وصيت نامه شهيد محمدرضا معينيان

2013-06-23
789 بازدید

/ وصيت نامه شهيد محمدرضا معينيان / منبع :  کتاب شهادت نامه ی شهدای شهر میمه /«ما به عنوان فرد مسلمان بر خود واجب مي دانيم كه امر به معروف و نهي از منكر كنيم. هرگز اين امر مهم را فراموش نكنيد. اگر اين مسئله فراموش شود ديگر جوابي در مقابل اين همه خون هاي […]

1

/ وصيت نامه شهيد محمدرضا معينيان

/ منبع :  کتاب شهادت نامه ی شهدای شهر میمه

/«ما به عنوان فرد مسلمان بر خود واجب مي دانيم كه امر به معروف و نهي از منكر كنيم. هرگز اين امر مهم را فراموش نكنيد. اگر اين مسئله فراموش شود ديگر جوابي در مقابل اين همه خون هاي به ناحق ريخته شده نداريم.»

من المؤمنين رجال صدقوا ما عاهدو الله عليه فمعهم من قضي نخبه و فهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلاً (23/ احزاب)

در ميان مؤمنان مرداني هستند كه بر سر عهدي كه با خدا بستند، صادقانه ايستاده اند بعضي پيمان خود را به آخر بردند ( و در راه او شربت شهادت نوشيدند) و بعضي ديگر در انتظارند و هرگز تغيير و تبديلي در عهد و پيمان خود ندارند.

….. و چه غافلند دنياپرستان و بي خبران كه روش شهادت را در صحيفه هاي طبيعت جستجو   مي كنند. و وصف آن را در سروده ها و حماسه ها و شهرها مي جويند و در كشف آن از هنر تخيّل و كتاب تعقل مدد مي خواهند. و حاشا كه حل اين معمّا جز به عشق ميسر نگردد. كه بر ملت ما آسان شده است. و اينك ما شاهد آنيم كه سبك بالان عاشقِ شهادت بر توسن شرف و عزت به معراج خون تاخته اند؛ و در پيشگاه عظمت حق و مقام جمع الجمع به شهود و حضور رسيده اند؛ و بر سبط ارض ثمرات رشادت ها و ايثارهاي خود را نظاره مي كنند.

در زمان غيبت راهنمايي مردم بر طبق آيه اطيعوا الله و اطيعو الرسول و اولو الامر منكم بر عهده ولايت فقيه مي باشد. توصيه من به شما اين است كه پشتيبان ولايت فقيه باشيد زيرا وظيفه ي ما و امت روح الله است كه با پيروي از اسلام ناب محمدي(ص) از ملت و مردم ميهنمان دفاع كنيم. وصيت من به شما عزيزان مخصوصاً خانواده عزيزم و خواهران بزرگوارم اين است كه حافظ امنيت و آرامش شما، براي حفظ عفت و ايمان شما و با خون خود نهال نوپاي «انقلاب اسلامي» را بارور كردند، شما مسئول و پيام رسان «پيام شهدا» هستيد. نگذاريد كساني كه      مي خواهند به اين «انقلاب» جمهوري اسلامي ضربه بزنند موفق شوند. خداوند هر لحظه ما را مورد امتحان قرار مي دهد. ما نبايد اينقدر در مسائل مادي دنيا غرق شويم كه ديگر ندانيم چه   بوده ايم  و چه شده ايم و چه خواهيم شد؟

هدف ما زنده نگه داشتن اسلام ناب محمدي(ص) است. اسلامي كه با فرياد الله اكبر آغاز گشته و با خون شهدا به ثمر رسيده. از شما عزيزان مي خواهم كه به نداي «هل من ـ ناصر ينصرني» «حسين زمان» خميني «بت شكن» اميد مستضعفان جهان و نائب بر حق صاحب الزمان(عج) گوش فرا داده، به كمك اسلام بشتابيد اگر چه دنيا زيباست و دوست داشتني و انسان را به طرف خودش مي كشد، اما خانه آخرت خيلي از دنيا زيباتر است. تلاش كنيد كه خانه آخرت زيبايي داشته باشيد از پدر و مادر عزيزم اول حلاليت مي طلبم و اميدوارم تمامي زحماتي كه براي من كشيده اند را حلال كنند. و با صبر و تحمل خود به دشمنان اسلام بفهمانيد كه ارزش و جايگاه اسلام، در نزد شما بيشتر از جان فرزندانتان مي باشد.

