جلسه کارگروه سلامت ، بهداشت و امنیت غذایی بخش میمه

ناشناخته در حاشیه کویر تالیف گردید، این کتاب اولین مرجع برای کسانی است که میخواهند در ارتباط با میمه بدانند.استادان دانشگاه و دانشجویان و کلا کسانی که علاقه مند به شناخت میمه هستند در اولین قدم به این کتاب مراجعه میکنند .امروزه باید در منازل تک تک همشهریانمان یک جلد از این کتاب وجود داشته باشد، ولی متاسفانه و تاکید میکنم متاسفانه این گونه نیست .بنده حقیر جزو اولین کسانی بودم که یک جلد از این کتاب دوست داشتنی را از کتاب فروشی اقای جمالی تهیه کرده و به اکثر کسانی که در جریان چاپ چنین کتابی نبودند ، معرفی کردم .چون یکی از فرزندانم در رشته معماری مشغول به تحصیل میباشد ، بارها و بارها از مطالب این کتاب استفاده کرده و میکند .البته جای بسیار تاسف است که چنین کتابی لااقل در مدارس میمه به جوانان معرفی نمیشود، و چه خوب است که دبیران رشته تاریخ و ادبیات از این اثر ارزشمند در کنار تدریس کتابهای اصلی بهره بگیرند .این کتاب باید لااقل تاکنون ده مرتبه تجدید چاپ میشد و سازمانها و ادارات مختلف همراه با اهدای جوایز یک جلد ان را اهدا میکردند.در این اثر ارزشمند که حاصل تلاش چندین ساله اقای معینیان میباشد ، تمامی اصطلاحات رایج در فرهنگ و گویش میمه ای ، از قبیل واژه های کاربردی در صنعت کشاورزی و دامپروری و قالیبافی و اداب و رسوم محلی در این کتاب گنجانیده شده است .با ورود زبان پارسی به منازل اکثر شهروندان میمه ای کم کم لغات و کلمات اصیل میمه ای رو به فراموشی گذاشته و زمانی نخواهد گذشت که در دستورزبان همشهریانمان هیچ کاربردی نخواهد داشت .کما این که همین اکنون نیز بسیار دیر شده و خیلی از واژه ها و ضرب المثل ها فراموش گردیده است .دیروز ساعتی قبل از شروع اخرین مسابقات فوتبال لیگ برتر و زمانی که با کنترل تلویزیون ور میرفتم تا ببینم کدام یک از شبکه های استانی مسابقات فوتبال را نمایش میدهند ، به شبکه طبرستان رسیدم که در حال برگزاری مسابقه ای محلی با گویش و زبان مازندرانی در بین اهالی وزرا محله سرخرود بود.مجری برنامه که کاملا مسط به زبان مازندرانی بود در چند قسمت مختلف از شرکت کننده گان تست میگرفت.محلات و زمینهای کشاورزی و صحاری اطراف میمه همه دارای نامهایی هستند که خیلی از ماها معنی و ریشه این لغات را نمیدانیم : رگنه ، محله قیوم ، باغچه غیاث ، سر خجه ، شاغیاث ، جرده ، چاله زر ، رومیران ، بلغادی ، باسیا ، سرترونه ، سر سرند ، سر کسبید ، سربره ، سرپیلار، سر هلو، لتیون ، میون رز، پش رزوید ، جوبغله ، پچ رباط ، دشت میون ، کوچه رشید ، برزگرده، کونار ، شاجو ، لورک ، او رویه ، بیر ، مزداباد ، کال سیاه، گزرتو ، قیقوجه ، چاه ورچم ، تخت ممد جعفر ، تخت سرخ ، یزمشگ ، دمه ، و ……………….. اماکن و محلاتی هستند که با نیت خاصی چنین نام گذاری گردیده اند .کاش روزی فرا برسد که ایین و فرهنگ میمه ای روزهای شکوفایی خود را باز یافته و حتی کودکان نیز به این اداب و رسوم اشراف داشته باشند .اقای علیرضا عبدالهیان که همافر و بازنشسته نیروی هوایی و در تهران سکونت دارند چند سال قبل شرکتی را به ثبت رسانده بودند که نامش مارانجین بود ، ایشان دلیل خودشان را اینطور بیان میکردند : مارنجین نام میمه ای گنجشگ بوده و انجین نیز به معنی موتور میباشد و چه اسمی با مسمی تر و بومی تر از مارانجین ، سعید ایراندوست در جزیره کیش نام میمه را جهانی کرده و با انتخاب مد میمه کیش سعی در شناسایی این شهر ناشناخته در حاشیه کویر را دارند .متاسفانه اکنون در میمه مغازه هایی را میبینیم که با نام ها و اسامی خارجی در حال فعالیت هستند ، در حالی که برای هر شغل و کسب و کاری زیبا و با معنی خواهد بود .تا مطلبی دیگر ایام به کامتان باد .

