دوم چمم
اما قبلا ده عبدالرضام جی بواته
یه فکری بکرده اونایی گه قلم توانایی دارنده حداقل هفته ای یه مطلب با گویش میمه ای بنویسنده
حیفه سایت صبح میمه یک کلمه میمه ای روش ده نهه.
بعضیا پندری خجلت اکشنده زبون مادریشونده
خود شروع که بنویس.
مثلا میمه ای
حکایتا میمه ای
به خدا حیفه
گویشمون داره بین ده اشه
اینده کوایه
چن سال بی هشگی میمه ای ویرش نهه
شهر فرهنگی میمه زبوند کو؟!
همه دارند فارسی میهنگارند!
اوینی!؟
ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ:
ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﻟﯿﮓ
ﺳﭙﺎﻫﺎﻥ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﯽ
ﭘﯿﺎﺭﺳﺎﻝ؛
ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﺟﺎﻡ ﺣﺬﻓﯽ
ﺳﭙﺎﻫﺎﻥ ﻗﻬﺮﻣﺎﻥ ﻟﯿﮓ
ﺍﻣﺴﺎﻝ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍﺣﺎﻓﻈﯽ ﻗﻬﺮﻣﺎﻧﯽ ﻭﺗﺮﮐﯽ:
ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ﭘﻨﺠﻢ ﻟﯿﮓ ﺑﺪﻭﻥ ﺳﻬﻤﯿﻪ
ﺳﭙﺎﻫﺎﻥ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻟﯿﮓ ﺑﺪﻭﻥ ﺳﻬﻤﯿﻪ
من دیگه حرفی ندارم :/
با سلام
اقایان شیبانی و مقصودی بحث یارانه وثبت نام هم ابی وقرمزی است ؟
یا چهار تایی.شش تایی است ؟خواهشا دیگه یارانه را با زمین فوتبال اشتباه نگیرید .
بسیار زیبا ولی به قول قدیمی ها :
خشت اول گر نهد معمار کج
تا ثریا میرود دیوار کج
(خشت اول :یارانه /معمار :ریئس جمهور دوره قبل )
نظر شما ؟
ازنسل آریا با سلام
باشما موافقم بازهم خوبه امروزه یه عده ای پیدامیشندکه ازگرفتن یارانه انصراف بدهند درزمان معماریارانه که هیچکدام انصراف هم ندادندومطلب دیگراینکه ما حاضریم همین حالا هم قبض های آب وبرق وتلفن وگاز وهزینه های بنزین را مانندقبل پرداخت یارانه ها به بانکها بپردازیم وبه دولت یارانه بدهیم
سلام آقا خوشم میاد که راستشو میگی .
تا اونجا که من مى دونم نويسنده خودشم شيش تاييه!!
سلام
دست مریزاد
واقعیتش هر چه در فرهنگ ادبیات فارسی جستجو کردم معنای ” ما را گافیدند ” را نیافتم . مگر ابنکه به خاطر حجب و حیا اصل مطلب را سانسور کرده باشی!
سرابنده چو بسیار است مودب ز وزن و قافیه تافیده “پیچانده”ما را
در این مصرع زشعرش نیک بنگر دوباره باز گافیدند ما را !!!
به هر حال شعرد خیلی جالبه.
شعر میمه ای ویرد وانشه
—————–
با سلام وزیزی که در تلویزیون اعلام انصراف می کند تا الگوی مردم شود ، گاف داده است . استحضار دارید که ” گاف دادن ” در ادبیات سیاسی ما مصطلح است . گافیدند یعنی گاف دادند.
بله بله بله
کاملا درسته
حق با شماست!
سعید جان در اصل همون که خودت گفتی
چرا یارانه نگیرم؟
وقتی در روز ولادت بی بی دو عالم ,زنان دولتی ها در کاخ سعد اباد با حضور همسر رییس جمهور و معاون ایشان در امور بانوان با لباسها ی فاخر جمع می شوند و مانکن لباس به نمایش می گذارند و برنامه های مختلف اجرا و در پایان به هر یک از حاضرین پنج سکه تمام بهار داده می شود چرا یارانه نگیرم؟این سکه ها از کجا داده شده؟پس باید یارانه بگیرم و با این کار بی اعتمادیم به دولت را اعلام نمایم.
با سلام
بخشدار محترم جناب اقای احمدجو. ضمن تشکر وقدردانی از پیگیریهای حضرتعالی در خصوص ادارات بخش میمه باستحضار میرساند . مدتی است جهت انجام اموراداری کارخانه به اداره محترم دارائی و امور مالیاتی بخش میمه مراجعه مینمایم که با کمبود کارمند مواجه میشوم از جناب اقای حیدری در خصوص کارمند ارزش افزوده سئوال نمودم اظهار داشتند تعدادی کارمند داریم ولی به شاهین شهر رفته اند
خواهشمند است ترتیبی اتخاذ فرمائید تا موقعی که اداره ای در بخش اعلام استخدام میکند و پستی را افراد اشغال میکنند دقیقا تحقیق شود که کارمند بکار گرفته شده بعد از سه ماه شروع به درخواست برای نقل و انتقال میکند یاخیر ؟ درخواست مینمائیم که کارمندان بکار گرفته شده در اداره دارائی را به شهر میمه بازگردانده تا اصناف و کارخانجات مجبور به رفت وامد بی دلیل به شاهین شهر جهت حل مشکل نباشند . پیشپاپیش از بذل توچه حضرتعالی تشکر وقدردانی را داریم . و من ا…توفیق
رونوشت . فرمانداری محترم شهرستان شاهین شهر و میمه جهت استحضار و هرگونه اقدام لازم .
