زندگینامه ی استاد حسینی نژاد از سایت شهرداری وزوان

2014-01-22
390 بازدید

با درود و سلام بر ملت بزرگ ایران، مردم فهیم بخش میمه و همشهریان عزیز وزوانی از من حقیر خواسته شد شرح حالی از خود نوشته و تقدیم کنم. که خلاصه ی آن به شرح زیر است: اینجانب سید احمد حسینی نژاد فرزند سیدکریم ساکن شهر وزوان تولدم در روز سوم تیر ماه 1318 در […]

حسینی نژاد

با درود و سلام بر ملت بزرگ ایران، مردم فهیم بخش میمه و همشهریان عزیز وزوانی

از من حقیر خواسته شد شرح حالی از خود نوشته و تقدیم کنم. که خلاصه ی آن به شرح زیر است:

اینجانب سید احمد حسینی نژاد فرزند سیدکریم ساکن شهر وزوان تولدم در روز سوم تیر ماه 1318 در مرحله ترچال چاه وزوان بوده است.

از سال 1324 تا 1326 به مکتب ملا گل محمد(آخوند ملا غولوم) رفته خواندن قرآن را فراگرفتم.

از 1326 که دبستان هدایت وزوان آغاز به کار کرد جزء اولین دسته دانش آموزان آن به دبستان هدایت رفته تحت تعلیم شعر روان فروغی تا کلاس پنجم را در سه سال خواندم و چون کلاس ششم در وزوان ممکن نشد از کلاس ششم دبستان به دبستان جمشید میمه رفته، پس از اتمام ابتدایی، جزء اولین دور شاگردان دبیرستان جمشید میمه تحت زعامت شعر روان واعظ تا پایان دوره سه ساله دبیرستان سیکل اول به میمه رفتم . و سپس به دانشسرای مقدماتی کاشان و سپس اصفهان و اتمام دوره دانشسرای مقدماتی به خدمت مقدس آموزگاری مشغول شدم. از 2 مهر ماه 1337 و بدو استخدام اول در دبستان هدایت وزوان مشغول، پس از مدت کوتاهی افتتاح دبستان نوبنیاد از آن و اندک مدتی بعد افتتاح دبستان نو بنیاد حسن رباط به من واگذار گردید.

تا سال 1344 که در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و سپس دانشکده ادبیات دانشگاه اصفهان پذیرفته شدم در دانشکده ادبیات اصفهان مشغول تحصیل در رشته ادبیات فارسی شدم. در سال 1348 با اخذ مدرک لیسانس بلافاصله به وزوان برگشتم و مشغول تدریس ادبیات فارسی شدم. در دبیرستان های وزوان و میمه به تدریس ادبیات فارسی و عربی مشغول بودم سپس ریاست دبیرستان وزوان و پس از آن ریاست دبیرستان میمه به عهده بنده گذاشته شد که با کمال علاقه مندی سپری کردم. در سال 1355 از ریاست استعفا نمودم و در انتخابات انجمن شهر وزوان شرکت نمودم و رای اول را آوردم. عضو انجمن شهر وزوان بودم تا انقلاب اسلامی که آن سازمان به هم خورد و من هم در سال 1362 بازنشسته شدم.

همزمان با کار آموزش و پرورش و تدریس در کارهای اجتماعی همچون همکاری و معاضدت در تاسیس درمانگاه وزوان (بهداری) همکاری در تاسیس شهرداری سال 1346، اخذ تاسیس دبیرستان وزوان در سال 1347 و سپس کوشش در ساختمان دبیرستان که منجر به ساختن دبیرستان کورش کبیر (22بهمن فعلی) گردید. فعالیت اقتصادی برای گذراندن زندگی را از بدو نوجوانی آغاز کردم. ابتدا در گسترش دارهای قالی بافی با پدرم همکاری مجدانه داشتم و تاتوسعه 20 دستگاه قالی بافی او را یاری دادم. پس از ازدواج و مستقل شدن، به توسعه پرورش جوجه و سپس تاسیس مرغداری پرداختم و چند سالی اوقات فراغت از تدریس به مرغداری و این کار می گذشت.

