از کامنت ها – خوشا دردى! که درمانش تو باشى

2013-06-24
147 بازدید

یا مهدی صاحب زمان رسم است مردمان روز میلادشان دیگران را شیرین کام می کنند ! رسم است جشنی می گیرند و نقل و شیرینی می دهند ! ما عمری است به هوای کوی تو ، دل از همه کنده ایم و به امید تو و دل خوش از بودن تو ، روزگار گذرانیده ایم […]

2

یا مهدی صاحب زمان رسم است مردمان روز میلادشان دیگران را شیرین کام می کنند ! رسم است جشنی می گیرند و نقل و شیرینی می دهند ! ما عمری است به هوای کوی تو ، دل از همه کنده ایم و به امید تو و دل خوش از بودن تو ، روزگار گذرانیده ایم ! ای عزیز دل زهرا ، بگیر این دستهای حسرت زده را ! ای غایب از نظر ، ای منجی و پناهی که همه ادیان آسمانی ، با تو راز و رمزی دارند ، گناه کار و خسته و وامانده ام ، بی پناه و تنها ، واین سطور شاهدی بر صدای نارسایی که تو را خواند !
خوشا دردى که درمانش تو باشى

شاعر : فخرالدین عراقى

خوشا دردى! که درمانش تو باشى

خوشا راهى! که پایانش تو باشى

خوشا چشمی! که رخسار تو بیند

خوشا ملکی! که سلطانش تو باشى

خوشا آن دل! که دلدارش تو گردى

خوشا جانی! که جانانش تو باشى

خوشى و خرمى و کامرانى

کسى دارد که خواهانش تو باشى

چه خوش باشد دل امیدوارى

که امید دل و جانش تو باشى

همه شادى عشرت باشد، ای دوست

در آن خانه که مهمانش تو باشى

گل و گلزار خوش آید کسى را

که گلزار و گلستانش تو باشى

چه باک آید زکس ! آن را که او را

نگهدار و نگهبانش تو باشى

مپرس ازکفر و ایمان بى دلى را

که هم کفر و هم ایمانش تو باشى

براى آن به ترک جان بگوید

دل بیچاره، تا جانش تو باشى

” عراقى ” طالب درد است دایم

به بوى آنکه درمانش تو باشى