من گرفتم تو نگیر
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر
من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر
من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز بخیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر
من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم
تک و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر
من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه دُرد کشان
بودم از جمع خوشان
خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر
من گرفتم تو نگیر
ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم
زن مگیر ؛ ار نه شود خوابگهت لای حصیر
من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
مستحق لگدم
چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر
من گرفتم تو نگیر
من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام
می دهد یونجه به من جای پنیر
من گرفتم تو نگیر
جناب اقای شیبانی ، ضمن سلام و عرض ادب
قطعه روان و زیبائی بود ؛ ما را بیاد عمو حسینعلی انداختید ، خدایشان رحمت کند ، همان سبک تیز و برنده و در عین حال ساده و زیبا ؛ در ادامه چند مصرع نیز اضافه نمودم .
موفق باشید و سر فراز
هر از گاهی به یک شیوه به یک راه زدند سازی و “رقصانیدند ما را ”
به ما ماند حسرت یک دولت دوست گهی با چپ گهی با راست ” تابیدند ما را ”
بهشتی با ریاحین بود وعده یار در این دوزخ دمادم ” پزانیدند ما را ”
نه راه بازگشت و نه نای رفتنی ماند دمی غلتان و گاه” سرانیدند ما را ”
هر از گاهی طبیبی بر سر ایران بیمار چه نسخه چه داروها که “پیچانیدند ما را ”
رفاه و جاه و آرامش که نامد کنون بقرار خویش” گدائیدند ما را “
جناب آقاي افشين صابري با سلام
خداوند رحمت كندمرحوم دوست گرانقدرمان خدايارصابري
جنابعالي هم زيباسروده ايد ولي ايكاش امروزخداياردربين ما بودوازاشعاربسيارنغزوزيباولطيف ايشان استفاده ميكرديم خداوندرحمتش كند
…خلاصه ؛ بهاری دیگر بی حضور تو از راه می رسد
و آنچه زیبا نیست
زندگی نیست
روزگار است.
شمس لنگرودی
اگه میتونید شعری بگید که مثل شعر اقای شیبانی عین واقعیت باشه
درود گرامی
زیبا و دلنشین قلم زده اید.قلمتان نویسا و جاودان.
سلام آقاي شيباني:
ازآنجائيكه درسرايش آن دقّت بسياري صورت گرفته بود وبارحقوقي داشته و از بارها خواندنش حظ فراوان بردم كه البته انتظار نيزدرزمينه نظم ازشما غيرازاين نمي تواند باشد، با اجازه شعر رابه نامتان دروبلاگم انعكاس دادم.
اميد كه درآينده بيشتربهره مندمان فرمائيد.
——————————
با سلام مرا قرین مرحمت می فرمایید .
باشعر زیبایتان آقای شیبانی بسیار خوشحالیدید ما را
اقای شیبانی این بیت را هم اضافه کنید
م.ر -ب.ز دولت پاک شم دیدید چگونه چاپیدند مارا
بیت هفتم، مصراع دوم، قافیدند درسته یا قوافیدند؟
————–
با سلام ، قوافیدند درست است .
سلام
عبدالرضا شیبانی عزیز! از آنجا که شما هر چه می فرمایید می گویند سیاسی ست! می خواستیم این طنز سروده ی علیرضا قزوه را تقدیمتان کنیم ترسیدیم سیاسی شود. لاجرم این شعر را به شیوه ی خود شاعر به عزیز دلش ملّا نصرالدین تقدیم می کنیم:
ملا سوار خر شد گفتند این سیاسی ست
بایرامقلی پدر شد گفتند این سیاسی ست
در داستان گلعنبر نُه بار بچّه زایید
نُه تا همه پسر شد گفتند این سیاسی ست
دل می خورند و قلوه خوبان شهر با هم
تا شام ما جگر شد گفتند این سیاسی ست
هنگام آب خوردن دستم به مانعی خورد
لیوان ما دمر شد گفتند این سیاسی ست
یارو قمر قمر گفت گفتند بی خیالش
تا ماه ما قمر شد گفتند این سیاسی ست
دانشجویی ز کرمان از بخت بد هنر خواند
یک روز باهنر شد گفتند این سیاسی ست
یک چشم عمه چپ بود گفتند اجتماعی ست
بابا بزرگ کر شد گفتند این سیاسی ست
اشتر جملچه زایید گفتند این عجیب است
گاو حسن بقر شد گفتند این سیاسی ست
گفتند اعتراضات کار برنج هندی ست
کوبا پر از شکر شد گفتند این سیاسی ست
روزی کنار دریا موجی عظیم آمد
شلوار شیخ تر شد گفتند این سیاسی ست
در فوتبال روزی دروازه بان زمین خورد
دردش که بیشتر شد گفتند این سیاسی ست
عطّار نسخه ای بست گفتند شبهه ناک است
خیّام کوزه گر شد گفتند این سیاسی ست
شاعر به فکر افتاد مردن چه چیز خوبی ست
آماده سفر شد گفتند این سیاسی ست