2013-12-21
69 بازدید
بهمن اورانی – کارشناس آسیب های اجتماعی : بدون تردید لابی گری در مفهوم سیاسی و واقعی فعالیتی بد و ناپسند تلقی نمی شود. این واژه گفتگو و متقاعد سازی را تداعی می کند . در تعاریف ارائه شده توسط منابع معتبر لابی گری عمل و حرفه ایست که به منظور تلاش برای نفوذ و گسترش یک […]
بهمن اورانی – کارشناس آسیب های اجتماعی : بدون تردید لابی گری در مفهوم سیاسی و واقعی فعالیتی بد و ناپسند تلقی نمی شود. این واژه گفتگو و متقاعد سازی را تداعی می کند . در تعاریف ارائه شده توسط منابع معتبر لابی گری عمل و حرفه ایست که به منظور تلاش برای نفوذ و گسترش یک دیدگاه و نقطه نظر مشخص از طرق قانونی و روش های حقوقی و توسعه ی روابط اجتماعی صورت می گیرد . لابیست ها با نزدیک شدن به مراکز قدرت ، مجالس و افراد موثر و با استفاده از روش گفتگو سعی در تغییر روند امور به نفع خود و یا گروه خود دارند .
اما مشکل از آنجا شروع می شود که این پدیده همچون بسیاری از مولفه های سیاسی و اجتماعی آنگاه که به سرزمین پدری مان پا نهاد ، ماهیت خود را تغییر داد و رنگ و بوی گروه فشار به خود گرفت .
گروه فشار اگرچه اهداف و مقاصد لابیست ها را در خاطر دارند اما برای رسیدن به مقصود از بکارگیری زور ، تخریب و حتی تهدید ابایی ندارند .
اگرچه همین پدیده وقتی به سازمان ها و نظام اداری ما ورود پیدا می کند نام هایی خیرخواهانه وتوصیه به امر خیر به خود می گیرد ،اما بر زور مداری خود تاکید دارد .
یقینا لابیست ها به ورود و نفوذ در دستگاه هایی که خدمات فراگیر و عمومی و گسترده تری ارائه می دهند ، علاقه و انگیزه مضاعفی دارند چرا که گستردگی جبهه ی این گروه می تواند آنان را در رسیدن به اهداف خود کمک نماید .
اینکه از یک سو سازمان های خدماتی از دیرباز یکی از مراکز هدف این گروه بوده است و از سوی دیگر با بکارگیری روش های متنوع و کثرت ارتباطات سالها در نفوذ در لایه ها وسطوح مختلف چنین سازمانهایی موفق بوده اند کار را در شناسایی آنان دشوار کرده است .
نفوذ و اعمال نظر لابیست ها در نظام اداری و با تمسک به اقدامات غیرکارشناسانه و صرفا از طریق رابطه موجب می شود نظام اداری از خدمات افراد سالم و شایسته محروم مانده و خیلی زود افراد تشنه ی قدرت جایگزین آنان شوند .
مجموعه اعمال این گروه ، موجب می شود ماهیت نظام ارزشیابی و ارزیابی عملکرد و شاخص های فعالیت کارکنان و مدیران تغییر یافته و با تحمیل افراد خاص و مورد تایید خود در تصدی واحدهای حساس ارزیابی و نظارتی عملا مراجع کلیدی تشخیص و تحقق شایسته سالاری تهی و ناکارامد گردد .
ملاک و معیار لابیست ها در معرفی افراد جهت تصدی امور صرفا مدرک تحصیلی و هم گروهی است و از شاخص هایی مانند اثربخشی ، کارایی ، خلاقیت و سلامت کاری نشانه ای نمی بینید .
در این فرایند ناسالم بخشی از کارکنان روزانه دست بسته به نظاره مرگ شایسته سالاری نشسته و گروهی از شنا برخلاف مسیر خسته شده و از هر گونه رفتار و گفتار پر ریسک پرهیز نموده و چه بسا خود نیز دیر یا زود آگاهانه به اردوی لابیست ها بپیونند .
