از یک کلام جـــان فزا صد مــرده احیــا می کنی

2011-05-04
2090 بازدید

شعری زیبا به مناسبت هفته معلم از یک کلام جـــان فزا صد مــرده احیــا می کنی هنگـــام تعلیـم سخـــن کار مسیحـــا  می کنی هردم که میگویی سخن جان میدهی مارا به تن در جان دمیدن در بدن  اعجاز عیسـی می کنی با دانش خـود هـر زمان بخشـی حیـــات جاودان خضــری و آب زندگی در ســـاغر […]

شعری زیبا به مناسبت هفته معلم



از یک کلام جـــان فزا صد مــرده احیــا می کنی


هنگـــام تعلیـم سخـــن کار مسیحـــا  می کنی


هردم که میگویی سخن جان میدهی مارا به تن


در جان دمیدن در بدن  اعجاز عیسـی می کنی


با دانش خـود هـر زمان بخشـی حیـــات جاودان


خضــری و آب زندگی در ســـاغر مـــا می کنی


دستت چو شد از گچ سپیــد آمد ید بیضــا پدید


یعنی به هنگام عمل اعجـــاز موسی می کنی  


نوحی وبا کشتی خود ما را به ساحل می بری


چون ناخـــدایی با خــدا رو ســوی دریا میکنی


 طاغوت ها شد ســرنگون از ضــربه ی گفتار تو


همچون خلیل بت شکن راز بت افشا می کنی  


موسی یدی عیســی دمی فرزند پــاک آدمی


در کــار آدم پـــروری پیغمبــــری هــا می کنی  


احمدمعلم بوده است خوداین سخن فرموده است


با پیروی از نقــش او نقـش خود ایفا می کنی


َشغـــل تو شغـــل انبیـا گفت تــو گفتـــار خدا


اقرإ باسمه گویی و درس خــود انشــا میکنی  


نادان که جانش مرده است کوری که دل افسرده است


با معجـــز خـــود هــر دو را دانا و بینـا میکنی


با مهر و با لطف و صفا دل را تسلی میدهی


با دانش و دین و هنر جان را مداوا می کنی


جویند ه ای یابنده ای در کشــف استعــداد ها


هر گوهـــر نایــــاب را با شـــوق پیدا میکنی


بس قوّه هـــا آید به فعـــل از قدرت گفتار تو


هرغنچه ی نشکفته راچون گل شکوفا میکنی


انسان انسان پروری  گــر با  حقیقـت بنگری


درنقش شاگردان خود،خود را تماشامی کنی  


تنها نه با علم وعمل اندیشه ها می پروری


از عشق در دلهای ما صد شور بر پا میکنی


در پرتو خود سـاختـی از ذره ها خورشید ها


هر روز خورشــید دگر تقــدیم دنیا می کنی


هرگــز نــداری غیــر حق از حـق تمنای دگر


 گر غیر حق باشد یقین ،ترک تمنا می کنی