كلاس سوم دبستان و شعر مادر

2011-05-24
984 بازدید

مادر ، زن و تركيب آن را بهترين تجزيه و تركيبهاي دنيا مي دانم. با سلام به کاربران محترم یکی از کاربران محترم با ارسال پیامک از من خواسته است که به این روز مهم – روزمادر و روز زن  - بیش از این توجه داشته باشم و این توجه را در صبح میمه بروز دهم. […]

مادر ، زن و تركيب آن را بهترين تجزيه و تركيبهاي دنيا مي دانم. با سلام به کاربران محترم


یکی از کاربران محترم با ارسال پیامک از من خواسته است که به این روز مهم – روزمادر و روز زن  - بیش از این توجه داشته باشم و این توجه را در صبح میمه بروز دهم. من هم پي بهانه اي براي عرض ارادت مي گشتم. نا گفته پیداست که صبح میمه به  هیچیک از روزهای ملی و مذهبی با این حجم مطلب و گزارش  نپرداخته است و این را می توانید در آرشیو وبلاگ ببینید.کلاس سوم در دبستان جمشید سابق و کاروانسرای اسبق و امام موسی صدر فعلی (خدا از سر تقصیرات معمر قذافی نگذرد)درس می خواندم.معلم کلاس ما خانم طوسیان بود. شعر مادر را درس می داد.


ای مادر عزیز که جانم فدای تو


قربان مهربانی و لطف و صفای تو


مهرت برون نمی رود از سینه ام که هست


این سینه خانه ی تو و این دل سرای تو


تا آنجا که می گفت:


گر بود اختیار جهانی به دست من


می ریختم تمام جهان را به پای تو


وقتی این شعر را می خواند ، من که تنها چند ساعت از مادرم دورشده بودم گریه می کردم. پس از خواندن شعر از دانش آموزان خواست که برای جلسه ی بعد شعر را حفظ کنند . منظور از حفظ ، از برخواني بود. جالب اينجاست كه من همان موقع شعر را حفظ شده بودم . يعني مجذوب اين شعر بودم. به درخواست خانم طوسيان في المجلس شعر را از بر خواندم. از بس به اين شعر دل داده بودم. اگر خانم طوسيان معلم كلاس اولم بود و او را مي يافتم به تاسي از رئيس جمهور دستش را مي بوسيدم. آغاز معرفت من نسبت به ” زن ” با درك حضور محضر مادر آغاز شد و قهرا اين تجربه ، پيشداوري نويسنده را نسبت به نوع آنها ، به دلدادگي و شيدايي مي كشاند. بي جهت نيست كه براي اين روز بزرگ و عزيز تا اين ساعت چهار مطلب ارائه شده است. بقول شهريار :


 مادر بهشت من همه آغوش گرم تست
گوئی سرم هنوز ببالین گرم تست

پیوسته درهوای توچشمم به جستجوست
هرلحظه باخیال توجانم به گفتگوست

در خواب و خیال همه با توام هنوز
تنهائیم مباد که تیره است بی تو روز

دائم حریم قدس تو احساس میکنم
احساس قدس آن دم انفاس میکنم

موسیقی بهشت همانا صدای تست
گوش دلم به زمزمه لای لای تست

مادر به قصه های تو میخفت غصه ها
میرفت چشم و گوش بدنبال قصه ها

با شادیت نبود غمی را مجال ایست
امّا به گریه تو هم آفاق میگریست

صد قصه عشق بودی ومیخواندمت مدام
رفتیّ و ماند قصه صد عشق ناتمام

ای سینه داشته سپر هر بلای من
اکنون بکن شفاعت من با خدای من

امروز هستیم به امید دعای تست
فردا کلید باغ بهشتم رضای تست

این راز آن حدیث که نقل از پیمبر ست
جنت نهاده زیر قدمهای مادر ست


در هر صورت نويسنده ؛ مادر ، زن و تركيب آن را بهترين تجزيه و تركيبهاي دنيا مي داند.