شهید رضا احقاقی شهید آزادسازی خرمشهر

2013-09-18
1355 بازدید

منبع : کتاب افلاکیان ، تالیف مهدی روستا   درسال1341درست درشب شهادت حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) در شهر وزوان متولد شد. نامش را رضا نهادند. پدرش کشاورز بود و سعی می کرد با  رزق حلال خانواده اش را اداره نماید.رضا، صداقت و اخلاص درعمل را ازکودکی مشق زندگی روزانه اش نمود. با […]

3

منبع : کتاب افلاکیان ، تالیف مهدی روستا

 

درسال1341درست درشب شهادت حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا(ع) در شهر وزوان متولد شد. نامش را رضا نهادند. پدرش کشاورز بود و سعی می کرد با  رزق حلال خانواده اش را اداره نماید.رضا، صداقت و اخلاص درعمل را ازکودکی مشق زندگی روزانه اش نمود. با ورودش درسال1349به مدرسه ی هدایت عرصه ی تحصیل به رویش گشوده شد؛ اوقات فراغتش را بیشتر به کشاورزی مشغول می شد. درسال1355وارد دوران راهنمایی شد و درمدرسه ی کوروش کبیر سابق ثبت نام کرد. در هردوره از شاگردان ممتازمحسوب می شد. با اوج گیری انقلاب وی فعالیت های سیاسی خویش را آغازکرد و برای پیروزی انقلاب در تظاهرات و اعتراضات خیابانی به طور دائم شرکت می کرد. با تشکیل حکومت اسلامی و استقرار آن، رضا در فروردین سال1361با اتمام سال سوم هنرستان و رشته ی اتومکانیک تصمیم گرفت در قالب بسج به جبهه های رزم بشتابد وفرمان ولی فقیه وامام خویش را لبیک گوید. دوره های آموزشی را در بسیج و پادگان غدیر اصفهان گذراند و همراه با دوست شهیدش شهید محمدعلی خالویی به سرعت به خرمشهراعزام شدند. درتاریخ10/2/1361توفیق یافت درعملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر شرکت کند و به فضل خدا در سوم خرداد ماه بانگ تکبیر در مأذنه مسجد خرمشهر سردهد.پس از آزادسازی خرمشهر وخواندن نماز در مسجد جامع، دوستانش جهت استراحت بعد از عملیاتی بسیار سنگین به شهر بازگشتند اما رضا ماند تا مراقب پاتک دشمن باشد. مواضع گرفته شده حفظ و امنیت شهر تأمین گردد. دشمن همچون مار زخمی در انتظار هر فرصتی بود تا مجدداً حمله کند و شهر را پس بگیرد اما زهی خیال باطل. شیرمردانی چون رضا، جان هایشان را در کف دست گذاشته و تا آخرین قطره ی خونشان از یک وجب خاک کشورشان نخواهند گذشت. دشمن تصمیم داشت با یک تجدید قوا مجدداً بازگردد و شهر را  تصرف نماید به همین دلیل به صورت نامنظم پاتک هایی انجام می داد. رضا  نیز دراثر آتش هایی که دشمن فرود می آورد در تاریخ13/3/1361سرانجام دعوت حق را لبیک گفت و واژه ی شهادت را بر قلب خویش نشاند. پیکر پاک و معطرش پس از13سال دوری از وطن در روز13 آبان سال1374(روزدانش آموز) به آغوش مردم شهرش بازگشت و بر بال فرشته ها  تشییع و در گلزار شهدای شهر وزوان به خاک سپرده شد.

روحش شاد و راهش پر رهرو باد.