وقتي از سلامت غذايي صحبت مي كنيد ومتولي جلسه اداره بهداشت است بهتره به جايي آب ميوه هاي مصنوعي از شير و يا يك نوشيدني سالمتر استفاده شود

مردمسالاری:نماینده اصفهان دربرنامه رادیویی نتوانست دلیلی برای جاسوس بودن ریچارد فرای بیاورد
جامعه > میراث فرهنگی و گردشگری – روزنامه مردمسالاری نوشت:

اینکه چرا با وجود همه تلاش‌هایی که فرای در معرفی فرهنگ و تاریخ ایران به جهانیان انجام داده اینچنین با هجمه مواجه شده و حتی برخی برای مقابله با وصیت وی حاضرند به هر کاری دست بزنند در وهله اول عجیب به نظر می‌رسد اما با یادآوری اینکه این گونه افراد از انگ جاسوس زدن به هر‌کسی که می‌خواهند هیچ ترس و نگرانی ندارند و به راحتی یک لیوان آب خوردن، دیگران را جاسوس و زباله می‌خوانند و حتی به جنازه‌اش هم رحم نمی‌کنند و لقب پلید به آن می‌دهند.

باید بپذیریم که برخی فقط از زاویه‌های تنگ و بر اساس شنیده‌های خود از منابع غیرموثق نظر می‌دهند؛ کما اینکه احمد سالک نماینده اصفهان در مجلس که پیشرو در ایجاد این موج علیه دفن ریچارد فرای در اصفهان است و حتی تجمع چند ده نفره در مقابل آرامگاه آرتور پوپ و همسرش در اصفهان که از ایرانشناسان معروف بودند با حمایت او برگزار شده، روز یکشنبه در برنامه رادیویی از پاسخ به سوالات مجری برنامه بازماند و نتوانست بگوید که بر اساس چه مستنداتی فرای را جاسوس خوانده است.

فرای خودش سالها پیش گفته بود که در زمان جنگ جهانی دوم برای آمریکا بر ضد آلمان نازی جاسوسی می‌کرد؛ اما این چه ربطی به ایران دارد؟! جالب اینجاست که روزنامه کیهان و رسانه‌های همسو در حال آسمان و ریسمان به هم بافتن هستند تا ثابت کنند که فرای جاسوس بوده اما از کل مطالب آنها به جز یک مشت داستان، چیزی به دست نمی‌آید. مثل روزنامه کیهان که داستانی پر‌آب و تاب از ضیافت بلوط سبز با حضور سید‌محمد خاتمی ‌و ریچارد فرای تعریف کرده که به واقع یک داستان جذاب توصیفی اما آن هم فاقد هیچ مستندی از صحت ادعاهای مخالفان فرای است و در ادامه ادعاهای تکذیب شده کیهان درباره دیدار خاتمی با جرج سوروس که در این داستان هم به آن اشاره شده در معرض دید مخاطبان قرار گرفته است.

با سلام اگر به اندازه ی دکتر روستا که شبانه روز کار میکنه ما هم برای شهرمون کار کنیم میتونیم تو چند سال اینده جواب خوبی در راستای پیشرفت شهر میمه بگیریم