امید می رود در دولتی که عزم بر تدبیر و منطق دارد فرصت را غنیمت شمریم و در اقدامی فراگیر با بهره جویی از افراد و کارمندان شایسته و سالم که کم هم نیستند وغبار روبی از قوانین و مقررات متقن اداری که در مواردی گرد کفش های آلوده ی لابیست ها ی تشنه ی قدرت بر آن نشسته و با تکیه بر ایمانی غنی راه را بر فرصت طلبان ببندیم و با عدالت و سلامت اداری صلح نمائیم .
سلام و تشکر از آقای اورانی. احتمالا حضور مجازی آقای خسرو قمر را خواهیم داشت که معمولا بر مطالب آقای اورانی کامنت ارسال می کنند. معمولا مطالب جذاب بهمن اورانی ، اعلام حضور خسرو قمر را به دنبال دارد.
با سلام و احترام
در رابطه با کامنت میمه ای مشروحه فوق چند نکته به شرح زیر لازم به ذکر است:
اول: کاش خواننده ای مثل این میمه ای عزیز به جای وقت تلف کردن برای رصدکردن نکات غیر ضرورری در بحث های علمی و سر نوشت ساز به اصل پیام جناب اوارانی توجه می کردند و پیامد ها و تاثیرات سخنان جناب اورانی را در فضا و جامعه میمه وخودشان رصد می کردندلیکن به نظر می رسد که محیط و فضای ایشان (بخوانید شهر میمه) به قدری تنگ و محدود و بسته است که حتی کامنت نویسان ان هم کار ی جز پرداختن به موضوعات فرعی و حاشیه ایی ندارند و من از همین جا به این دوست شهرستانی پیشنهاد می کنم که از فرصت علمی که در نتیجه فعالیت های قلمی جناب اورانی برا ی میمه ای ها بخصوص برای این میمه ای کامنت نویس حاشیه پرداز عزیز پیش امده استفاده نمایند
دوم: جناب بهمن اورانی عزیز از کارکنان دولتی دلسوز و خوش فکر و اهل قلم است که وقت و سرمایه خود را (نه مثل بعضی از بقیه کارکنان بیکار دولت که معمولا به رصد کردن امور خاله پیرزنها و فضولی در امور شخصیه همکاران می پردازند) به نوشتن و مطالعه و بررسی مشکلات رایج جامعه و آسیب شناسی ان و ارائه راه کار ها ی منطقی می پردازد و لذا اینجانب وظیفه خود می دانم که در همچنین موضوعاتی شرکت داشته باشم و حداقل از طریق کامنت نویسی که آسان ترین شیوه شرکت در بحث های اجتماعی است حضور داشته باشم چرا که کمتر می یینم فردی به این امور به پردازد.
سوم: من ساکن شیراز (و نه شیرازی) تا این اواخر به هیچ وجه شناختی از میمه نداشتم و در ذهنم میمه به صورت یک روستا و یک بخش گمنام در اطراف اصفهان بود که صرفا به واسطه نوشته های اورانی عزیز با آشنا شدم لذا جای دارد میمه ای های عزیز به خصوص این میم ای کامنت گذار سپاسگذار اورانی عزیز باشند که دارد در نشریه محلی انها مطلب می نویسد و از این طریق موجب غنی شدن فضای علمی میمه میشوند و مناسب است به جای طعنه و کنایه این فضا را پربارتر نمایند
چهارم: بحث از سلامت اداری و مصادیق ان بسیار مهم برای جوامع در حال پیشرفت است. یکی از این مصادیق سلامت اداری موضوع لابی گری است که موضوع و ابزاری کارا و دارای اهمیت برای اجرای برنامه ها و طرحها و نظرات موسسات و سازمانها است که جای دارد مسئولین اجرایی برای کارامد کردن این ابزار و زدودن غبار ها از اصل ان به بحث و بررسی علمی در مورد ان به پردازند چرا که لوس شدن ان و بی توجهی به جایگاه واقعی ان در نهایت موجب عدم سلامت اداری در نهادها و سازمانها ی دولتی وغیر دولتی می شود و از کامنت نویسان عزیز مثل این میمه ای عزیز تقاضا دارم که به جای پرداختن به حاشیه ها و احیانا تسویه حساب های شخصی به اصل مطلب و یحث و بررسی علمی پیرامون ان به پردازند تا شاید از این شرایط ،راهکارهای مناسب برای رفع مشکلات این جامعه بیرون بیاید
با تشکر
خسرو قمر