و اينك در انتظار روزي هستم كه خداوند نور رحمتش را بر من حقير بتاباند و با لبيك به فرمان رهبري بتوانم دين خود را به اسلام ادا كنم.

وصيت من به شما عزيزان اين است كه ما به عنوان فرد مسلمان بر خود واجب مي دانيم كه امر به معروف و نهي از منكر كنيم. هرگز اين امر مهم را فراموش نكنيد. اگر اين مسئله فراموش شود ديگر جوابي در مقابل اين همه خون هاي به ناحق ريخته شده نداريم.

و آنچه در پيشگاه خداوند ملاك و عيار است «كردار» افراد است. از خداوند مي خواهم به راهي كه «رستگاري و آمرزش» در انتهاي آن است من و خانواده عزيزم را هدايت كند. همچنان كه خون شهيدان نهال نوپاي «انقلاب اسلامي» را بارور كرد.

بر بازماندگان شهدا است كه پيام شهيدان را به جامعه ي اسلامي برسانند و پيرو ولايت فقيه باشند و هرگز نااميد و مأيوس نشويد.

زيرا هدف دشمنان اين است كه مردم را از اسلام منصرف نمايند و از مبارزه نااميد سازند.

مگر نداي هل من ناصراً ينصرني حسين را فراموش كرده ايم حسين سرور و سالار شهيدان فرزندان خود را به خاطر زنده نگه داشتن اسلام از دست داد.

حسين(ع) زيبايي دنيا و عزت و سرافرازي خود را در زنده بودن اسلام مي دانست. در مقابل    خون هايي كه در ركاب سرور و سالار شهيدان ريخته شد خون ما چه ارزشي دارد. به شما خواهران عزيز توصيه مي كنم كه الگوي خود را حضرت زينب قرار دهيد كه با 72 داغي كه بر سينه داشت چگونه مقاومت نمود و چگونه با دشمنان مبارزه نمود.

زينب خود شاهد ريخته شدن خون هاي عزيزانش بود حسين (ع)و ابوالفضل(ع) و علي اكبر(ع) و علي اصغر(ع) براي زينب(س) آسان نبود ولي زينب هرگز تن به ذلت نداد و دشمنان منحوس اسلام را سركوب نمود. پس عزيزان من حسین وار  بمیرید و  زينب وار تحمل نمائيد و بدانيد كه راهي كه ما رفته ايم راه اسلام است و هرگز دل به اين دنيا نبنديد. خواهرم حجاب شما برتر از خون شهيدان است و دشمن بيش از آنكه از خون شهيدان به هراس آيد از حجاب شما وحشت دارد. پس با حفظ حجاب خود پاسدار خون شهيدان باشيد. اگر اشكي از چشمان شما سرازير مي شود به خاطر خانه نشيني علي(ع) و پهلوي شكسته ي زهرا(س) و مظلوميت حسين(ع) گريه كنيد. به خاطر تنهايي زينب و 72 داغ بر روي سينه ي آن گريه كنيد.

از خداوند مي خواهم كه شهادت در راه خودش را نصيبم گرداند و صبر را نصيب خانواده ام گرداند.

شهيد در يادداشتي مي نويسد: شنيده ام دايي مي خواهد به زيارت خانه خدا برود به اميد روزي كه راه قدس و كربلا باز شود و همه با هم به كربلا برويم.

سرانجام شهيد معينيان در تاريخ 7/7/1362 به آرزوي ديرينه اش يعني شهادت مي رسد.

راهش پررهرو باد.