کتاب افلاکیان – زندگی و وصیت نامه ی شهید ابوالفضل داغدار

2014-01-22
403 بازدید

 – منبع : افلاکیان ، تالیف مهدی روستا    –  شهید ابوالفضل داغدار در شب تولد قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس(ع) به دنیا آمد،پدر بزرگوارش به برکت این شب میمون نامش را ابوالفضل نهاد. ابوالفضل اهل روستای چغاده از توابع شهر وزوان بود. خانواده ای مذهبی که ازطریق کشاورزی و دامداری امرار معاش […]

شهید داغدار

 – منبع : افلاکیان ، تالیف مهدی روستا

   –  شهید ابوالفضل داغدار در شب تولد قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس(ع) به دنیا آمد،پدر بزرگوارش به برکت این شب میمون نامش را ابوالفضل نهاد. ابوالفضل اهل روستای چغاده از توابع شهر وزوان بود. خانواده ای مذهبی که ازطریق کشاورزی و دامداری امرار معاش می نمودند. ابوالفضل ازکودکی در کشاورزی و دامداری به پدرش کمک می نمود، اوقات فراغت خویش را به یادگیری قرآن و معارف اسلامی می پرداخت. با همان سن کم سعی می کرد نمازهای روزانه اش را در مسجد به جای آورد به همین سبب پیوند محکمی را با مسجد و همچنین روحانیت برقرار نموده بود. دوران ابتدایی را در مدرسه ی محتشم روستای رباط آقاکمال به پایان رساند و به دلیل اینکه پدرش توان کار و کسب درآمد نداشت به یاری پدرش شتافت تا برادر کوچکش بتواند عرصه ی علم را ادامه دهد. با آغاز جنگ تحمیلی ابوالفضل از اینکه نمی توانست به جبهه برود بسیار غمگین و ناراحت بود. اوضاع جسمی پدرش مناسب نبود و از طرفی برادر کوچکش احتیاج به مساعدت او داشت اما در سال 1367 زمانی که اوضاع پدرش رو به بهبودی بود خود را به سازمان نظام وظیفه معرفی کرد تا از فیض جهاد در راه خدا محروم نگردد. دوران آموزشی را در هنگ اصفهان سپری کرد و پس از مدتی به گلپایگان و سرانجام به سردشت استان آذربایجان غربی اعزام شد. یک سال و شش ماه توفیق خدمت به اسلام را پیدا نمود و در آخرین دیداری که با همسرش داشت سفارش کرد. در این آمدنم برگشتی نخواهد بود و این بار به فضل خدا و دعای تودر شهادت به سویم گشوده خواهد شد پس مراقب برادر کوچک و پدر ناتوانم باش واگر می خواهی در ثواب خدمت من شریک شوی توفیق خدمت به آنان را از دست مده. سرانجام در تاریخ 2/8/1368 هنگام درگیری با ضد انقلاب و منافقین کور دل در اثر صانحه ی رانندگی حین مأموریت در منطقه ی سردشت بال پرواز گشود و لباس او را لبیک گویان به تن کرد و به سوی کعبه ی دل ها سفرکرد. از خصوصیات بارز اخلاقی اش این بود که اگر چناچه مطلع می شد شخصی حتی در روستای اطراف نیاز به کمک و مساعدت او را داشت خودش را به آنجا می رساند و حاجتش را رفع می نمود. در زمانی که حضرت امام قطعنامه را پذیرفتند شهید بزرگوار ساعت ها گریست و می فرمود خدا نکند در تکلیف خویش قصوری نموده باشیم که حضرت روح الله مجبور به سرکشیدن این جام زهرآگین شده است و اظهار داشت اگر بنده در ادای تکلیف کوتاهی نموده ام خدا به خون پاک دوستانم مرا عفو نماید و توفیق شهادت در رکاب حضرت امام را به من عطاکند.

وصیت نامه ی شهید ابوالفضل داغدار

به نام الله پاسدار خون شهیدان و با سلام و درود به امام زمان(عج) و نایب بر حقش رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام امت خمینی کبیر حمد و سپاس خدای عزوجل را که ما را جان داد تا در راه خودش فدا سازیم. من یک سرباز اسلام  و فرزند امام خمینی هستم تصمیم گرفته ام که به سهم خود حرکت کنم و راه شهیدان را ادامه دهم و شکرخدا را به جا آورم که خداوند مرا در ردیف رزمندگان جبهه های حق علیه باطل قرار داد همه بدانید من با انتخاب خود در این راه قدم گذاشتم و از اینکه من این راه را شناختم  و انتخاب کردم خوشحالم پدرجان من راهم را انتخاب کردم و دنبالش رفتم شهادت مرگ پر افتخاری است که بارها به آن نزدیک شده ام و شاید لایق این شهید شدن نبودم این لیاقت نصیب من نشد. پدر و مادر عزیزم! هیچ ناراحت نباشید و افتخار کنید که فرزندی را تا این سن بزرگ کرده اید و در راه خدا داده اید. شما ای پدر و مادرم از شما می خواهم خود را از صبر کنندگان قرار دهید که خداوند صبر کنندگان را دوست دارد. شکر کنید که ثمره ی زندگی تان در راه حق شهید شده من به جبهه رفتم که خمینی زنده باشد و قرآن و اسلام پاینده باشد و از شما می خواهم که اصلا برای من گریه نکنید فقط امام را دعا کنید و پیامی برای مردم دارم از شما مسلمانان می خواهم که امام خمینی را یاری کنید.

خط سرخ شهادت خط محمد و آل محمد است. “امام خمینی(ره)”

والسلام – اابوالفضل داغدار