پس از بازنشستگی به دنبال تاسیس کار تولیدی و اخذ مجوز آن رفتم که از اداره صنایع استان مجوز احداث یک واحد بافندگی پارچه گرفتم. و چند سالی اوقات من به این کار گذشت. و با گذشت روزگار و فراز و نشیب آن تبدیل به سنگبری نمودم که هم اکنون دایر است و مایه اشتغال چند نفر می باشد.

معرفی خانواده: پدر من سید کریم از سادات وزوان بوده و خدارو شکر بسیار خوشنام و مورد اعتماد مردم، مردی خیر اهل عمران اماکن متبرکه (سید صالحه خاتون را تعمیر نمود)، در ساختن مدرسه هدایت نقش مهمی داشت، مادرم از طایفه خانعلی ها بود و در تدبیر منزل کدبانویی شایسته بود. همسرم از خاندان هدایتی بانویی است زحمتکش و فداکار؛ برای من یار و مددکاری لایق و برای فرزندانم مادری است از خود گذشته. من مدیون و مرحون زحمات وی هستم. فرزندانم دو پسر و سه دختر همگی برای من عزیزتر از جانم هستند. خدارو شکر عصاره ویژگی معلمی را در شیره جان آن ها ریختم و همان تربیت پدرانه و معلمانه آن ها را به راه مستقیم وا داشت و همگی در امر تحصیل و اخلاق موفق بوده و هستند. دو پسرم دکترای کامپیوتر هستند و دو دخترم پزشک که یکی فوق تخصص ریه اطفال است و عضو هیات علمی دانشگاه تهران و بیمارستان حضرت علی اصغر تهران است. و آن یکی دخترم پزشکی عمومی مجرب و صادق و مورد اعتماد بیماران خود در شهر بهارستان اصفهان است.

دختر دیگرم پرستار دلسوز بیمارستان قلب اصفهان و مسئول بخش سی سی یوی بیمارستان چمران است.

خوشبختانه نوه هایم نیز تحت همین تربیت و اخلاق بوده اند و محبوبند.

مرا در بخش میمه اکثر افراد بالای 40 سال می شناسند و خدارو شکر معلمی خوشنام بودم، اکنون هم پس از 30 سال اقامت در اصفهان بنا به دلبستگی به زادگاه در پایان عمر با احداث باغ کوچک و خانه ای محقر در وزوان و اقامت در آن به پرورش درختان میوه و کشت سبزی های خوردنی سرگرم که با لطف الهی در مصرف میوه و سبزی متناسب خانواده خود کفا هستم.

اکنون با اقامت در وزوان فرصتی پیش آمد تا به معنویت مورد علاقه ام (شعر و ادب فارسی و گویش وزوانی) بپردازم و با همکاری و یاری برخی انسان های فرهیخته و علاقه مند به شعر و فرهنگ ایران زمین جلسات شعری داریم که متناوب در وزوان و میمه و ازان برگزار می گردد. همچنین دوستانی در اصفهان دارم که همه از من دانا تر و اهل فرهنگ و شعر هستند که روزهای پنج شنبه هر هفته در انجمن ادبی فردوسی اصفهان در خدمتشان هستم و افتخار جاروکشی و خدمتگزاری در آن انجمن را دارم. در این فرصت بدست آمده اگر خدا یاری کند مایلم یادداشت های 50 ساله خود را که مجموعه ای از آداب و رسوم و گویش مردم وزوان است تکمیل و چاپ کنم. همچنین اقدام به چاپ دفتر شعر خود که تاکنون بیش از 3000 بیت شعر می باشد.

در پایان به همشهریها و هم بخشی های عزیز سفارش می کنم بر دلبستگی و علاقه خود به زادگاه که جزئی از میهن عزیز (ایران بزرگ) می باشد بیافزایند و در آبادانی و پاک نگه داشتن طبیعت آن کوشا باشند.

خدا یار ایران و ایرانی باد

سید احمد حسینی نژاد- وزوان- باغ سلامت